گنجور

حاشیه‌ها

۷ در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۴:

یا صاح متی یرجع نومی و قراری
انی و علی العاشق هذان حرامان
به نظرم صاح درست باشد به معنی دوست و یار
همریشه با صاحب
یارا! کی خواب و آرامش به من برمیگردد.من عاشقم و بر عاشق اینها(خواب و آرامش) حرام هستند.
اگر اشتباه گفتم درست نمایید.

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۵:

هست طومار دل من به درازی ابد
برنوشته ز سرش تا سوی پایان تو مرو
مرا به یاد داستانی انداخت که در آن مردی هراس عمیقی از خرس داشت،
روزی از خواب بیدار می شود و ناگهان در می یابد که خرس شده است، وحشت بیش از اندازه او را تصور کنید در حالی که نمی تواند از دست خود و خرس به جایی بگریزد!
این بیت مولانا نیز بی درنگ این داستان را به یادم آورد،
تو گویی او نیز بدانکه در دل او مسکن گزیده است التماس می کند تو مرو...
اگر تو بروی آن خرس می آید و من نمی خواهم با آن خرس تنها باشم!

روفیا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۵:

فریدون گرامی
درود بر شما
آن طور که شما فرمودید اشکال وزنی پیدا می کند.
همانگونه که در گنجور عزیز آمده است درست است.

جان در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » مستدرکات » تکه ۲:

دادن عام مقصود از رحمت عام خداوندیست که یکسان بر همگان میتابد. همچون خورشید. رحمت خاص خداوند شامل بندگان خاص او همچون انبیا و اولیاست.

محمد حنیفه نژاد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۰:

با سلام ، وزن این شعر درست نیست
توبه کردم که تا جانم برجاست
من کج نروم نگردم از سیرت راست
چندانکه نظر همی کنم از چپ و راست
جمله چپ و راست و راست و چپ دلبر ماست
فکر می کنم درستش باید این باشد :
کردم توبه که جان من تا برجاست
من کج نروم نگردم از سیرت راست
چندان که نظر همی کنم از چپ و راست
چپ راست ، همان راست چپ دلبر ماست

۷ در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

باری به چشم احسان در حال ما نظر کن
یک بار از روی مهربانی به حال و روز ما نگاه کن
کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را
زیرا از سفره پادشاهان و بزرگان،نیازمندان به نان و نوایی میرسند.
بار عام دادن
در بوستان:
یکی را به سر برنهد تاج بخت
یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
چنان پهن خوان کرم گسترد
که سیمرغ در قاف قسمت خورد
کلاه سعادت یکی بر سرش
گلیم شقاوت یکی در برش

ابویمن در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را
یعنی چه؟

۷ در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:

تفسیر عرفانی:
هیچ!لابد میخواهد لبخوانی کند و دیگر هیچ!

محسن در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:

این شعر مال مولوی هست یا عراقی تکلیف ما رو مشخص کنید هم تو دیوان عراقی نوشتینش هم تو دیوان شمس

امیت در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

با درود با کمی تغییر باید بیت معروف اسرار "اشعار حافظ" را نه تو دانی و نه من وین خط مقرمط نه تو خوانی ونه من.. به گمان من بحث نقد و حتا ویرایش اشعار کهن بی معنیست و جذال "این مباد ! آن باد" که نه تنها به کسی برای فهم شعر کمک نمیکند بله به روح شعر نیز اسیب میزند . بیگمان حافظ و دیگران در موقع نوشتن این بیت ها در بند کلمه گزینی نبوده اند و انچه هست و مانده چنین بوده یا اندکی متفاوت فرقی ندارد .... متاسفانه مد شده هر کس می اید و بند را تغییر تفسیر و .. میکنذ . بگزاریم هر کس با درک خوشی اشعار را بخواند و بفهمد

فریدون در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۵:

کی بود بنده که گوید به سلطان تو مرو

گنجی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:

با سلام
ظاهرا حرف «و» در هر دو مصرع بیت اول اضافی است و باعث خراب شدن وزن شده‌است؛ بنابراین صورت صحیح بیت باید بدین صورت باشد:
بنده‌ی او من؛ او خدای من است
من برای وی؛ او برای من است

ایرج در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۰ - بیان سبب فصاحت و بسیارگویی آن فضول به خدمت رسول علیه‌السلام:

باده نی در هر سری شر می کند
آنچنان را آنچنان تر می کند
گر بود عاقل ؛ نکوتر می شود
ور بود بد خوی ؛ بد تر می شود
چونکه اغلب بدند و بد پسند
بر همه می را محرم کرده اند
حکم غالب راست ؛ چونکه اغلب بدند
تیغ را از دست رهزن بستدند

بابک چندم در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

محمد جان،
این ماجرا که مدتی پیش فیصله یافته بود، شما هم که بدرود را دیدی پدر جان...
بسیار هم مسرور گشتم که دیدم تایپ کردن اشتباه یک کلمه چنین شور و نشاطی را در شما بوجود آورده، ولی نه؛ قصد و عمدی در کار نبود.... فقط اگر به کیبورد یک نگاهی بیاندازی و جای "ع" و "الف" را در نظر بگیری شاید متوجه دلیل روی دادن خطا بشوی.….
دیگر آنکه مخلص هیچگاه "در حال خرده گرفتن از املای سایرین" نبودم که سایرین اشاره به جمع است و روی سخن بنده فقط با یک فرد بود...
سرت شاد
-----
ابوالفضل گرامی،
یعنی که دهانم به دهانش نمی رسد که او را ببوسم...
دلت شاد

Roya در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

وای فقط میخواستم معنی درستشو بفهمم ولی اینقد دوستان تفسیرای متفاوتی دادن ک درک خودمو هم از شعر فراموش کردم

سعید در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵:

علم شدن به معنی معروف شدن است با این توضیح معنی بیت خیلی ساده است:
در سایه پادشاهی منصور، حافظ شاعر معروفی شد.

عین. ح در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۶ - در شکایت و عزلت و حبس و تخلص به نعت پیغمبر اکرم:

در بیت ده قافیه «پیمای» است که به اشتباه «پیمان» نوشته شده است.

زهرا در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۴ - رنج و گنج:

سلام به یاد شعر های دوران دبستان افتادم که دوست داشتم ارتباط برقرارکنم شعر رنج وگنج مرحوم ملک الشعرای بهار که کلاس چهارم باید آن را حفظ می کردیم چه لذتی داشت آن دوران کاش درک الان را آن موقع داشتم حس جالبی است

زلف پریشان در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:

گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود پیشنهاد میشه این شعر زیبا رو با صدای استاد شجریان در آلبوم جان عشاق گوش کنید عالی با ارکستر اجرا شده این به نظر من جان مایه تمام اشعار حافظ هست بنده گناهی میکنه و خدا هم اون رو مجازات میکنه ولی این کار رو برای عادل بودنش میکنه نه از روی جبار بودن و آخر بنده خطا کار بعداز دیدن جزا به بهشت میره در حدیث هست که حتی شیطان هم بهشت میره میپرسن چرا میگه بخاطر حب علی چون علی (ع)رو دوست داره با اینکه میری جهنم ولی بدون خدا دوستت داره قشنگ نیست

امیر بهرام‌دوست در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۳۲ - ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست:

عجب تلمیح کمرنگ و نابی داره بیت اول به قصه طور و موسای کلیم

۱
۳۶۹۷
۳۶۹۸
۳۶۹۹
۳۷۰۰
۳۷۰۱
۵۴۷۸