کسری یک در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۹:
در این بیت:
ز تک چاه کسی را تو به صد سال برآری
ز ته چاه صحیح است: لطفا تصحیح کنید.
امیرعباس علیزاده در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲:
بیت دوم بدین گونه است:
نامه ی تلبیس نهفته مخوان/ جامه ی ناموس قصارت مکن.
بیت اول هم به نظر باید خانه ی «طامات» باشد، نه خانه ی «طاعات».
Omid Farian در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۰:
با درود.اصل مطلب مفهوم این شعر است...انگشت مهم نیست دیگر...به ماهی که اشاره کرده باید نگریست....با احترام.
علی بی ستاره در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:
صابر معصومی نوشته:
با سلام
بیت آخر در بعضی نسخه ها بدین شکل مسطور است:
ترک جان عزیز نتوان گفت که در سایت وزین و ارزشمند شما(بتوان) درج گردیده است.
بنظر من اگر بجای بتوان در بیت آخر نتوان نوشته شود آنوقت باید در مصرع دوم هم بجای نتوانیم، بتوانیم نوشته شود
محمد در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱ - پادشاهی هرمزد دوازده سال بود:
چرا بیت اول قافیه نداره
طاهره در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
در مورد نه خلاف عهد کردم... که یکی از دوستان توضیح خواسته بودن:
من عاشق تو هستم و فقط باید از تو حرف بزنم. حالا اگه از غیر تو حرف زدم خلاف عهد نکردم.همه اینا فقط بر سر زبان من هستن. ولی فقط تو در میان جان من هستی
طاهره در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
مده ای رفیق پندم، که به کار درنبندم
صحیح است. مده ای حکیم پندم، که نظر بر او فکندم مربوط به بیت دیگری از سعدی در غزلی دیگر است:
مده ای حکیم پندم، که نظر بر او فکندم
که ز خویشتن گریز است و ز دوست ناگزیرم!
در مورد عجبست اگر نسوزم.... فکر میکنم در نسخه مرحوم فروغی به این صورت هست:
عجبست اگر بسوزم چو بر آتشم نشانی؟
اما آقای شجریان نمیدونم از روی چه نسخه ای میخونن:
عجبست اگر نسوزم چو بر آتشم نشانی!
فکر میکنم صورت دوم بهتر است و بیشتر سوزانندگی عشق رو میرسونه. حالت اول میگه تعجبی نداره من بسوزم. حالت دوم میگه نه تنها تعجبی نداره بسوزم، بلکه اتفاقا اگه نسوزم باید تعجب کنی!
داودفحکیمی در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:
ماندند اهل دانش پیش معانی ما
الف رسته در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۷ - شرح انما المؤمنون اخوة والعلماء کنفس واحدة خاصه اتحاد داود و سلیمان و سایر انبیا علیهمالسلام کی اگر یکی ازیشان را منکر شوی ایمان به هیچ نبی درست نباشد و این علامت اتحادست کی یک خانه از هزاران خانه ویران کنی آن همه ویران شود و یک دیوار قایم نماند کی لانفرق بین احد منهم و العاقل یکفیه الاشارة این خود از اشارت گذشت:
بیت 22:
آن چراغ شش فتیلهٔ این حواس
جملگی بر خواب و خور دارد اساس
حواس ظاهری پنج تاست، چرا می گوید شش؟
آیاکسی می داند؟
محمد نصیری در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۳۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:
سلام علیکم
تو نزادی و آن دیگر زادند
تو خدائی و آن دیگر بادند
به نظر میاد بیت بالا باید به صورت زیر اصلاح بشه:
تو نزادی و دیگران زادند
تو خدایی و دیگران بادند
چون بیت اولی وزن متناسب با شعر نداره
از زحماتتون ممنون
کمال داودوند در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:
با سلام خدمت دوستان عزیز گنجورپارسی غزل بسیار زیبای است غزل فوق را در برنامه تماشاگه راز مجری آن بفارسی وترجمه به دوستان بنده تفسیر وباز گشای وجالب مو شکافی به بیان آورده است
واقعا سحری همه است وخدا ی هم دردل است.
در پناه خدا باشید.
nabavar در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹:
ببخشید ، نازنین بانو
کمی عجله اشتباه آورد
میگوید من ِ کُند رو را مانند باد صبا به هوای بوی زلفت در سلسله ی گیسو گرفتار میکنی ، یا به کار وا می داری
باز هم زنده باشی
nabavar در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹:
نازنین بانو
کاهل رُوی چو باد صبا را به بوی زلف
هر دم به قید سلسله در کار میکشی
حافظ شکسته نفسی میکند
که مثل باد صبا هستم ، کندرو و تنبل ،
تو من ِ تنبل و کُند رو را ، با بوی زلف خود در سلسله ی گیسو گرفتار میکنی ،
کاهل = تنبل
رو از مصدر رفتن
ماندگار باشی
آرش در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۹:
با سلام
گویند هر آن کسان که با پرهیزند
زانسان که بمیرند چنان برخیزند
به نظر من کل رباعی شکل کنایه دارد.
در اینجا "زانسان" معنی همان" گونه میدهد" البته میشود با کلمه بازی کرد و آن را هم "از انسان" خواند.
کلمه چنان (به ضم چ) در مصرع دوم را میشود به شکل خبری با تاکید و اغراق خواند.
ما با می و معشوقه از آنیم مدام
باشد که به حشرمان چنان انگیزند
مصرع سوم را میشود به شکل خبری خواند که چیز زیاد تازه وعجیبی هم نیست و به عبارتی این کار هر روز ما با معشوقه است.
از آنیم مدام ... میتواند اینجا این معنی را هم داشته باشد: یعنی ما مدام برای همدیگر می میریم. اینجا فرم مردن هم میتواند نقش جالبی داشته باشد. افقی قرار گرفتن پیکر "ما با معشوقه" میتواند خبر از آمیزش این دو بدهد. اینجا "حشر" میتواند معنی شهوت را هم بدهد, انگیختن به معنی تحریک کردن و یا شوراندن (فرهنگ فارسی عمید). پس باشد که موضوع بیت اول به شهوت ما چه بسا که بیافزاید.
نازنین در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹:
می شه لطفا یه نفر معنی بیت سوم رو توضیح بده؟ کاهل روی یعنی چی؟
مسعود در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
اسرار رباعی (الهی) نه تو دانی و نه من
وین سر معما نه تو خوانی و نه من
وقتی عاشقی؛ ابیات همراهیت میکنه. وقتی دلشکسته،ای دلداریت میده. وقتی نیایش میکنی؛ بتو خلوص دل می،بخشه. من به شخصه بدنبال وقت الحال شاعر نمیگردم. میخوانم، می،نویسم و گوشش فرا میدهم. و در پایان؛ احسنتی و خدایش بیامرزدی نثارش کرده و دیگر هیچ!
محمد مرتضوی در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:
با سلام،
در بیت پنجم، مصرع اول : نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
اینجا قامت یار صحیح است.
کمال داودوند در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۲:
بنده این رباعی رابادوستان به اشتراک گذاشتم و جمع این رباعی از 8534
یکی در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۸:
همچنین پیرامون بیت دوم که باز تفسیر به رای نمودهاید زیرا در بیت اول جنابشان خود اشاره به تنگدستی میکنند:
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
و بعد میفرمایند که حال در این مقام که صدارت از آن فقیران است امید دارم که ای دل! تو از همه فقیران با تمام فقرت بزرگ مقامتر باشی.
حدس حقیر این است که جناب حافظ این بیت را در جواب به شاه نعمت الله ولی سروده باشند لیکن این حدس تنها گمانیست و نیازمند تحقیق تاریخی دقیق و درست.
و السلام علی من اتبع الهدی
علیرضا در ۸ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۶: