محسن در ۹ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۲:
یا مولانا جلال الدین
ما را چو رخ خوشت برافروز...چقدر آرادگی در این شعر هست و چقدر امید... و چه پندی: برخیز و صبوح را برانگیز
سیدمحمد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۱۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴ - من نخواهد شد:
حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست
که محرم جز شبان وادی ایمن نخواهد شد
برو از هفت خط نوشان پای خم می می پرس
که هر دردی شراب ناب مرد افکن نخواهد شد
لطفاً توضیحی در باره ی این دو بیت مرقوم بفرمایید
پیشاپیش سپاس
همیشه بیدار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
مثل اینکه منظور من بد فهمیده شد: از "رند را فقط یک نفر درک کرده است" همان خانم مهر بودند که هر سخنی که حافظ از قرآن میگوید، از حافظ جوان میدانند، و حافظ پخته را ملحد و بی دین.
عیسی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:
ناشناس عزیز، اولا بنده مجددا تاکید می کنم که برای اثبات چیزی نمیتوان از خود اون چیز استفاده کرد ( بدیهی هم هست. چون هنوز اثبات نشده که از صحتش استفاده کنیم برای اثبات هر چیز دیگری). بنابر این اگر قصد برداشت معنای تلویحی از یک بیت رو داریم ( و نه معنای صریح)، نمیتونیم از خود اون بیت استفاده کنیم و بگیم چون کلمه مثلا میخانه در این بیت تلویحا به یک موضوع عرفانی اشاره داره، پس این یک بیت عرفانیه. بلکه باید قبلا اثبات کنیم که (یا بر ما روشن بشه که) هرجا که شاعر میگه میخانه، پس ما یک برداشت عرفانی کنیم و بعد بیایم در این بیت چنین برداشتی رو انجام بدیم. برداشت های طوطیوار فقط نشاندهنده نگرش سطحی و بازگشتی نسبت به موضوع هستن. بنابراین اگر شخصی بخواد چنین معنایی رو ضمیمه کنه، باید توضیح بده که چرا و از کجا چنین برداشتی می کنه. این ها خیلی بدیهی هستن. ضمنا من هرگز نگفتم که فقط باید به خود بیت بسنده کرد و اتفاقا دارم عکسش رو میگم. با آرامش بیشتری ارسالها رو مطالعه کنید.
روفیا در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم
روفیا در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
نه
من براستی حافظ را به تمامی نفهمیده ام و اگر هم جایی او را به طور کلی عضو یک گروه مانند اشاعره برشمردم سخنم را پس گرفتم.
ولی باز این موضوع مانع از این نمی شود که من برداشت خود را از بعضی از ابیات او بیان کنم.
مگر این همه آدم که مطلب می نویسند حافظ یا فردوسی یا مولانا را به تمامی شناخته اند؟!
اگر بنا بود دقیقا همان حرفها را بزنیم که خوب همان حرف ها همه جا موجود است دیگر!
چه نیازی است که من آنها را تکرار کنم؟!
این فضا دراختیار من و شما قرار داده شده است تا حاصل ترکیب سخن حافظ با individuality خودمان را بیان کنیم.
و از این تبادل اندیشه ها چیزی بیاموزیم.
اکنون شما با در اختیار داشتن یک نرم افزار میتوانید دریابید حافظ چند بار واژه رند و چند بار واژه محتسب و چند بار واژه عیسی را به کار برده است!
و هر کدام در کدام دوره از زندگی او بیشتر به کار رفته اند.
راستی گویا در غزلیات حافظ هیچگاه نام پیامبر اسلام نیامده است!
ولی دست کم هشت بار نام عیسی مسیح ذکر شده است!!
ولی هنوز نرم افزاری نیامده تا بگوید صراحی میکشم پنهان و...
چه معناهایی می تواند داشته باشد.
این را من و شما می توانیم بگوییم.
نظر شما چیست؟
نگوییم؟
نیندیشیم؟
من مختصری از احوال حافظ در دوران های مختلف زندگی اش می دانم.
و می دانم خیلی تجربیات مشابه دوران ما را از سر گذرانده بود.
ولی فرق من و شما این است که من می دانم که معلومات من در برابر مجهولاتم بسیار اندک هستند،
و شما بر این باور هستید که بخش اعظم حقیقت را می دانید.
عیسی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:
پاسخ ها کامل و عالی بودن. اما منم اضافه کنم قانون کپی-رایت تنها قانون جهان نیست. باید تشریح کنم که درمقابلش قانون کپی لفت هم وجود داره که پیروی عزیز لازمه که راجعبهش مطالعه کنید. اصولا مفهوم دزدی با نقض قانون کپی رایت معادل نیست؛ بلکه این دو مفهوم در جاهائی برهم منطبق هستن (لیکن یکی نیستن). در بدترین حالات میتونیم این نوع حرکت رو یک کپی برداری تلقی کنیم که باتوجه به ثبت هردوی اصل و کپی در تاریخ، شاید لازم نباشه اینقدر زننده حمله کنیم.
پیمان در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۱:
تصنیف اینو علیرضاقربانی واقعا عالی خونده، بی نظیره
زری در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد:
درباره معنی مصراع «نان آوان مانده بُد بر نانوا»:
می گوید که درویشِ بینوا گرده ای نان در دست داشت که «آن نان، نان بیات ی بود که بر روی دست نانوا مانده بود»
آوان= نان بیات
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:
******************************************
******************************************
به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را
که صدر مجلسِ .........، ........ رهنشین دارد
عزّت، فقیرِ: 22 نسخه (801، 813، 819، 821، 823، 825، 836، 843 و 14 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
عزّت، حقیرِ: 1 نسخه (803)
عزّت، معینِ: 1 نسخه (824)
عشرت، گدایِ: 3 نسخه (827، 862، 893) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
عشرت، فقیرِ: 3 نسخه (858، 864 و 1 نسخۀ بیتاریخ)
عزّت، گدایِ: 3 نسخه (898، 874؟ و 1 نسخۀ بیتاریخ)
غزل 117 در 34 نسخه ضبط شده و 818 فاقد بیت فوق است. از نسخ کاملِ کهنِ مورّخ، نسخۀ مورّخ 822 غزل را ندارد.
****************************************
***************************************
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
******************************************
******************************************
گفتم ای بخت ....... و خورشید دمید
گفت با اینهمه از سابقه نومید مشو
بخسبیدی: 35 نسخه (801، 803، 813، 814- 813، 818، 819، 821، 823، 825، 827 کمبریج، 834، 843 و 23 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
بخفتیدی: 5 نسخه (816، 822، 824، 827، 849) قزوینی- غنی، سایه ، خرمشاهی- جاوید
بخفسیدی: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (893)
تو در خوابی: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (894)
نخفتیدی: 1 نسخۀ بیتاریخ
43 نسخه غزل 399 و بیت بالا را دارند.
****************************************
****************************************
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵:
*****************************************
*****************************************
یا رب آن آهوی مشکین به خُتن باز رسان
وآن سهی ................ به چمن باز رسان
سرو روان را: 18 نسخه (801، 819، 823، 825، 843 و 13 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) نیساری
سرو قد من: 6 نسخه (803، 824، 834{سرو قدی من} و 3 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) عیوضی
سرو قدم را: 1 نسخه (813)
سرو خرامان: 12 نسخه (822، 827 و 10 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) قزوینی- غنی، خانلری، جلالی نائینی- نورانی وصال، سایه، خرمشاهی- جاوید
37 نسخه غزل 378 و بیت مطلع آن را دارند. از نسخ کاملِ کهنِ مورّخ، نسخههای مورّخ 818 و 821 خودِ غزل را ندارند.
***************************************
***************************************
همیشه بیدار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
جناب پندار: نوشته بودم که به نظر میرسد که این غزل را حافظ در پیری سروده، ولی کل نوشته من دوباره پاک شد!
همیشه بیدار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
جناب احمد عزیز: همینطور که میفرمایید، رند را فقط یک نفر درک کرده است.
خیام و عطار هم که قبل از حافظ بودند نفهمیدند.
جناب تر دامن: شما را چه میشود؟ جناب احمد که چیزی نگفتند.
مثل اینکه شما هم از ادب کناره گرفتید.
تنها در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
با عرض سلام
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سایت اینترنتی خود صفحهایی به غزل شیخ عطّار با عنوان منم آن گبر دیرینه اختصاص و اقدام به انتشار پانزده برگ مدارک نموده و متاسفانه نتیجه گیری قطعی و مشخصی نصیب خواننده نمی گردد ولی جمع آوری تحسین آمیز مدارک و نظرات مختلف قابل ستایش است و در برگ نهم اوراق مذکور سه بیت شعر از استاد معنوی عطّار یعنی منصور حلّاج به زبان عربی نقل گردیده ولی بدون ترجمه و تفسیر فقط به این نکته اکتفا شده که غزل مذکور عطّار یادآور این سروده عربی حلّاج است و اکنون متن عربی و ترجمه آن را به اطلاع دوستان عزیز میرسانم تا اگر کسی از تفسیر کامل سه بیت اطلاع داشته باشد همگی را مطلع فرماید و از اساتید بزرگوار زبان و ادبیات عربی هم تقاضا دارم در صورتیکه در ترجمه ایرادی باشد لطف نموده راهنمایی و ارشاد فرمایند و اینک اشعار:
ولدت امّی اباها انّ ذا من عجباتِ
فبناتی بعد ان ک نّ بناتی اخواتی
لیس من فعل زمان لا ولا فعل الزناتِ
ترجمه بیت اول: به دنیا آورد مادرم پدرش را و به حقیقت این عجیب است.
بیت دوم: دخترانم بعد از آنکه دخترم بودند خواهرم نیز هستند.
بیت سوم: این کار نه کار دور و زمانه است و نه کار زنا.
حسین کرمانشاهی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵:
با سلام
به نظر بنده این رباعی خیام شباهت بسیاری از لحاظ معنایی با این بیت از حافظ دارد که می فرماید:
گل در بر و می بر کف و معشوق به کام است/
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
پاینده باشید
افشین در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
با تشکر از سایت خوبتون
و تشکر از همه عاشقان استاد شجریان در این سایت
واقعا حال خوب فقط با هنر حاصل می شود و بس
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۶:
حدس
محمد مظفری در ۹ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۳:
در مصراع دوم بیت دوم ، انگار نه انگار که کار حضرت مولانا باشه، یه چیزی کم هست در وزن و آهنگ
محسن در ۹ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۲: