گنجور

حاشیه‌ها

nabavar در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۳۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - در آفرینشِ ماه:

چو سی روز گردش بپیمایدا
شود تیره گیتی بدو روشنا
مگر ماه قمری 28 روز نیست ؟

nabavar در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۲۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - در آفرینشِ ماه:

چو سی روز گردش بپیمایدا
شود تیره گیتی بدو روشنا
مگر ماه قمری 28 روز نیست؟

علی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینشِ آفتاب:

منظور از بیت آخر چیه؟ داره از خورشید بازجویی میکنه؟ چرا میگه بر من نتابی؟ منظور از چه بودت چیست؟ یعنی چرا؟
سپاس

کسری در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۷۳:

عالیه

حمزه زاهدی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:

سلام. به جستجوی معنای واژه "ترلللا" (حالا اگر واژه باشه و صوت نباشه) به اینجا اومدم و از اینکه کسی در این باره چیزی نگفته تعجب کردم؛ چون مبهم ترین واژه این غزل به نظرم همین باشه. آیا کسی می دونه چه جوری باید معنای این واژه رو ردیابی کرد؟

nabavar در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷:

وفایی جان
بهتر نیست از دیگران ایراد نگیری و نظر خود بگویی ؟
من بارها سؤال پرسیده ام و جواب کافی و وافی گرفته ام
تو نیز اگر بخفتی ، به که در پوستین خلق افتی
از دوستانی که تا به حال در روشن شدن مفهوم اشعار یاری رسانده اند ممنونم

رضا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۹ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸۰:

همه (چه ) در اصل چو بوده. نگارنده در این صفحه کلا در اشتباه بوده. لطفا تصیح شود.

بابک چندم در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵:

دکتر ترابی گرامی،
خوش باز گشتید و تو گویی با خود گلستانی به ارمغان آوردید...
نام شهر بابک به گمانم به عهد ساسانی رسد و پاپک پدر ساسان و نیای اردشیر، و اگر حافظه خطا نکند یک سرو چهار-پنج هزار ساله را نیز در خود دارد؟
باری،
نار به معنای آتشین، دوزخ، دوزخین نیز آمده و در زبان کَشمیریان برابر حرارت... و چون انار را می شکافیم دانه های قرمز گواهی از آتشین بودن را دهند.
اگر گمان من اشتباه نباشد این واژه بسیار کهن است و ایرانی/آریایی و شاید هم این طوایف تازه سرازیر شده به این سرزمینها آنرا از ساکنین کهنتر گرفته.... و اَ (a) در ابتدای آن همانی است که مرتا(ی) اوستا و مریتا در ودا (Mrta,Mrita,مرگ) را مخالف می سازد به امرتا و امریتا (Amrta,Amrita, بی مرگ، جاودان) و همتایانش در انگلیسی un در لاتین i یونانی an...آنچنانکه immortal لاتین نیز بر همان اساس شکل گرفته... و ارثی که هر کدام از نیای مشترک گرفته اند، اوستا و ودا چند سده پیشتر از جدایی نیاکانشان ...و این دیگران هزاره و یا دو هزاره ای پیشتر از آن و از نیایی کهنتر..
حاصل آنکه بار معنایی می شود ضد حرارت، ضد گرما، مخالف آتشین... و اشاره به طبع خنک و سردی این میوه...
این اَ کهن در زبانهای میانی ایران گاه تبدیل شده به "ان " مانای همان انیران و انیرانی...
حال چرا تلفظ آ (ā) کهنتر از اَ ( a) در برخی از واژگان است را انشا... در فرصتی دیگر عرض خواهم کرد.
سرتان شاد

علی معرف در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

بسیار زیبا
درود بر حضرت مولانا(ع) که زیبائی را به جهان هدیه کرد

کایسا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در پند و اندرز و مدح پیامبر بزرگوار:

به چاه جاه چه افتی و عمر در نقصان
به قصد فصد چه کوشی و ماه در جوزا
فصد:رگ زدن طبی
از دید باورهای طبی- نجومی قدما، هنگامی که جرم ماه در برج جوزا یا دوپیکر (برج سوم از بروج دوازدهگانه که برابر است با
در فصد قمر ناقصالنّور باید، » : در این باره آمده « شرح بیست باب ملاّ مظفر » خردادماه) باشد، فصد کردن را جایز نمیدانستند. در
زیرا که نقصان نور قمر باعث نقصان رطوبت ابدانست چنانکه در طبایع کواکب مذکور شده و چون چنین باشد خون صالح صرف
نشود و اگر اخراج خون بسیار مطلوب باشد زیادتی نور قمر جایز بود و ایضاً باید که قمر در برج آتشی بود چه آتش دافع رطوبتست یا
در برج هوایی بنابر مناسبت طبیعت دم غیرجوزا متعلق است به دست و حلول قمر در برج هر عضو باعث توجه رطوبت بدن باشد به
آن عضو و مقتضی تعفّن موادّ است پس با حصول رطوبات تعفّن مواد آهن به آن عضو رسانیدن مصلحت نباشد و در تاریخ روضه الصفا
مذکور است که اتابک یکی از امرای سلطان مسعود بود. بموجب فرمان متوجه آذربایجان شد و چون به زنجان رسید وقتی که قمر در
جوزا بود فصد کرد از قضا رگ دستش گسیخته شد و در همان ایام رشتة حیات او به قطع رسید و حذر باید کرد از اینکه نحسین با
قمر در طالع باشند که اگر چنین باشد موضع جراحت ناسور شود و ریم گیرد و ایضاً حذر باید کرد از وقوع نحسین در هشتم طالع و
هشتم موضع قمر که بیم خطر باشد در حجامت باید که موضع قمر و طالع بروج هوایی باشد و متصل به قمر احدالسّعدین حذر باید نمود از حلول قمر در ثور و از بودن نحسین در ثانی یا ثامن نیّرین و محمد ایّوب وقوع قمر در تحت الشعاع آفتاب نیز جایز نداشته و...
بیرجندی، 1271 : شرح بیت باب، باب بیستم) ) «
خاقانی در دو بیت این باور را بیان داشته:
( به چاه جاه چه افتی و عمر در نقصان به قصد فصد چه پویی و ماه در جوزا. (ص 18
( ماهی و جوزا زیورت وز رشک زیور در برت از غمزة چون نشترت، مه خون جوزا ریخته. (ص 521

کایسا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در پند و اندرز و مدح پیامبر بزرگوار:

خروس کنگره ٔ عقل : روح نفسانی . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سخن موزون و موافق . (آنندراج ) (برهان قاطع)
که پوست پاره ای آید هلاک دولت آن
که مغز بیگنهان را دهد به اژدرها.
پوست پاره: علم کاوه ٔ آهنگر. آن پوست که کاوه ٔ آهنگر هنگام غدر ضحاک بر سر نیزه نهاد، بر سر فریدون داشته ، چون ضحاک را دستگیر کردند فریدون آن پوست را بجواهر مرصع گردانیدو علم خود ساخت و مبارک گرفت . و آن را اختر کاوانی و اختر کاویانی ، و درخش کاویانی ، و درفش کاوانی ، و درفش کاویانی نام کرد. (شرفنامه ٔ منیری )
مرا شهنشه وحدت ز داغ گاه خرد
به شیب و مقرعه دعوت همی کند که بیا
مقرعه:تازیانه
پادشاهان گاه به اشاره ی تازیانهکسانی را مورد عطای خویش قرار می دادند.
معنی:شاهنشاه توحید، از داغگاه خرد با شیب تازیانه اش مرا می خواند تا مرا مورد التفات و اکرام خویش قرار دهد.
در این رصد گه خاکی چه خاک می‌بیزی
نه کودکی، نه مقامر، ز خاک چیست ترا
که خاک اول تخته خاک محاسبان است، کودک خاک بازی می‌کند، قماربازان نقشی بر خاک می‌کشند و قمار می‌بازند. اساساً لغات و تعابیر خاصّی دارد که به نام او سکّه خورده اند.
خاکبیز. (نف مرکب ) شخصی را گویند که خاک کوچه ها و بازارها را بجهت نفع خود جاروب کند و ببیزد.
بیختن . بیزیدن . بیخ . بیز. بیزیدن است . (از یادداشت بخط مؤلف ). غربال کردن و پرویزن کردن . (آنندراج ).
ببین که کوکبهٔ عمر خضر وار گذشت
تو بازمانده چو موسی به تیه خوف و رجا
وجه تشابه کوکبه ی عمر و خضر این است که چون خضر که همواره در سفر است و ناشناس و بیخبر ،گاه با سرعت طی الارض عبور می کند و می گذرد.

محمدامین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۴:

سلام و درود
آفرین محمد!

محمدامین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

سلام و درود
ای قاب قوس مرتبت وان دولت بامکرمت
کس نیست شاها محرمت در قرب او ادنی بیا
شاهکاری است!
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَیٰ ﴿نجم/9﴾

رضا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

بطلب امن و امان را بگزین گوش گران را

محمدامین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹:

سلام و درود
به آهوان نظر شیر آفتاب بگیر
به ابروان دوتا قوس مشتری بشکن
هر آسمان مربوط به مرتبه ای از خلقت است.
هفت مرتبه قوس نزول و هر مرتبه قوس صعود.
سبع سماوات و السماوات السیع

شهرام شریف‌زاده در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

با درود فراوان بر گنجور و گنجوریان
ابیاتی از این شاهکار و غزل زیبای "من غلام قمرم" را، استاد احمد ظاهر (خواننده فقید افغان) به زیبایی و شیرینی هرچه تمام‌تر خوانده است، که گوش‌سپردن به نغمه‌های دلنشین آن را، در کنار همه اجراهای متنوع و زیبایی که از این غزل انجام شده است، به همه دوستان و علاقمندان به این غزل، شدیداً توصیه می‌کنم.
متاسفانه امکان به اشتراک‌گذاری این آهنگ از بخش "معرفی آهنگ" مقدور نشد، ولی اگر از دوستانی کسی مشتاق بود، بنده در اختیار دارم و بفرمایند ارسال می‌کنم.

روح اله مزارعی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۸:

پیش از بیت، کلمات سهوا بدون فاصله درج شده اند:‌ چون لاشه که در «کعبش دمی» فربه نماید.

محمد قنبری مرداسی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:

مصرع “جهان و هر چه در او هست با نعیم بهشت” را مطابقت بفرمائید با این مصرع از حافظ “جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است.

محمد قنبری مرداسی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:

مصرع "جهان و هر چه در او هست با نعیم بهشت" را مطابقت بفرمائید با این مصرع از حافظ "جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر استگ.

محمد قنبری مرداسی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳:

مصرع دوم بیت پنجم یعنی " آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوست" را مطابقت بفرمائید با این مصرع از حافظ " زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست "

۱
۳۵۰۳
۳۵۰۴
۳۵۰۵
۳۵۰۶
۳۵۰۷
۵۵۴۵