گنجور

حاشیه‌ها

روفیا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

سپاسگزارم مهناز بانو جان
زیبا گفتید...

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد
گویا برین ماناست :گر چه رهروان وادی عشق ،{ عاشقان} از سر غیرت ، اسرار عشق را بر ملا نمی کنند . {زبان بریده اند }
با این وجود راز عشق او در افاه است و پنهان نمانده
سالکان ره عشق چون از خود بی خودند و در حیرت ، هرگز لب به سخن نمی گشایند تا رازها فاش نشود.
{آنکه خدا را شناخت زبانش الکن است }
مانا باشید

esi در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

سلام
این شعر رو شهرام ناظری توو آلبوم گل صد ربگ به صورت آواز همراه با اجرای قطعه ضربی خونده.
می خواستم از طریق
"برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید."
اقدام کنم ولی آلبوم "گل صد برگ" بین گزینه ها نبود. مجبور شدم اینجا بنویسم.
موفق باشین

... در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - سر آغاز:

عشاق نامه یا ده نامه عراقی از آثار مهم و قابل توجه این شاعر هست. این اثر در ده فصل سروده شده که پیکره اصلی اثر رو مثنوی سرایی به شکل کلاسیک تشکیل میده، اما ویژگی مهم این آثار (ده نامه ها) آوردن غزل هایی بین مثنوی اصلی هست، بر وزن همون مثنوی.
ظاهرا ده نامه عراقی، اولین ده نامه نیست. دکتر رستگار فسایی در کتاب انواع شعر فارسی این نوآوری رو به عیوقی در کتاب ورقه و گلشاه نسبت میده که در ضمن مثنوی، غزل رو وارد کرده، البته با وفاداری به وزن مثنوی.
شاهدی بر اینکه عراقی از این اثر عیوقی آگاه بوده یا اون رو مطالعه کرده نداریم. به هر حال کار مهم عشاق نامه عراقی این بوده که باعث رواج این قالب مخصوصا در قرن هشتم میشه که تا قرن نهم هم ادامه پیدا میکنه. منطق العشاق اوحدی، ده نامه عمادالدین فقیه کرمانی و عشاق نامه عبید از مهمترین ده نامه های بعد از عراقی هستن.
عشاق نامه عراقی به شمس الدین محمد جوینی برادر عطاملک (نویسنده تاریخ جهانگشا) تقدیم شده. بعضی از غزل های عشاق نامه عراقی در دیوان هم اومده، بعضاً با تغییراتی جزئی. حکایت هم که معمولاً در مثنوی های عرفانی برای انتقال مفاهیم استفاده میشه، در این اثر هم مورد توجه قرار گرفته.
رنگ و بوی عرفان عراقی و اندیشه های ابن عربی در این اثر هم کاملا پیداست. تصویر سازی های بدیع روابط عاشق و معشوق ویژگی مهم آثار عراقی هست، طوری که خواننده احساس می کنه عاشق و معشوق جلوی چشمش به عشق بازی مشغولن. این اثر هم بنا بر سنت مثنوی سرایی در ادبیات عرفانی با حمد خدا و پیغمبر و خلفای راشدین شروع میشه و بعد وارد روایت میشه. این نکته هم قابل ذکره که ده نامه ها اساساً منظومه های عاشقانه هستن و نه عارفانه. اما شعرای صوفی مسلک مثل عراقی عشق رو به شیوه خودشون بیان می کنن که در واقع همون ادبیات عرفانی رو می سازه.
با احترام.

بی قرار در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:

خوشا و به ضم واو

بی قرار در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:

خوشا و خرّما به ضم خاء و تشدید و فتح راء

kambiz در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲۱:

ممنونم بابک گرامی، اطلاعات بسیار مفید و ارزنده‌ای دادید.
دکتر ترابی از شما بسیار ممنونم که مرا راهنمائی کردید. در شاهنامه‌های دیگر دیده بودم که مصرع به این شکل نوشته شده : "یکی‌ دخمه کردش چو سم ستور" که با معنی‌ "سم" یعنی‌ پناهگاه و خانه‌ای در زیر زمین بهتر جفت و جور میشود.
با تشکر از لطف حضرت عالی‌.

شایان در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:

درک ظاهر شعر همین که دوستان نوشته اند زیباست و به حدس میبایست یکی از نزدیک ترین تعابیر به انچه حضرت مولا در نظرش میبوده است باشد ولی این غزل زیبای حضرت دارای مفاهیم ولی اشارات مستقیم گوینده در ابیات مختلف رو نمیتوان نادیده گرفت مثلا در بیت
علم‌های الهی ز پس کوه برآمد
چه سلطان و چه خاقان چه والی و چه والا
بطور مستقیم اشاره به این نکته دارند که هر علم لدنی و الهی که دارند از حضرت شمس دارند ودر این موضوع نه از سلطانی و نه از عالم دینی بهره نگرفته اند..بنظر شما غیر شمس یا همان خورشید خودمان چه چیز دیگری از پس کوه بر میاید؟
برای درک بقیه رموزات طریقتی شعر میبایست سالک بود در طی مراحل از راهنماییهای حضرت استفاده کرد
گر اجزای زمینی وگر روح امینی
چو آن حال ببینی بگو جل جلال
بوضوح اشاره به این موضوع دارد که میان ادمیان هستند بسیار ادمیانی که صورت انسانی دارند ولی روحی اسمانی ودیگرانی که تماما زاده زمین هستند چه روح و چه جسم .درهر صورت در ان وادی زیبای رشد و تعالی برخورد روبرو و چهره بچهره انسان وخدا هر چه دیدی و هرچه را دانستی نه به کسی باز گوی و نه نشان بده هر چه هستی و هرچه هست بپالا و بیفشار ولی دست میالا
فروپوش فروپوش خمش باش خمش باش خمش باش...هر که بر در میکوبد شباهنگام بکشتن چراغ امده است...

khayatikamal@ در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۸:

بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 4844

امین رنجبین در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:

با سلام
مصرع سوم بصورت
این نکته رمز "گر" بدانی،دانی
به نظرم وزنش بهتره

روفیا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

بر من منت می گذارید گر این بیت حافظ را معنا کنید دوست جان!

روفیا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان:

هاها...
این هم حرفیست!
مضافا اینکه اگر چنین نبود فولادزرهی نیز در کار نبود!

ترانه در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶۹:

این رباعی در آلبوم "یادگار دوست" از استاد شهرام ناظری خوانده شده ولی اسم این آلبوم ایشون در لیست شما نبود. قطعه "آواز راک عبدالله و راک کشمیر".

نادر.. در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد ...

نادر.. در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۳:

درود بر شما دوست عزیز
امیدوارم جسارت مرا به بزرگی خود ببخشایید ..

وکیلی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱:

و گر نمیرد بلبل درخت گل به بر آید....به نظر میرسه که یه هجا کم داره...همچنین مصرع آخر

بابک چندم در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵:

کارمان از نار و نسرینی به جک و ناری کشید
وآنگه از چین و چنگیزش به کوه قافی پرکشید
در بیان وِستا و کاف و کهن فَرسی که بود
ناگهان اصحاب کهفی جمله را بالا کشید
بی گمان نار و جک را هفتمان نانش نبود
کانهم از بحر پارس و عمانی سربرکشید
گفتِ قیمه آمد درمیان و رزاز گیلک چون شنید
درپسش کاسه آش و ماشی که نیکو سرکشید
مفلس دریوزه و سبزِه خوار که دایم می دوید
فِسی اندر جانش نماند کز پی نان می چمید
مفلسا دل قویدار که بهاران در ره است
کوکوی سبز و سپیدان ماهیش باید چشید
گر دکتر و میم و سینش اندکی رخصت دهند
ورنه سیر و ترشیِ سَرسُفره را هم باید هشید
المیزان و الاوزان با خودتان...
7 جان عالیجناب خودتی، نگران کچلی بودم نه سرخوشی... -:)

nabavar در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان:

روفیا بانو گرامی
شاید مادر فولاد زره برای بابای فولاد زره ناز و ادا داشته ، عشوه ای ، غمزه ای ، چیزی، از کجا معلوم؟
کبوتر باکبوتر باز با باز
گناه مردم را نشوئیم .
به بهانه ی خیر مقدم، که چندی غایب بودید
پایدار باشید

روفیا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان:

زشت باشد روی نازیبا و ناز
یعنی روی نازیبا و ناز کردن با هم تناسب ندارد،
به قول شیخ محمود تناسب را رعایت کرد عاقل!
مادر فولادزره را چه به ناز کردن!
مثل اینکه لنگ و لوخ و خفته شکل و بی ادب باشیم، تازه دعوتمان می کنند به خواستگاری، ناز کنیم و بگوییم روی ما حساب نکنید!
حال که چنینیم اقلا ناز نکنیم!
سوی او می غیژ و او را می طلب

روفیا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۳ - برون انداختن مرد تاجر طوطی را از قفس و پریدن طوطی مرده:

دانه باشی مرغکانت برچنند
غنچه باشی کودکانت برکنند
مولانا خودش هم دانه بود و هم غنچه،
هم حسن خود در مزاد نهاد!
پریرو تاب مستوری ندارد...
چونان آفتاب شرق ترکتازی کرد، آخر راستی نمی شد این خورشید ظلمت سوز را در پستو پنهان کرد!

۱
۳۶۰۹
۳۶۱۰
۳۶۱۱
۳۶۱۲
۳۶۱۳
۵۶۷۱