مهراد در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۱۲ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱:
خیلی وقت که سعی میشه اشعار بزرگان عرفا و فلاسفه رو بر عکس معنی کنن، یا شنا اطلاعاتتون از خیام کم که اینو نمیتونید درک کنید یا میدونید و بقیه رو گمراه میکنید، دوستان خیام همیشه تو بیشتر اشعارش به این موضوع اشاره کرد و اینم یکی از این اشعار،میگه آقا هرچقد که زندگیم شاد اوکی دارم زندگی میکنم خوشکلم و فلان، بازم نمفهمم واسه چی افریده شدم، مثه رباعیات دیگه خیام، همیشه به این موضوع اشاره میکنه و حتی به شما پیشنهاد میکنه وقتی این و نمیفهمید پس درگیرش نشید، خیلی خیلی واضح و از عمد شمارو میپیچونن، حتی اشعار سنایی و مولوی و حافظ و عطار و ....، خواهش به این بزرگان احترام بزارید.
نون و قلم در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶:
بسم الله الرحمن الرحیم
این شعر می خواد بگه کسی که خداوند را همیشه در نظر میگیره قطعا حاصلی از دیده بصیرتش نصیبش می شود و از مشخصات این نوع افراد این است که در برابر خواست معشوق(خداوند عزوجل) همیشه سر تسلیم فرود می آورند بطوری که اگر صد بار هم سرشان را در راه او دهند باز هم حاضرند که جان فشانی کنند (ممکن است اشاره داشه باشد به یاران آقا امام حسین ع )و کسی به وصال حق خواهد رسید که خاک در درگاه خداوند باشد( تواضع و عشق)و همچنین کسی می تواند در این راه رستگار شود که عشق داشته باشد و نه زاهد خشک یا نه عقل زمینی(منظور ماتریالیستی و مادی نگری و حسابگری ...است)و نهایتا نیز آثار عشق را بر میشمرد که دلشکستگی و جگرسوزی ست و انگار برگشتن به عناصری است که از آن بوجود می آییم خاک و هوا و آتش و تلویحا به نظرم به آب هم اشاره شده چون خاک حاصل آب و خاک است و این به بالاترین درجه عشق اشاره دارد که همان مقام وحدت است
باشد که مقبول افتد
دانیال در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴:
در مصرع(ز من دلخسته یاد آور...) دقت کنید که باید بصورت:
ز منِ دلخسته یاد آور
جمله گفته شده باشد اما بدلیل این که مشکل وزنی بجود می آمد شاعر نون را مسکون فرض کرده...
بنظر من قشنگ ترین بیت شعر همینجاس اما چنین مشکلی را هم دارد...
از متخصصین خواهش میکنم توضیح بیشتر بدهند
با تشکر بسیار از گنجور
کمال داودوند در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۱:
6134
مرتضی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را:
به جای
"کهی" کسی تایپ کردم که تصحیح میکنم.
مرتضی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را:
با سلام
چو خواهی کسی را همی کرد مه
بزرگیش جز پایه پایه مده
که چون از گزافش بزرگی دهی
نه ارج تو داند نه قدر مهی
شیلا ایرانی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۳ - در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه:
ممنون از همه بابت این همه مطالب خوبی که می نویسید اینجا کلی از ابهامات برامون رفع میشه
مجید امیری در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:
در جواب ان دوستمان که گفته:
عشق جان طور آمد عاشقا. طور مست و خر موسی صاعقا
اشاره به چه داستانی دارد؟
سوره اعراف ایه 143 را مشاهده کنید.
محمد خسروبیگی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
محمدرضا شجریان این غزل را با عنوان «مأمن وفا» با تارنوازی مجید درخشانی به زیبایی هرچه تمام خوانده است.
آمیتریس در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۸:
شهریاررومی خواننده عزیزمون در آلبوم دولت عشق این آهنگ را به زیباییی خوانده است.پیشنهاد میکنم این آهنگ گوش کنید.به نام دیدار.من با این شعرو آهنگ مولانا را شناختم
nabavar در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:
یا می فرماید :
زر و زن را به جان مپرست زیرا
بر این دو دوخت یزدان کافری را
واقعاً که
نه به آن شوری شور
نه به این بی نمکی
عارف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
nabavar در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:
انسان عارف و واصل چگونه می تواند انسان ها را چنین توصیف کند ؟
حملهٔ زن در میان کارزار
نشکند صف بلک گردد کار ، زار
حملهٔ ماده به صورت هم جریست
آفت او همچو آن خر از خریست
وصف حیوانی بود بر زن فزون
nabavar در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته:
گمان نمی کنم هرکه دم از عرفان زده ، عارف واصل بوده
ما در خیال خود این سخنوران را عارف تلقی می کنیم . مولانا را هم به هیچ وجه عارف نمی دانم که حتا تا نیمه ی راه هم نرفته است . هرچه گشتم نشانی از وصل او ندیدم. اگر لطف کنید نشانی بدهید
پایدار باشید
محمدی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام:
@iran_music_day
فاطمه در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
سلام...لطفا نگاهی به مصیبت کوچه بنی هاشم بندازید اگر یه کم منطقی فکر کنید و لجبازی رو کنار بگذارید میفهمید که این شعر حضرت مولانا ذکر مصیبت هست
همان جا که حضرت علی(ع) را به زور برای گرفتن بیعت از خانه میبرند و از حضرت زهرا(س) ایشان را جدا کردند...
لطفا مطالعه کنید و تفکر و تامل بعد مخالفت کنید
ممنونم
نوید قبادی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:
خواهش میکنم این بیت زیبا رو تصحیح بفرمایید...
چطور میشه چنین شاهکاری را به این شکل ناجور دراورد؟!
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده ای کو که به ما گوید راز
هان بر سر این دوراهه از روی نیاز
چیزی نگذاری که نمی آیی باز
عبدالرزاق اختری در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:
به نظر من وزن این غزل فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف ) است . با درود !
حسن مطلق در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:
بیس
محمد تقی زاده در ۸ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:
این رباعی مفهوم استعاری داره و پیام کلی آن هم این نکته را گویاست که وقتی از باطن کسی خبر نداری آنرا قضاوت نکن.
و در ادامه میگه که الکی به خودت افتخار نکن که کار های به ظاهر خطا را انجام نمیدهی و اگر منطقی به خود بنگری خواهی دید که کار های بسیار زیادی هست که انجام می دهی و این به ظاهر خطا ها در برابر آنان هیچند!
و در ژرفای معنی اشاره کنم که :
گر هوشمندی به معنی گرای
که معنی بماند نه صورت به جای
علی در ۸ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۵۷ دربارهٔ وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۴ - حکایت: