ناشناخته در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۳۰ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » بوسه جام:
محسن جان،
خواهشمندم منظورتان از صدای ملوکانه را روشن فرمایید، شاید ملکوتی منظور نظر بوده است!!
از چه صدای استاد بنان را دوستداران " مخملین "
می گفته اند.
محسن در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » بوسه جام:
در برنامه گلهای رنگارنگ 230 توسط صدای ملوکانه استاد بنان در اواز دشتی خوانده شده.رهی معیری شاعر گلها بو .خدایش بیامرزد.
یحیی نیری در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند:
با سلام و سپاس...
قالب این شعر « مسمط » است نه ترکیب بند...
و بیت پایانی : بنشینم و .... » اضافی می باشد.
یحیی نیری در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند:
باسلام و سپاس.....
قالب این شعر « مسمط » است نه ترکیب بند.....
و بیت پایانی : بنشینم و ......» اضافی می باشد.
شهاب در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۵:
سلام دوستان
این غزل رو پریسا قبل از انقلاب خونده
و اینکه بیت اولش یه مفهوم ارتباطی روانشناسی رو به زیبایی هر چه تمامتر در قالب شعر بیان کرده
اینکه معشوق از عاشق میپرسه اگه عاشق من بودی پس چرا این قدر دیر اومدی برای ابراز عشق و علاقه؟ و در واقع این یه سوال نیس بلکه یه اعتراضه یعنی تو برخلاف ادعایی که میکنی، از مدتها قبل عاشق من نبودی بلکه تازه حس کردی عاشق شدی و حتی اینکه چون در عشقهای قبلی ناکام موندی، تازه به این نتیجه رسیدی که به سمت من بیایی و ابراز عشق کنی!!!
اینجاس که این بیت به عنوان دفاع عاشق بکار میره و بیان میکنه که علت دیر اومدنم، عاشق تو نبودن نیس بلکه دلایل دیگه داشته...
و در پایان اینکه به نظر من بهترین شعرها، شعرایی هستن که بیانگر جنبه های روانشناسانه ی روابط عاشقانه هستن...
حق یارتان...
سیاوش تهرانی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:
بیت یکی مانده به پایان
می کشد چشم تو مارا به خمار ای ساقی
که دراجرای کامکارها نیز بکار رفته درست تر به نظر می رسد
نادر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
چقدر زیباست این مصرع:
"محجوب بود چشمی کو جمله سبب بیند"
و در جایی دیگر فرموده است:
مسبب سبب این جا در سبب بربست
تو آن ببین که سبب میکشد ز بیسببی ..
نادر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰:
این غزل را تقدیم می کنم به دوستان و سروران ارجمند:
خویش نظاره می کنی، محو شو در خیال من
عاشق خویش گشته ای، غرق شو در وصال من
جهل بوَد زوال تو، تیره کند زلال تو
زخم زند نهال تو، جهد شو در سئوالِ من
سوز و گداز شو ز تب، شعله شو در زغالِ شب
یکّه شو از همه نَسَب، بدر شو ای هلالِ من
تازه به تازه صد تله، مادر دهر حامله
زین تله ها گذر بنه، تا که رسی به حالِ من
هیچ نبوده ام جدا، چون شده ای به هر سرا
من همه هستی و بقا، تو ز من و مَآلِ من!
با من و لیک بی خبر، بی تو کجا منم دگر؟
سایه نئی تو درنگر، آنِ تو شد جمالِ من
از همه خواهش و طمع، می گذر از رهِ ورع
آمده ای چو مجتمع، تو من و نی مثالِ من
در بگشودمت حرم، پا نزده در آن قدم
غم مخوری ز هر عدم، خوش بِجَهی غزالِ من
از پیِ ساغری دگر، نادر گشت خون جگر
ریز شرابِ کهنه تر، نوش کند حلالِ من ..
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
ابروی دلدار کجاست
Where is eye brow of beloved
In persian lyric literature showing eye brow has a special function!
Beloved never dicloses any part of her existence for strangers or the ones who are not her targets ,
When she discloses a small part of herself for someone,
It means she has a kind of interest to that specific person !
Hafez means if she is iterested to me ,
So where is her eye brow?
نادر در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰:
روفیای عزیز ، با سپاس از توضیحات بسیار دلنشین شما، شاید "مکتب عشق" کلمه ی مناسب تری باشه برای این دیدگاه ...
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
دل ز ما گوشه گرفت
It means my heart is upset '
My heart went to a corner as it felt it is not confident but a stranger
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
آن سلسله مشکین کو
Means where is that perfumed chain
Selsele means chain
It is a metaphor for hair of beloved
Hair of beloved looks like a chain because it pulls the lover wherever it wants
میترا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۸ - قصهٔ اهل سبا و حماقت ایشان و اثر ناکردن نصیحت انبیا در احمقان:
دوست عزیز تبکم از توضیحات بی اندازه عالی و مفید شما سپاسگزارم - واقعا برای من شخصا این توضیحات عالی بود و واقعا چقدر وضعیت کور و کر و برهنه ای که ازدیدن نزدیک عاجزند و تصور می کنند از دور آگاهند و نیز شدت توهماتشان در مواجهه با جهان - درباره خودم شخصا صادق است - دردی و حماقتی بزرگتر از این توهم دانایی و عمل و حرکت کردن براین اساس نیست - بدبختانه چنانکه باید خطرش را درک نمی کنم با آنکه نسبت به آن در خودم آگاهم...
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
عقل دیوانه شد :
Means wisdom turned crazy
In fact means wisdom's gone
سعید در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:
در آلبوم وصال مستان به آهنگ سازی استاد محسن نفر و آواز حسام الدین سراج اجرا شده. این آلبوم جزو لیست بیپ تونز نیست.
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
اشارت دانستن چیزی مانند دانستن زبان رمز است ،مانند حرکات چشم و ابرو یا ادا و اطوار خاص در صورت و بدن که میان دو نفر معنای روشن خاصی دارد !
اهل بشارت یعنی لایق شنیدن خبر خوش .
آنکس است اهل بشارت که اشارت داند
یعنی خبر خوش را به کسی میدهند که زبان رمز می داند .
نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست
یعنی رمز ها و اسرار بسیاری هست ،آن محرم یا خودی یا confident کجاست تا رمز ها را به او بگویند .
می دانید "محرم" یعنی چه ویجی عزیز؟
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات مپرسید که هشیار کجاست
اینجا جهان به میخانه ای تشبیه شده و آدم ها مانند جام هایی هستند و جان هایی که درون این جام هاست مانند می !
هر که به این میخانه پا گذاشت مست و خراب است چون مانند جام تا گلو از می لبریز است ، در چنین میخانه ای سراغ از هشیار مگیرید .
روفیا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
درود ویجی گرامی
از اینکه اشعار پارسی می خوانید و لذت می برید راستی دل خوش می شوم .
شب تار همان شب تاریک است .اگر به داستان موسی در bible یا قرآن مراجعه کنید خواهید دید که موسی و عیالش در شب تاریک به نوری بر درخت برخوردند .
عذرا در ۸ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۷ - رفتن قاضی به خانهٔ زن جوحی و حلقه زدن جوحی به خشم بر در و گریختن قاضی در صندوقی الی آخره:
امروز در کلاس مثنوی استاد خواند: فرجه صندوق نو نو مُسکِر است
منتقد در ۸ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴: