گنجور

حاشیه‌ها

مهدی در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

به نظر بنده حافظ در این بیت به شیخ اشراق سهروردی اشاره داره چرا که سهروردی در مسیر سیر و سلوک خود با دختری زردشتی آشنا می شه که در این بیت به هر دو مورد اشاره می کنه (اطوار سیر، حلقه ی زنار)

مهیار در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

نیاز نیست راه دور بریم آب در کوزه ست.
خود استاد خیام میگن
(اجرام که ساکنان این ایوانند
اسباب تردد خردمندانند
هان تا سر رشته ی خرد گم نکنی
کانان که مدبرند سرگردانند.)
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من...

علی جهانشیری در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

سلام. کار گنجور بسیار باارزش است. تنها چیزی که همیشه آزارم داده، وجود اشکالات نگارشی فراوان است که ظاهرا قدمی در رفع آنها برداشته نمی‌شود. برای نمونه، در همین غزل، «رهروی» به صورت «ره روی» نوشته شده که می‌تواند باعث بدخوانی شود. از آنجا که غزلهای حافظ توسط استاد گرمارودی خوانده شده‌است، انتظار می‌رود حداقل در مورد اشعار حافظ با ایراد نگارشی مواجه نشویم. در همین غزل، به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
سست بنیادست --- سست‌بنیاد است
سدره نشین --- سدره‌نشین
محنت آبادست --- محنت‌آباد است
بی دل --- بی‌دل / بیدل (بی دل «قید» است و بیدل «صفت». منجر به بدخوانی و تغییر معنی می‌شود)
سست نظم --- سست‌نظم
بعضی موارد هم نیاز به ذوق و دقت دارد:
بادست --- باد است، یادست --- یاد است، خدادادست --- خداداد است و ...
دادست --- داده‌ست، افتادست --- افتاده‌ست، نگشادست --- نگشاده‌ست
لطیفه عشقم --- لطیفه‌ی/لطیفهٔ عشقم (شخصا نوشتن کسره‌ی اضافه را به شکل اول می‌پسندم زیرا در مورد دیگر حروف صدادار هم از میانجی «ی» استفاده می‌شود: «صدای من، عموی من، مانتوی من». پس، قاعدتا باید بنویسیم «خانه‌ی من»، نه «خانهٔ من». تفاوت قائل شدن هیچ توجیه علمی‌ای ندارد)
سایت گنجور منبع و آبشخور بسیاری از سایتها و وبلاگهاست و متأسفانه، این بدنویسی‌ها نشر داده می‌شود. امیدوارم گنجور همینطور که در ارائه‌ی ادبیات فارسی پیشرو است، در درست‌نویسی زبان فارسی هم پیشقدم شود. با تشکر فراوان

نیما احمدی در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار:

یکی از ابیات را اشتباه نوشته اید. صحیح به صورت زیر است:
گرچه بهرام را دو مادر بود
مادر خاک مهربانتر بود
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

Omid Mousavi در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:

سلام بعد از بیت اول این بیته :
خال او حالم پریشان می کند
و آن سر زلف پریشان نیز هم

حمیدرضا نیازی در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

در مصرع چهارم "با" را با "تا" عوض کنید!!!

محمد در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:

چهار بیت از این شعر توسط اقای علیرضا افتخاری خوانده شده پیوند به وبگاه بیرونی

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

گرامی بابکی دیگر
تا ”دانه“ در آبست امید ثمری هست .
امید روییدن هست . پس از شاه دانه ی ِ احسان نیز امید ثمری هست ، میروید
مانا باشید

پریشان روزگار در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:

.... دوست گرامی
با امکان تفاوت تفکر آفریننده با شیوه اندیشگی آفریده
نمی توانم 100٪ هم رای باشم ، حتا می گویند خداوند از روح خوَیش در سرشت آدمی دمید.
مرز تاریخ و افسانه ( اسطوره ) بسیار باریک است چه بسیار افسانه ها که تاریخند و تاریخها که افسانه
نمونه ای از این افسانه ها که تاریخ شده است داستان ' ماراتون " است !! و تاریخ که افسانه خوانده شده است شاهنامه!

بابک چندم در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

مهناز خانم گرامی،
نوشته بنده فعلاً رفت به بازداشتگاه، اگر زمانی آزاد شد خط دهم را اینگونه بخوانید:
بر نروید هیچ چرا= (پس) چرا که هیچ بر نروید= (پس) چرا که بر نروید= بر میروید

بابک چندم در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

مهناز خانم گرامی،
"مکان" در باب خوانش خانم طوبی بود.
در مورد خوانش شما هرکجا را "همواره، همیشه" در نظر بگیرد...در مصراع بعدی این یک مورد استثنا می شود و نتیجه همانی است که پیشتر آوردید :"هر چه احسان می کنیم بی نتیجه است"...
این با نتیجه گیری آخرتان : "...امید دارد که (بار مثبت) بر دهد " مغایرت دارد.
یعنی شما دو گونه خوانش را با هم ادغام می کنید و سپس نتیجه گیری کلی.
ساده تر عرض کنم شاید بهتر متوجه منظورم شوید:
-در خوانش اول "چرا" را "پس چرا "بگیرید، به همان نتیجه ای می رسید که در ابتدا رسیدید:" پس چرا نمی روید= (پس چرا) هر چه احسان می کنیم بی نتیجه است"...
-در خوانش دوم "چرا" را "(پس) چرا که نه= پس چراکه نروید" بگیرید-> برنروید هیچ چرا= چرا که هیچ برنروید=چرا که برنروید= بر می روید
این دو خوانشِ متفاوتند با دو نتیجه گیری خلاف یکدیگر، و نه یک خوانش که هر دو بار را داراست...
یکی می پرسد: پس چرا بار نمی دهد؟
دیگری می گوید: چراکه بار نمی دهد، می دهد
گونه اول در مصراع نخست می گوید که این همیشگی(هرکجا) است ولی در مصراع دوم می گوید یک استثنا موجود است پس همواره، هرکجا ،همیشگی را می شکند و نقض می کند
در گونه دوم استثنایی موجود نیست، این مورد نیز مانند موارد دیگر بار می دهد...
امید که منظور را رسانده باشم

سید احمد مجاب در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵:

از خواب و خور (خویش) چه گویم که نمانده است
جز حسرت و تشویر ز خواب و ز خور من

مسعود در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۷:

این شعر را همایون جان شجریان تو یکی از کنسرتاشون در وصف پدر خواندند

سید احمد مجاب در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۸ - تاراج روزگار:

هر آن قماش کزین کارگه برون آید
(تمام) نقش فریب است، پود و تاری نیست

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۹:

7118

سید احمد مجاب در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - گنج ایمن:

در آن (سفینه) که آز و هوی‌ست کشتیبان
غریق حادثه را، ساحل و پناهی نیست

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

حنیفه نژاد گرامی
همان مَنزِل درست است
در فارسی” به “ به ” با “ و همین طور ”با “ به ”به “ تبدیل میشود.
از حافظ : من و ساقی به هم سازیم {به هم تازیم } و بنیادش بر اندازیم.
درین مانا : که من و ساقی باهم می سازیم و یا با هم می تازیم و بنیادش بر می اندازیم.
به نظرم باهم هم منزل شویم که حافظ دو ” هم“ را در هم ادغام کرده و چه زیبا.

محمد حنیفه نژاد در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
« هم منزل » ترکیبی است که امروزه بیشتر به کار می رود و اگر به همین معنی امروزی حافظ به کار برده باشد ، حرف اضافه « به » که قبل از آن آمده بی مورد می نماید
منزل شدن کسی به کسی درست به نظر نمی رسد
فکر می کنم این کلمه « مُنزِل » باشد به معنی مهماندار و میزبان
یعنی ما در راه عاشقی میزبان همدیگر می شویم و همدیگر را از شور عشقی که در دلمان است بهره مند می کنیم

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:

بابکی دیگر گرامی
گمان نمی کنم ،
خوانش مصراع دوم مصراع نخست را نقض نمی کند
هر کجا تخمی بکاری آن بروید عاقبت
برنروید هیچ از شه دانه احسان چرا
سخن از مکان نیست ، از دانه ی احسان است
می فرماید : ما دانه های احسان را می کاریم ولی نمی دانیم چرا میوه ای نمی دهد ولی طبیعتاً هر دانه ای باید بر بدهد ،
سؤال می کند ، در تعجب است ، امید دارد که بر دهد.
ممنونم که توجه فرمودید
مانا بوید

نیلوفر در ‫۸ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:

سپاس از شما دوستان گرامی ^_^

۱
۳۵۳۵
۳۵۳۶
۳۵۳۷
۳۵۳۸
۳۵۳۹
۵۵۴۴