ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
همیشه بیدار
ای عالم بالفطره !!!!!، ای دریای محبت به کامت قطره، ای مدعی اسلام محمدی ، ای مخرّب اسرار سرمدی ، ای در بیشه ی شیران ناحق خفته ، ای گوی زن میدان خرافاتِ ناگفته
شرم و حیا قورت دادی و زحمت دیگران به حُبوط
این چه ناپخته گویشی بود و چه ناسنجیده کوششی
،،،،
گر که اسلام به چون تو صنمی! زیور شد
من و آن وادی کفران و فراخای گریز
،،،،
جناب محمدی بارها توضیح داده اند که بعضی حاشیه ها خود به خود از سایت حذف می شود
و بعضی را هم مصلحت نمی بینند
هنوز حاشیه ی شمس شیرازی گرامی درج نشده که میگویی :{ ”حق و حقیقت گویا به کام برخی تلخ است وبه مذاق هرکسی سازگار نیست“
عوض تشکر بود؟
آیا همه ی مدعیان دین چنین کُلُفت گفتارند؟
بشتاب ، که دیوار حاشا بلند است و ماستمالی تو ملنگ
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۳ - بیان آنک حصول علم و مال و جاه بدگوهران را فضیحت اوست و چون شمشیریست کی افتادست به دست راهزن:
کار مردان روشنی و گرمی است کار دونان حیله و بی شرمی است راهم من شنیدم در این شعر و جود داشته که در اینجاه من ندیدم
علیرضا محدثی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۱۹:
مصرع دوم دچار اشکال وزنی ست و باید به این گونه اصلاح شود :
ﺩﻳﻮﺍﻧﮕیی ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﻳﻮ ﺁﻥ ﻧﮑﻨﺪ .
آتایای در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۱۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » دنیا نه یالان تاپماجادیر؟:
اوستاد شهریار تورکین وهابه له فارسین قودرتلی شاعیری
ییرین جنت یوردین آباد
آتایای در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » تورکون دیلی:
ییرین جنت یوردون آباد
اوستاد شهریار تورکلرین افتیخاری
یاشاسین آزربایجان
مسعود در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:
سرکار خانم امینه رضایی
ضمن عرض سلام و احترام،
از پاسخ جامع و کامل شما به سئوالاتم بسیار ممنونم. از خواندن آن لذت بردم و بسیار آموختم .
همیشه بیدار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
جناب شمس شیرازی حق و حقیقت گویا به کام برخی تلخ است وبه مذاق هرکسی سازگار نیست.
شمس شیرازی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
،
جناب سردبیرحاشیه کوتاه حقیر را اندک زمانی تاب نیاوردند .
تا یکی دیگر از دوستا ن گنجور را حذف کنند.
بنا گویا بر جذب نیست.
حامد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳:
بسیار زیباست این شعر
در مصرع اول خیام میگه که ای کاش در این دنیا هیچ وقت از اول حضور پیدا نکرده بودیم و همیشه در خواب عدم و بی خبری فروخفته بودیم .
در مصرع دوم میگه که حالا که به این دنیا پا گذاشتیم اقلا ای کاش این اومدنمون معنی و سرانجامی داشت .
در بیت دوم هم آرزو می کنه که حالا که از عدم به این مهمانی (زندگی) در دنیا دعوت شده ایم و این مهمانی هیچ غایتی هم نداره ، حداقل ای کاش بعد از پایان این مهانی باز هم امید داشتیم یک بار دیگه به اون دعوت بشیم حتی شده بعد از صد هزار سال .
مجتبی خراسانی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۷:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
بیدل، میرزا عبدالقادر عظیم آبادی، پیر میکدۀ سخندانی و افلاطون خم نشین یونان معانی است. که را قدرت که به طرزتراشی او تواند رسید. و که را طاقت که کمان بازوی او تواند کشید.
چنانچه خود جرس دعوی می جنباند:
مدعی، در گذر از دعوی طرز بیدل/سحر، مشکل که به کیفیت اعجاز رسد
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
این همه پروفسور داشتیم و نمی دونستیم؟ جل الخالق!
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
مولوی که شاخص ترین عارف تمام زمانها؟؟؟؟؟
ناشناس در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
درود
خرافه این است که حقایق هستی را نبینیم و خوش باشیم به حرکت در سرازیری و گمراهی.
چه خوب است انسان این اندازه خود را بزرگ نبیند و به گمراهی خشنود نباشد.
دست و پایی بزند و دستگیره ی محکمی بیابد برای روز ناداری و تنهایی....
کبر و غرور و شادی به گمراهی، کار شیطان بود.
انسان اما از شیطان قوی تر است و بدا به حال ما اگر خود را در سطح شیطان پایین بیاوریم.
محمدرضا جراح زاده در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۷:
کاش شیخ سعدی بجای کلمه ی "پسر" در این مصرع:
جفا ز حد بگذشت ای پسر چه میخواهی
مینوشت "صنم" ، یا لااقل مینوشت "جگر" :(
جفا ز حد بگذشت ای صنم چه میخواهی
جفا ز حد بگذشت ای جگر چه میخواهی
میشه اصلاحش کرد
همیشه بیدار در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
شما که یک آیه قرآن را می خوانید پس آیات دیگر را چرا نمیخوانید؟
سوره نجم، آیات 1 تا 12
به نام خدای رحمان و رحیم.
سوگند به اجرام آسمانی هنگامی که غروب می کنند (1).
که هرگز همنشین و دوست شما (محمد) نه عمدا از صراط مستقیم منحرف شده، و نه به خطا (2).
و هرگز از روی هوی و هوس سخن نمی گوید (3).
آنچه می گوید به جز وحیی که به وی می شود نمی باشد (4).
اسراری است که جبرئیل شدید القوی به وی آموخته است (5).
کسی که به خاطر راءی و عقل کاملش بر چنین مقامی رسیده (6).
و در بلندترین افق جای گرفته (7).
و در عین بلندی رتبه اش به خدا نزدیک و نزدیک تر شده (8).
او رسول را آنقدر بالا برد که بیش از دو کمان و یا کمتر فاصله نماند (9).
در آنجا بود که خدا به بنده خود وحی کرد آنچه را که وحی کرد (10).
قلب پیامبر آنچه که دیده بود صادق بود (11).
بـا ایـن که خدا بر صدق او شهادت می دهد شما مشرکین می خواهید با اصرار خود او را در آنچه دیده در شک بیندازید؟! (12).
بله پیامبر (ص) یک انسان بود ولی نه مثل من و شما!
اینها اغراق و خرافه نیست!
سید مجید سادات کیائی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۴:
در مصرع آخر " کُهِ هستی" درست است و کاملا با مصرع دوم هم که سخن از کوه قاف دارد سازگار است. ضمنا این کوه است که می تواند راه را بر ما ببندد نه کاه!
طنّاز در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
زانک از قرآن بسی گمره شدند
زان رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون ترا سودای سربالا نبود
،،
مولانا جان ، سربالایی نفس گیر است. گمراهی ش بیشتر به ما می چسبد چون سرازیر است ،قِل قِل میخورم میرم پائین
سیدمَمّد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » مدح حضرت علی (ع):
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است
کدام جهان؟
جهان اغراق ؟جهان خرافه ؟ جهان شوخی و طنز ؟جهان تعصب ؟ جهان بی استدلال ؟ جهان از سرِ شکم سیری ؟
جهان ،،،،،،،،؟
مگر جهانی خود ساخته
آخر دلیلی برای این گوهر فشانی لازم است.
هر چه گفته اند که نباید قبول کرد و تکرار ،
چه خوش گفت آنکه گفت : کاکتوسی دیدم که هلو میداد
بهزاد در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
کاکتوس اعتماد به نفس این بابا را داشت سالی سه بار هلو میداد حافظ یک بار هم به بایزید بسطامی کنایه میزند که
سوی رندان قلندر به ره آورد سفر
دلق بسطامی و سجاده طامات بریم
اردبیلی در ۹ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » تورکون دیلی: