۷ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
کسان گویند چونی سعدی!جفا دیدی تحول کن
رها کن تا بمیرم بر سر کوی!وفاداران
یا :
کسان گویند سعدی!چون جفا دیدی تحول کن
رها کن تا بمیرم بر سر کویت وفاداران
ز ما زحمت ز گنجور بیخیالی
ترحم ذلتی یا ذا المعالی
sunset در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲ - آشیان عنقا:
به نام خدا
امیدوارم که جسارت و بی ادبی و بی عفتی من را ببخشید
گاهی وقت ها دنبال دلیل می گردی که چرا عاشق فلان کس شدی؟
بین این همه آدم...
منم وقتی فکر می کنم چرا عاشق دختر خانمی شدم، به یک حسی می رسم که شهریار عن را تو این شعر عالی گفته:
"مفتون خویش کردی از حالی که آن شب داشتی
بار دگر آن را حال کردی اگر پیدا بیا"
یا علی
Nima در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:
سلام إستاد شهرام ناظری نیز این شعر را با آهنگسازی استاد محمدرضا لطفی در دستگاه ابو عطا خوانده اند در سال 1372
Nima در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:
إستاد شهرام ناظری نیز این شعر را در دستگاه ابوعطا و با اهنگسازی إستاد محمد رضا لطفی خوانده اند در سال 1372
گمنام-۱ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:
بهتر است از خود شیخ بپرسید که میفرماید ؛
خوش آمدی و علیک السلام و الاکرام ، تو آفتاب منیری
و روح پاک، و بر تراز آدمی ای و " تنک " ( با آوای پیش) مپوش تا کسان گلاب اندامانت در پرند جامه نبینند و بیا تا دومغز یک بادام باشیم و .......
باقی بقایتان
جهانگیر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
درود به همگی .
کس نمی بینم ز خاص و عام را. با احترام به همه ی اساتید.
به نظر میاد نسبت دادن "را " به کس چندان منطقی نباشه .
به نظر من این مصرع را باید دو جمله در نظر گرفت :
کس نمی بینم ز خاص؛ و( " کس نمیبینم " ) عام را .
که در قسمت دوم عبارت کس نمیبینم به قرینه ی لفظی حذف شده است و بنابراین "ز " به خاص برمیگردد؛ و "را " به عام تعلق دارد .
با سپاس از شما و خواجه حافظ.
گمنام-۱ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸:
عمر " زاد " است ، " زات " میشود در پهلوی جنوبی
و " دات " میگردد در گویش لران ، و درود بر شما جناب کیخا
گمنام-۱ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:
روفیای گرامی،
و همو (پژوهنده راز گل سرخ) به گمانم " بر آیش " را
به جای تکامل به کار برده بود،
بابک چندم در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:
در این بیت سر و کله "یار" از کجا پیدا شد؟؟؟
این بیت در ادامه بیت پیشین است و خود را منظور کرده، خود را می گوید:
-اگر می خواهی دهانت عاری از شیرینی شود سخن بگوی-> یعنی که ساکت و خاموش باش
-وگر می خواهی پیش سرو خجلت زده شوی بخرام یا خود نمایی کن-> یعنی که خودنمایی نکن...
پریشان روزگار در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
صابری گرامی
بیرون شد ( بیرون شدن ) است و " شد " اینجا نه گذشته که مصدر کوتاه ( مرخم ) است .
با پوزش
مهدیسام در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۳:
حرف ک از ابتدای مصرع آخر حذف شده است ؛ اوفتاده تاگریبان ... ناقص است و صحیح اینست :
پاکدامن چون زید بیچاره ای
کوفتاده تا گریبان در وحل /
متأسفانه کاستی ها و از قلم افتادگی ها بسیار است در نسخی که تاکنون چاپ شده است
گمنام-۱ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:
گر یار دهان بگشاید بازار شکر کساد است
و چون بخرامد سرو شرمگین!
بهروز امینی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:
فکر میکنم مصرع دوم بیت آخر باید به صورت زیر باشه اگر خطا میکنم دوستان راهنمایی کنند:
رها کن تا بمیرم بر سر کوی جفا کاران
عزیزالله موحدی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن:
در این مصراع «نهال عاشقای در دل مکارید»، عاشقی درست تر است.
عزیزالله موحدی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۸ - راندن کوئوال گدا را از مکتب به رقابت خود:
کوئوال غلط است و صحیح آن کوتوال است.
مهرآوا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۴:
قاب قوسین از علا تیری فکند ...
منظور امام علی نیست
بابک چندم در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸:
وَرَت: ور تو را
ورت خجالت: ور تو را خجالت-> وگر خجالت تو را
ورت خجالت (توقف) سرو آرزو کند(توقف) بخرام->
و اگر سرو آرزوی خجالت تو را کند آنگاه بخرام
بابک چندم در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵۵:
دوست عزیز جناب وفایی،
اگر دنبال خوشگلاش هستی بچسب به "آلیس"، حال چه گازدار و چه بی گاز...
در ضمن آیا سرکار نسبتی با اخوین وفایی دارید، یعنی همان جریان : " نیر، نیر، تلفون می زنم جواب نمیدی چرا نیر؟...
بابک چندم در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۶:
آقا بابک گرامی،
قرار نبود یکی از ما دوتا شماره ای برای خود انتخاب کنیم و شما چنان کردی؟ یا آیا ایشان بابک دیگری غیر از شما بود؟
در مورد پرسش شما:
"ش" را از استش جدا کن و بچسبان به لغت پیش ازآن->
در بند چه بندش است، در بست چه بستش است
بنده هم با اجازه سرکار و الباقی گنجوریان شدم بابک چندم
گمنام-۱ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱: