گنجور

 
حافظ

به آبِ روشنِ می عارفی طهارت کرد

عَلَی الصَّباح، که میخانه را زیارت کرد

همین که ساغرِ زَرّینِ خور، نهان گردید

هِلال عید به دورِ قدح اشارت کرد

خوشا نماز و نیازِ کسی که از سرِ درد

به آبِ دیده و خونِ جگر طهارت کرد

امام خواجه، که بودش سرِ نمازِ دراز

به خونِ دخترِ رَز خرقه را قِصارت کرد

دلم ز حلقهٔ زلفش به جان خرید آشوب

چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

اگر امامِ جماعت طلب کند امروز

خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۱۳۲ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۳۲ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۱۳۲ به خوانش سارنگ صیرفیان
غزل شمارهٔ ۱۳۲ به خوانش پانیذ علیپور
غزل شمارهٔ ۱۳۲ به خوانش افسر آریا
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
حافظ

بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد

هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد

ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد

که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد

مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است

[...]

جامی

دلم به ماه تمام از رخت عبارت کرد

هلال گفت و به ابروی تو اشارت کرد

غلام نرگس مستانه توام که نگاه

به تاج حشمت شاه از سر حقارت کرد

رسید از تو به دلخستگان بشارت قتل

[...]

امیرعلیشیر نوایی

بیا که لشکر دی خیل سبزه غارت کرد

بسوی باده ز یخ شوشه ها اشارت کرد

ز باده جوی حرارت که رفت آن کآتش

بگرم رویی خود دعوی حرارت کرد

بریم دفتر و سجاده بهر می سوی دیر

[...]

صغیر اصفهانی

هزار بار به خون جگر طهارت کرد

که تا جمال ترا چشم من زیارت کرد

چه فتنهٔی تو ندانم که چشمت از مردم

بغمزه دین و دل و عقل و هوش غارت کرد

بگفتمش بکجا اهل دل سجود آرند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه