nabavar در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۷:
مهناز بانوی گرامی
شاملو هم به اشتباه ” حرف معما “ خوانده
مشکل دو تا شد
حرف معما و حل معما
که هیچکدام با خواندن زیاد جور در نمی آید . تنها خط را میتوان خواند
” خط مقرمط“
حمیدرضاک در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:
لطفا کلمه ی خوبش در مصرع چهارم را به خویش اصلاح کنید.
با سپاس
مهناز ، س در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۷:
سید محمد خان قبلاً توضیح داده اند
شعر را اشتباه نوشته اند و اشتباه نیز خوانده شده
وین خط مقرمط نه تو خوانی و نه من
درست است
چون بعضی مانای خط مقرمط را نمی دانستند آن را به کلمه ی دیگری تغییر داده اند.
شاملو هم که ادعایش زیاد بود این رباعی را اشتباه خوانده است.
ما تاریخ خودمان را خوب نمی خوانیم و نمی دانیم.
مانا بوید
محمد ایرانی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
این غزل به زیبایی در برنامه گل های رنگارنگ شماره 2 توسط استاد حسین قوامی (فاخته ای) همراه با سه تار استاد احمد عبادی در خرداد 1344 اجرا شده است.
محمد رهام در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در نکوهش و ملامت حسودان:
بیت نهم ایراد داره, باید این باشه:
چون ارقم از درون همه زهرند و از برون
جز پیس رنگ رنگ و شکال شکن نیند
کمال داودوند در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۵:
6284
رامین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۷:
در بیت اول: وین خط مقرمط را نه تو خوانی و نه من
توضیح آنکه قرامطه فرقه ای بودند که از نظر سلطان محمود مورد غضب بودند و تعقیب میشدند، آنها برای جلوگیری از فاش شدن مکاتباتشون یک خط سری ابداع کردند که فقط آدمهای متعهد به فرقه شون میتوانست بخونه. متاسفانه ما ایرانی ها ادبیات و شعر شاعران گذشته مونو خیلی دستکاری می کنیم و به همین خاطر الآن چاپ های معتبر کتب ادبی ما دست غربی هاست!!!! اینم از تعصب مذهبی ما شکل میگیره که خیلی هم به ضررمون تموم میشه ما زبانمون رو با مذهبمون قاطی کردیم و در نتیجه خیلی از فرصت های ثبت نوابغ رو در سازمان ملل متحد به کشورهای همسایه واگذار کردیم. ما میخوایم بگیم زبان فارسی فقط و فقط مال ایرانه و از طریق هویت تشیع حفظ شده و هرکی در این راستا نباشه حذف میشه. حالا شانس آوردیم سعدی و حافظ تو شیراز بودن و گرنه تاجیکستان و ترکیه اونا رو هم به اسم خودشون ثبت میکردن
رامین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:
اینجانب بعید میدونم حکیم عمر خیام این رباعی رو برای مجادله با آدم های مذهبی سروده باشند چون اصلا فرصت مجادله نداشته. اما با توجه به فحوای رباعیات دیگر ایشان در مورد پیچیدگی دنیا، چنین برداشت میشود که:
آنانکه بر دانش احاطه یافتند و در میان نوابغ ابر نابغه هم شدند عاقبت نتوانستند پیچیدگی این دنیا را رمز گشایی کنند و هر کدام به زعم خویش چیزی گفتند اما درست هم نبود و عاقبت هم مردند.
در ضمن احترام به دانشمندان خوب است، خیام می توانست نان منبر بخورد اما آزادمرد بود و دوست نداشت ذهن مردم را مهندسی کنه. به نظر من ایشان انسان بسیار وارسته ای بوده و خدماتی که به دنیا کرده خیلی زیاد بوده. حالا اگه یه شرابی هم نوشیده به کسی ضرر نرسانده، یادمان باشد خدا از حق خودش میگذرد اما از حق الناس نه. این یه عادت بد ما ایرانی هاست که به دانشمندان گذشته مون احترام نمیذاریم. تو همین کشورهای مجاور عکس این دانشمندان رو روی پولاشون چاپ میکنن، مکانهای مهم رو به اسم اونا اسم گذاری میکنن ولی ما هنوز در پی اینیم که چون فلانی هم مذهب ما نبوده نباید تحویلش گرفت.
امیر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۷ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر:
در مصراع:
نیست درمانش به جز حوع و عطش
بجای حوع باید جوع(گرسنگی)نوشته شود.
پیمان در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد:
به جای :
خویشتن را آدمی ارزان فروخت
بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت
جایگزین شود:
خویشتن را آدمی ارزان فروخت
بود اطلس خویش را بر دلق دوخت
محمد ایرانی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:
استاد بنان در برنامه گل های رنگارنگ 256 این غزل را به همراه پیانو استاد محجوبی اجرا کرده است.
فرشید در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۹:
با درود خدمت شما کامل این غزل غزل 686 عطار می باشد
رضا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
خرس با فتح هر دو حرف خاء و راء. خَرَس
رضا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
خرس با فتح خاء و سکون راء به معنای عصاری کردن است یعنی استفاده از آسیابی که سنگ آن به کمک حیوانات می چرخد برای گرفتن عصاره دانه های گیاه نظیر کنجد.
با این توضیح می توان بیت را به صورت زیر معنا کرد:
چه جای ما که گردون را چو گاوان در خرس بست او
که چون کنجد همیکوبد به زیر آسمان ما را
مولانا گردش افلاک و دائره البروج را در آسمان که در اصل در اثر گردش زمین به دور خورشید اتفاق می افتد به گردش سنگ آسیابی تشبیه کرده که ما را در زیر خود له می کند.
زمانی که چرخ به این عظمت چنین در زیر سلطه آفریدگار قرار دارد ما چگونه می توانیم از حرص و شهوت که چون مهار در بینی شتر ما را به هر سو می کشاند خود را برهانیم.
زمانی که فلک
رضا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:
برای مصرع آخر در بعضی نسخ چنین آمده است:
کشاند دل بدان جانب چو خضر بی طلب ما را
رضا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:
در آن مجلس که گردان کرد لطف او صراحیها
شهرام در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۱ - آغاز داستان:
سلام. عذر میخوام چرا اشکالات تایپی یافته شده توسط دوستان رو اصلاح نمیکنید؟ فرصتش نیست؟ امیدوارم شرایطش فراهم بشه.
یه مورد هم من در مصرع دوم بیت یازدهم دیدم که "سروی" درست هست.
... در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
محمد طهماسبی بزرگوار
ممنون از تحلیل خوبتون. برای منم این بیت مقداری مبهم بود. توضیحات شما دید جدیدی به من داد و فکر می کنم خوانش درست بیت همونطور باشه که فرمودید.
مهناز ، س بزرگوار
با نظر شما در مورد «هنر نزد ایرانیان است و بس» موافق نیستم.
با فرض اینکه ضبط درست بیت همین شکل معروفش باشه، فکر نمی کنم نحو جمله اجازه این رو بده که «بس» رو در معنای بسیار بگیریم. بسیار قید هست. شما چطور با این معنی جمله رو به شکل ساده مرتب می کنید؟
بسیاری هنر نزد ایرانیان است؟
هنر بسیاری نزد ایرانیان است؟
یا...؟
فکر نمی کنم هیچ کدوم از این برداشت ها معنای شفافی داشته باشه و حتی اگر هم معنایی داشته باشه به شدت دچار ضعف تالیف هست و کاملا از فصاحت به دور و بعید از فردوسی.
دلیل دیگه اینکه «و» که قبل از «بس» اومده این اجازه رو به ما نمیده که به برداشت مورد نظر شما برسیم و نحو جمله مختل میشه.
نکته دیگه اینکه این بیت در متن داستان، نوعی رجز خوانی هست و نه تنها «بس» به مفهوم حصر و قصر مخل معنا نمیشه، بلکه به نظر من لازم هست که در همین معنی بیاد. شاهد محکم و متقن این برداشت چند بیت قبل از همین بیت هست: «شهنشاه بهرام گورست و بس / چون او در زمانه ندانیم کس»
پر واضحه که در مورد این بیت اخیر (که کاملا منطبق با نحو بیت مورد بحث ما هست) به هیچ وجه نمیشه «بس» رو در معنای بسیار دونست.
عذر میخوام که در مورد بیت غیر مرتبط با این غزل پر حرفی کردم.
امیر حسین در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:
به نظرم همانطور که خود حافظ در شعر دیگری اشاره میکند منظور از شش جهت زیباییهای کامل شخص است.
فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
پریشان روزگار در ۸ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۷: