گنجور

حاشیه‌ها

ر غلامی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵۳ - د‌ر تهنیت خبر بهبو‌دی محمدشاه غازی به فارس و شادمانی حسین‌خان نظام‌الدوله فرماید:

با سلام این مصراع نامفهوم است چون اشتباه تایپی دارد: عید قربان‌شد بدی‌ن معنی مث‌کز خلون

لیلا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۲:

ره صبر چون گزینم من دل به باد داده
که به هیچ وجه جانم نکند قرار بی تو...

سهیل قاسمی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۷:

می گویند که عاشق و مست دوزخی (جهنمی) هستند.
حرف ِ نادرستی است. نمی توان به آن اعتماد کرد.
(چون) اگر عاشق و مست را به جهنم ببرند، فردا بهشت مثل ِ کف ِ دست (خالی) خواهد ماند.

نعمتی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹:

سلام
در این شعر جناب خواجو به استقبال شعر معروفی از حضرت سعدی رفته اند با مطلع
نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی
که به دوستان یک دل سر دست برفشانی
مقطع غزل هم بسیار به هم شبیه هست:
دل دردمند خواجو به خدنگ غمزه خستن
دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد

سهیل قاسمی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۴:

سیر ِ تطور ِ انگور به این شکل است:
اول که نارس و جوان است: غوره
بعد که رسیده و مطلوب است: انگور
بعد که پلاسیده و کهنه شد: مویز (که در این شعر مِیویز نوشته شده)
آن بی خبران به غوره میویز شدند یعنی از نوجوانی دچار پیری شدند! به عبارتی خیری از زندگی ندیدند!
آنان که اسیر ِ عقل و تمییز شدند، عمرشان را سر ِ هست و نیست (فلان چیز وجود ندارد و فلان چیز وجود ندارد و از این بحث های کلامی و عقلی و ...) تباه کردند! تو که آگاه و با خبر هستی برو و آب ِ انگور را انتخاب کن که این نا آگاه ها و بی خبر ها (همین ها که اسیر عقل و تمییز شدند) از غوره گی مویز شدند!

سعید در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸:

«ناصحانبگردانیدن» به هم چسبیده شده است

محمد رضا نیک زاد در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب برزویه الطبیب » بخش ۳:

سلام به دوستان 29 .6 . 1395
در سطر دوم و پنجم به ترتیب «شناسۀ م» از آخر مستغرق گردانید وفعل کمکی «می توان» از اول فعل «شمرد» بنا به قوانین سبک شناسی قرن پنجم و ششم، به قرینۀ لفظی حذف شده است.

رفیع در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیــب
یا رب مباد آن که گدا معتـبر شود

فریبا نصیرآبادی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:

بسیار زیبا

لیلا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

با سلام به نظر میرسه بیت پنجم بند سیزده بدین صورت صحیح هست:
زان رفتن و آمدن چه گویم
می آیی و می روم من از هوش
لطفا تصحیح فرمایید
با سپاس

امین افشار در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۹:

درود
این چه طلب است؟ چنین سیری ناپذیر و بی پایان! طلب مستی ای چون مستی چشمانش، خدمتتش افتاده به زمین، گلو گرفتنش، همراز مهین، عین یقین. حضرتش خود در فیه مافیه چنین شرح می دهد:

همه چیز را تا تجویی نیابی، جز این دوست را تا نیابی نجویی. طلب آدمی آن باشد که چیزی نایافته طلب کند، و شب و روز در جست و جوی آن باشد. الا طلبی که یافته باشد و مقصود حاصل بود و طالب آن چیز باشد. این عجبست؛ این چنین طلب در وهم آدمی نگنجد و بشر نتواند آن را تصور کردن، زیرا طلب او برای چیز نویست که نیافته است. و این طلب چیزی که یافته باشد و طلب کند این طلب حق است، زیرا که حق تعالی همه چیز را یافته است و همه چیز در قدرت او موجود است که: کُن فَیَکون (موجود باش آن چیز بی درنگ موجود خواهد شد – انعام -73). اَلْواحِدُ الْمَاجِدُ، واجد آن باشد که همه چیز را یافته باشد و مع هذا، حق تعالی طالب است که: هُوَالطّالِبُ وَالْغَالِبُ.
پس مقصود ازین آنست که ای آدمی، چندانکه تو درین طلبی که حادث است و وصف آدمیست، از مقصود دوری، چون طلب تو در طلب حق فانی شود و طلب حق بر طلب تو مستولی گردد، تو آنگه طالب شوی به طلب حق.
بدرود

عین. ح در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک:

در بیت زیر واژه‌ای در مصراع دوم از قلم افتاده است:
نه چون شاهان دیگر جام جویست
که از رنج آن نام جویست
و در چند بیت بعد «که» در پایان مصراع اول زائد است:
کنون از بس روان شهریاران که
که با باد روان گشتند یاران
مصراع دوم بیت زیر افتادگی دارد:
بد اندیشان سلطان آنچه بودند
همین روز و همین حال آند
در بیت زیر «مکر و دستان» صحیح است:
رهی گشتند او را زور دستان
ز دل کردند بیرون مکور دستان
واژه «فتح» در بیت زیر اشتباه نوشته شده است:
از اطراف ولایت هر زمانی
به فتهی آورندش مژدگانی
در بیت زیر «به شادی» صحیح است:
جهان او راست می دارد شادی
که و مه را همی بخشد به رادی

هما در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۷:

غزلیات دیوان شمس مست می کنه آدمو. خدا رو بسیار شاکرم از بابت داشتن این فرهنگ غنی. خدا رو شاکرم از بودن مولانا. از بودن همه کسانی که به این ادبیات و فرهنگ غنی سرزمینمون مهر می ورزند از جمله چاوشی عزیز. معرکه خوندند این شعر رو.

عین. ح در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۸ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک:

در این بیت:
همیدون شخ های کوه قارن
به چشمش همچنان آید که گلشن
«شاخ‌های» درست است. شاخ به معنای کوه و قله کوه است.

عین. ح در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک:

در این بیت:
بیابی اندرو چنان که خواهی
شگفتیهای پیروزی و شاهی
«چونان» صحیح است.

عین. ح در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک:

در این بیت:
میان بسته ست بر ملک گشادن
جهان گیرد همی از دست دادن
ظاهراً باید «ملکت گشادن» باشد.

عین. ح در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک:

متأسفانه اشتباه تایپی در متن زیاد است. در بیت چهارم به جای «بهشت» نوشته شده «نهشت».
در بیت ششم:
دوم فرمان پیغمبر محمد
که آن را کافی بی دین کند رد
به نظر می‌رسد «کافر بی‌دین» صحیح باشد.

عین. ح در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک:

در بیت سوم:
دل از فرمان این هر سه مگردان
اگر شواهی که یابی هر دو گیهان
«شواهی» اشتباه است و باید «خواهی» باشد.

Jahan در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:

There is a typographical error: na paay khod
Should be changed to :
Teh paay khod

آوا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۳:

اگر به معنی و مفهوم شعر توجه کنیم می فهمیم که کاملا درست است

۱
۳۶۳۴
۳۶۳۵
۳۶۳۶
۳۶۳۷
۳۶۳۸
۵۴۸۰