گنجور

حاشیه‌ها

۷ در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۲:

نسخه چشم و ابرویت پیش نگارگر برم
گویمش این چنین بکن صورت قوس و مشتری
سیاره مشتری=زاوش=زئوس=هورمزد
مشتری پس از زهره از درخشانترین ترین سیاره ها در نگاه به آسمان است و اینجا به چشم درخشان و بخت بلند معشوق اشاره دارد
قوس=کمان=یکی از دو برج مشتری به همراه حوت یا ماهی
در فرهنگ نجومی مشهور به سعد اکبر و نشان خوشبختی و جایگاه بلند بوده
اگر خود سپهر روان زان تست
سر مشتری زیر فرمان تست
فردوسی
نحس کیوان یا که سعد مشتری
ناید اندر حصر گرچه بشمری
مولوی

کمال در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۹:

8926

ستار در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۰:

درود بر روان حضرت مولوی صاحب جنابان
منظور از او بی هیچ شکی در کلام ظاهری حضرتش کسی نیست جز قبله حالش شمس العارفین شمس تبریزی لکن در بعد عرفانی /او/ هر آنکس هست که عارف خواهدش.که از نازنینی مسلک عارفان همین است که عالمی مبهوت عشق عرفا میشوند.
در ضمن حقیر مستدعی هستم از مالکین و گردانندگان این مجمع نظرات نا مربوط را سریعا پاک کنند.زیرا بیم آن دارم که با این وضع اسف بار فرهنگی اینجا هم جولانگاه دد و دژخیم شود.
سپاس از یاران همیشگی گنجور

محمد خالقی در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

پیوند به وبگاه بیرونی

محمد خالقی در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

دوستان به این سایت هم سری بزنید(www.shastbarg.ir)تازه راه افتاده لغتنامه معین و دهخدا هم داره ظاهرشم عالیه

آرشاویر در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۹:

به به، با این که به پنج بیت نرسید اما بسی زیبا و کامل بود.

گمنام در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۰ - زیافت تاویل رکیک مگس:

جناب شمس،
باورنمیکنم نوشته سرکار باشد، پیش از آنکه دیر شده باشد اعلام برایت کنید.

سیدمحمدرضانجفی در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۸ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:

ظاهرا ابتدا حافظ ابیاتی راسرودند بعد شاه عزیز پاسخ دادند وقصه اینست که چون حافظ علیه الرحمه راه را برای رسیدن به فنا برخود بسته دید متوجه شد که باید به عنایتی وواسطهای این حجاب راطی کند که ابیات را سرود ودردم شاه نعمت الله پاسخ دادندوهمین باعث وصول حافظ،به فنا گردید.
مفهوم عارف وصوفی هر چند متفاوت است اما مشترکات فراوانی دارند.. که گاهی اطلاق هریک بر دیگری صحیح است

علی__ در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:

علیرضای عزیز
اگر قرار باشد فکر کنیم شاعری از دیگری بیتی را اختباص کرده یا تاثیری گرفته، این حافظ است که از سعدی ایده گرفته چون جناب سعدی قرن هفت میزیسته و حافظ در قرن هشت قمری.

مساوات در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » حاصل عمر:

گل های رنگارنگ 486 با صدای استاد گلپا در شور و همنوازی استاد بدیعی. این اجرا را از دست ندهید

هوتن سیداحمدیان در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۹:

میشه کمک کنید معنی این بیت رو بفهمم:
اقرار نکن خواجه من با تو نمیگویم/ من مرده نمیشورم من خاره نمی خارم
01-مخاطب کیست؟ خدا یا حلاج یا من خواننده؟
02-چه چیز را اقرار نکن؟
03-چه چیز را نمیگوید؟ مگه تا اینجا همش درحال گفتن از احوالات و اسرار نبوده!
04-خاره نمیخوارم یعنی چی؟
ممنون.

محمد جواد اکبرین در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸:

در حلقه‌ی کارزارم انداخت
آن نیزه که حلقه می‌ربودم
«اشاره به قصه‌ی عامیانه‌ایست که در آن پیاده‌ی جلودار پهلوان به میدان آمد و مقداری حلقه‌ی آهنین را در فاصله‌های مختلف روی زمین پخش کرد. آن گاه سوار به قصد عرض هنر به تاخت از آن سوی میدان فرا رسید و در ضمن تاختن اسب با سرعت هر چه تمام‌تر حلقه‌ها را یکایک با سر نیزه از زمین برچید، مقصود سعدی آن است که این هنرمندی در نیزه وری و ربودن حلقه‌ها موجب مغروری من شد و مرا در حلقه‌ی کارزاری (کارزار عشق) انداخت که جان به سلامت از آن به در بردن دشوار است.
•شرح از دکتر محمد جعفر محجوب. مجله «هنر و مردم» دوره ی شانزدهم، شماره های 184 و 185. بهمن و اسفند 1356

محمدحسین زارعی در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:

بادرود وفروتنی
هرکس که اندکی حافظ خوانده باشد ونه اینکه حافظ شناس باشد دودلی وگمان در او راه ندارد که حافظ بسیارباصوفی گری وشیخ ومفتی و.... کسانی که داوی برتری دارند همراه و هم اندیشه نیست هماناکه گله مند هم هست و چونان کسی باخرد هماهنگ نیست که ستایش خودستایی همچون نعمت الله پایه گذار راه نعمت اللهی با اندیشه ی یگانگی فرتاش(وحدت وجود) را بکند. همین بس است که اندکی اندیشه کنیم.

رحیم در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

برداشت هر کس محترم هست ما خیلی از اشعار حافظ را به معشوق امروز خودمان نسبت می دهیم و اصلا کار غلطی نیست. مجنون هر چه میدید به لیلی ربط میداد. زلالی اب قد سرو و … هر چه میشنید را ب لیلی ربط میداد اگه ابوالفضل هم حسش از این شعر به امام زمانش بوده غلط نیست بر دیده مجنون نشین. به صحت و سقمش کار ندارم. اما برداشت از اشعار برای همه ازاد و اظهار نظر هم ازاد. احترام به همه واجب. عزیزین

مجید در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۵ - مضرت تعظیم خلق و انگشت‌نمای شدن:

در نسخه کلاله خاور اینطور آمده:
چون شکر ماند نهان تاثیر او
بعد چندی دَمّل آرد نیش جو
ور حب و مطبوخ خوردی ای ظریف
اندرون شد پاک زاخلاط کثیف

اهل‌الدّین در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

شاهد قدسی دل است و همه مراجعات حافظ در این غزل با دل خویش است

ارسلان دلخواه در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۳ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

دو مصرع در گیومه، تضمین از سعدی است.

کمال در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۱۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۸:

4729

معین در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:

سلام به همه
چرا انقدر سختش میکنید ؟
خدارو شکر معنی اشعار انقدر ساده و زیباست که سادگیش اونو از هر تفسیر و نقدی بی نیاز میکنه

شهاب در ‫۹ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۸ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:

باسلام
نظر بنده اینه که منظور خیام از مصرع آخر دقیقا خود کلمه خَر بوده چرا که ایشون میفرمایند زیر و زبر دو گاو یعنی مابین دوگاو که یکی در زیر زمین و دیگری در آسمان است بنابراین وسط این دو گاو زمین است که اشاره به حماقت و خرافاتی بودن مردم دارد.
از طرفی صحبت از گاو و حیوان است و اینجا کلمه خَر مناسب است.
در واقع به نظر بنده مصرع آخر این گونه است:
زیر و زِبَر دو گاو ، مُشتی خَر بین

۱
۳۸۰۱
۳۸۰۲
۳۸۰۳
۳۸۰۴
۳۸۰۵
۵۵۴۸