عارف در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:
موی بر تن آدم سیخ می شود
کسرا در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۰:
آواز این دو بیتی زیبا با صدای استاد شجریان در برنامه ی شماره 128 گلهای تازه
گمنام در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
لاتقربو الصلوت و انتم سکارا،
ان الخمر والمیسر من عمل شیطان فاجتنبوها
و یسیلونک عن ال........
هیچکدام به روشنی به حرمت می اشاره ندارند،
صاحبنظران اگر ممکن است من گناهگار را ارشاد فرمایند،
اجر آخرت دارد.
گمنام در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:
من چه در پای تو ریزم که سزای تو بود
سر نه چیزی است که شایسته پای تو بود
نیز دیده شده است( سزای به جای خورای)
استاد توس می فرماید:
دلیری زهشیار بودن بود
دلاور، سزای ستودن بود.
گمنام در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
این خط شریف از آن بنان است( دست خط شریف اوست، جای سرانگشتان او را دارد)
وین سخن شیرین از دهان اوست ( وین نقل حدیث از آن دهان است).
و در بیت ششم راز آشگار میکند:
معلوم شد ، این حدیث شیرین
کز منطق آن شکر فشان است
ارش در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:
درود...صاحب نظران فکر نمی کنید که بیت ششم باید به صورت زیر باشد؟
جان بر کف دست آمده تا روی تو بیند
خود شرم همی آیدش از ننگ بضاعت
به این شکل کاملا دارای معناست
رهام آریاراد در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
به نظر من و پس از بارها گوش دادن آهنگ توسط من و دوستانم که از طرفداران چاوشی هستیم به این نتیجه رسیدیم که اون تیکه وسطش میگن :
بالدیش بالحدیقه الاولا
به معنی اینکه : به باغ والا (بهشت یا جایگاه بزرگان) وارد شو...که
, و این با شعر هم همخوانی دارد که متصل به باغ بزرگان وارد شو
شیما در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعتگری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ:
دوست عزیز تخصیص در این بیت در مورد "الست بربکم" آمده و مراد این است که ضمیر "کم "که به رب چسبیده است رب را به ما تخصیص داده است. خداوند می فرماید :"آیا من رب "شما "نیستم؟ "و این اضافه کردن وجود نازنین حق باه ماست که تخصیص نام دارد و مولانا را مست کرده است.
افشین در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:
ای کاش به جای بحث راجع به سلیمان و یا مسلمان به معنی و پیام این شعر میپرداختیم. سلیمان و مسلمان هر دو یک معنی میدهند.
سپهر در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۵:
جای دو بند این شعر باهم عوض شده است: در سطر هشتم آمده است:
چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم
درحالی که شعر به شکل زیر بوده است:
چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد
کنون پندار مردم آشتی کن
کسرا در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲:
اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه ی 472 گلهای رنگارنگ
مهسا در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:
سلام
عذر میخوام که بنده ادبیاتی همچون ادبیات زیبای شما ندارم..اما دلم گرفتبین این افراد غنی..یکی هم به "غلت" و "غلط" اشاره نکرد..شاید وبگذری به اینجا رسید و دانش نداشت و در همین نادانی ماند و رفت...توضیح بدهید که غلت ریشه ی فعل غلتیدن است و غلط همان اشتباه...تصحیحات بر عهده ی جنابان...فقط لطفا در جهل بیشتر نگذارید مردمان را...به اندازه ی کافی هست...هست...هست...
بابک در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
اونایی که میگن منظورش شراب نبوده بدونن که اتفاقا منظورش دقیقا شراب بوده
این دوتا 4 بیتی بین حکیم خیام و محمدبن عبداله (پیامبر) رد و بدل شده:
خیام:
از من بَرِ مصطفی رسانید سلام / انگاه بگویید به اعزاز تمام/. کِی سید هاشمی چرا دوغ تُرُش/ در شرع حلال است و مِیِ ناب حرام
جواب محمد:
از من بر خیام رسانید سلام/ انگاه بگویید که خامی خیام/ من کی گفتم که مِی حرام است ،ولی/ بر پخته حلال است و بَرِ خام حرام
Meytimax در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
حافظ دوام وصل میسر نمیشود شاهان کم التفات به حال گدا کنند
در بیت آخر مشخصه که حافظ کاملا به شاه شاه شاه شاه نعمت الله ولی
ارادت داشته
چرا شعر رو تا آخر نمیخونین!!؟ ؟
ساسان در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:
در مصرع دوم بیت اول باید "بهبودی تو" صحیح باشد تا وزن مصراع درست شود.
گمنام در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:
به بال و پر مرو از ره، که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی، ولی به خاک نشست
۷ در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:
خط مشک بوی و خالت به مناسبت تو گویی
خط در این مصرع=موی باریک و نازک و نرم پشت لب یا بناگوش
قلم غبار میرفت و فروچکید خالی
در این مصرع=خط غبار یا قلم غبار=خطی با قلمی سخت ریز چنانکه به سختی خوانده شود
معنی=خط و خال سیاه تو چنان است که گویی از قلم غبار چکه ای جوهر چکیده باشد.
مهدی در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
من حرجی به شاعر نمیبینم که گاهی آنچه برایش رخ داده را بیان کند و این چیزی از ارزشش نمیکاهد اما از بندگان و بنده زادگانش میرسم آیا تا کنون شعری از اقوال ایشان را بدون آنکه به ماوارا الطبیه ربط دهید معنی کرده اید؟ شما اگر بویی از عرفان برده باشید هرگز چنین نمیندارید که عارف تماما در خدا غرق است بلکه عرفان واقعی آنست که مردم باشی و بخری و بفروشی عارف همیجانست بین مردم و لامکانش جز همین مکان نیست ما چنان به ورطه افراط افتادیم که نقد هایمان همه نسیه شد چنانکه در تاریج طبری راجع به عارف بزرگ ما چنین آمده که حضرتش زمانی که برای اجابت مزاج میرفت درخت و گیاه و سنگ به اذن خدا اطرافش را میگرفت و عجبا که نگفت حضرتش نمیخورد که نیاز به خروج کند وای بر ما که نماینده عرفان خودساخته خودیم و این از ریشه های عقب ماندگی ما نسبت به ملل دیکرست
۷ در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:
رنگ زیبایی و زشتی به حقیقت در غیب
چون تو آمیختهای با تو چه رنگ آمیزیم؟
رنگ آمیزیم=رنگ کنیم=کلک بزنیم
وقتی خود تو همه کاره ای چگونه کلک بزنیم؟
تازه متولد شده در ۹ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۲: