سهیل قاسمی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰:
بیت یکی مانده به آخر: جایی که یار ما به شکرخنده دم زند
تو دیگه این وسط چی می گی ای پسته؟ تو رو خدا الکی برای خودت دهنتو باز نکن (نخند)
یا تعبیر دیگر: تو رو خدا خودتو مسخره ی عام و خاص نکن (جماعتو به خودت نخندون)
تعبیر دوم البته تعبیر دقیقی نیست از مصراع. اما جالب به نظرم آمد.
۷ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
یا از انصاف به دور است که بزرگی و مقام او را حتی در خیال گنجاند
۷ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
یادآور این مثل: در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۰:
چه خوش خوابی که (می بینم) خیالش
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۳ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۳:
به خواب خوش نرود چشم من( ز) خوشحالی
۷ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
میگوید دور از جوانمردی است که قدر و مقام او (خدا)مجالی برای جشمداشت(بیخودی)شود
نباید بخشندگی و مهربانی خدا سبب طمع و زیاده خواهی آدمی شود
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۱ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » در ستایش شاه غیاثالدین و شهزادگان:
ای حریم خوش نسیم و ای فضای خوش هوا
رشک باغ (جنتی) هم درهوا، هم درفضا
Nariman در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۸:
نمیدونم کی باید قبول کنیم که اکثر معشوق های شعر فارسی در اشعار کلاسیک ایران مذکر هستند. خط سبز یکی از مشخصه های جوانان نوخط یا امرد بود که آن زمان شاعران از طریق این نشانه ها معشوق مذکر رو معرفی میکردند. البته خیلی بحث مفصلیه بحث شاهدبازی من فقط کوتاه اشاره کردم. البته اینو بگم اینجور تفاسیر برای معشوق مذکر چیزی از بزرگی سعدی کم نمیکنه
حمید رضا۴ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
به گمان من می گوید:
کم لطفی می کند آنکس که او را فقط در امیدوار بودن نگه داشته.
می خواهد قدرش را با بودنش بداند، نه با امید بودنش.
مهران در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶:
در دهر چو آواز گل تازه دهند
فصل برداشت گل که معمولا مهر ماه است گلها بوی فراوانی دارند و بسیار قویتر از گلهای سال قبل هستند،باید کمتر نوشید
nabavar در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۱۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
دوست عزیز
گمانم میگوید :
قدر و منزلت او بسیار است
کم لطفی ست ، نا امیدی از او
دوستان دیگر مانای بهتری خواهند داشت.
پاینده باشید
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۶:
آقا مهرداد
دیدم نوشته اید " آسرکار خانم موسوی " ... همش داشتم با خودم فکر می کردم شما از پشت کدام کوه آمده اید که نمی دانید " آ " مخفف آقاست ! آسرکار خانم یعنی آقا سرکار خانم !
که بعد کشف کردم آ از سطر پایین شیطنت کرده و خود به خود پریده سطر بالا
فکر کنم گوشی موبایل یا کامپیوتر شما جن دارد
نشانه اش هم اینست که به محض اینکه این جمله را نوشتید : " یک جان دیگری وارد وجودش می شود " ، جنه آمد !
جواد غ در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
از لعل می ناب شد گوهر ما
آمد زفغان زدست ما ساغر ما
بسکه همی خوردیم می بر سر می
از گوهر می شدیم و می از جوهر ما
رامین یشمی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۳۳ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲:
سلام
لطفاً بیت دوم را به این صورت تصحیح بفرمایید:
شکوفه موبد [ا]ست و ابر دایه
صبا رامین و ویس دلستان گل
این بیت در تمثیل، متضمّن نام شخصیتهای داستان ویس و رامین، یعنی موبد، دایه، رامین و ویس است.
سولماز در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹:
در جایی خوانده ام که حافظ این غزل را در وصف همسرش سروده و اینکه سن او چهارده سال بوده است.میگویند در آن زمان حافظ حدود 28 سال بوده
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۷:
شاید بعضی دوستان معتقد باشند " تو منکری " غیر سوالی است :
تو منکری ، نک آزمون
این هم به نظر درست می آید .
نادر.. در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶:
درود دوستان جان
برداشت شما از این تک بیت چیست؟
از سر لطف، مرا در فهم درستش یاری دهید..
سپاسگزارم
نادر.. در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۴:
چندانکه رخت حسن نهد بر سر حسن
شوریده دلم عشق نهد بر سر عشق ..
وفایی در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۷:
بیت 6 :
گر سایهء عاشق فتد بر کوه سنگین ، برجهد
یعنی اگر سایهء عاشق بر کوه سنگین بیفتد ، کوه بر می جهد .
کوه سنگین در اینجا کوه طور است . و اشاره دارد به یکی از معجزات حضرت موسی علیه السلام که به فرمان خداوند ، کوه طور از جا کنده می شود ، به آسمان می رود و بالای سر قوم بنی اسراییل قرار می گیرد ( آیه 63 سوره بقره و همچنین آیاتی از سوره اعراف )
نه چرخ ، صدق ها زند . تو منکری ؟ نک آزمون
نه چرخ ( 9 چرخ است ). اغلب در ادبیات ما تعداد طبقات آسمان را هفت تا نوشته اند ولی مولانا در چند جا طبقات فلک را نه تا ذکر کرده و نه فلک و نه چرخ و ... نوشته . ( به نظرم شاعران دیگر هم این نه فلک را نوشته اند )
صدق زدن ( saddagh zadan ) یعنی : تصدیق کردن ، براست داشتن ( فرهنگ معین )
مثال از مثنوی :
آن کسی را کش معرف حق بود
جامد و نامیش صد صدق زند
" نه چرخ صدقها زند " یعنی تمام نه طبقهء فلک ، بسیار یا مکررا تصدیق می کنند .
آزمون را ما به معنی امتحان می شناسیم . اما معنی آزمون در فرهنگ معین :
1- آزمایش ، امتحان . 2- تجربه ( عملی ) . 3- حاصل تجربه ، عبرت که از تجربه به دست آید .
بنابراین ، " تو منکری ؟ نک آزمون " یعنی : باورت نمی شود ؟ پس بیا خودت تجربه کن تا عبرت بگیری .
نادر.. در ۸ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶: