گنجور

 
اوحدی

چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟

که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را

چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم

جماعتی که تحمل نمی‌کنند بلا را

نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی

درین دیار ندانم که رسم چیست شما را

مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟

کسی که روی تو بیند به از خزینهٔ دارا

شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:

بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا

جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد

چو درد دوست بیامد چه می‌کنیم دوا را؟

صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران

سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیرخسرو دهلوی

ز دور نیست میسر نظر به روی تو ما را

چه دولتی ست تعالی الله از قد تو قبا را

از آنگهی که تو سلطان به ملک دل بنشستی

نشاط و خواب به شبها حرام گشت گدا را

ز تیغ کش به حضورم که پادشاه بتانی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
ناصر بخارایی

خلاف عهد نکردم به حسن عهد تو یارا

خلاف عهد تو کردن مرا چه زَهره و یارا

اگر ز زلف تو دستم رسد به حلقهٔ کعبه

به آب زمزم دیده صفا دهم صفا را

هزار نکتهٔ شیرین به وعده از لب لعلت

[...]

واعظ قزوینی

مده بافسر شاهی کلاه ترک و فنا را

بسر چو ابر بهاری شناس بال هما را

درست نیست دورنگی میان ظاهر و باطن

بگو شکسته نویسند، توبه نامه، ما را

بکف ترا زر و سیم جهان ز بخل نپاید

[...]

صفایی جندقی

اگر جفاست تلافی به مذهب تو وفا را

هزار بار فزون کم بود جفای تو ما را

مبر به باغ و میفزا غمم ز غارت گلچین

به دام یا قسم بال و پر ببند خدا را

فراقت آتش جان بر دهد به باد هلاکم

[...]

طغرل احراری

اگر به گوشه چشمی نظر کنی ما را

به یک نگاه کنی صید خویش دل‌ها را!

هزار عابد و زاهد همی‌شود میْ‌نوش

به محفلی که تو گیری به دست صهبا را!

به طوق بندگی گردن نهد چو قمری سرو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه