گنجور

حاشیه‌ها

ابراهیم در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۷۷ - نیز در ستایش ملک اتسز گوید:

مصرع اول بیت سوم اشتباه تایپی دارد و اینگونه درست است:
دهن و چشم تو چون پسته و بادام شده

حسین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

بیت اول را من چنین سراغ دارم
آن کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:

از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک
امن و شراب بی‌غش معشوق و جای خالی
؟؟!!
آن روزها هم؟

کاظم در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۶:

بیت آخر احتیاج به تصحیح ندارد:
تو که شاه شمس دینی تبریزِ نازنین را
به ظهورِ نَیّرِ خود وَطَنِ بصارتی کن
که می‌شود آن را چنین معنا کرد که با ظهور خود تبریز را مرکز بینش و دانایی کن. اگر حرف «به» قبل از «وطن» اضافه شود مصرع دوم معنایی پیدا نمی‌کند.

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

این همه مخ زنی کرد و گفت تو چنانی و چنینی تا آخرش بگوید...

امیرمحمد در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۵ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

چه زیبا هاتف اصفهانی وصف حال مرا سروده است...
"به خاکم گو میا فردا، به بالینم بیا امشب"
از تاثیرگذارترین غزل هایی که خوانده ام...

khayatikamal@ در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۴:

بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 5285

Reza در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

خواهش میکنم از عوامل سایت این شعر رو کامل به زبان امروزی در پاسخ به این حاشیه بنویسند مرسی از سایت خوبتون

مصطفی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳ - زکات زندگی:

پس این بیت معروف چی میشه " تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
جان به فدای چسم تو این چه نگاه کردن است"

نادر.. در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۱ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸:

بهر شراب‌خوارهٔ بستان معرفت
چشمت هزارباره ز بادام خوش‌تر است ..

شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹:

منجم ، میتواند هر کسی باشد که در تاریکی شب ذهن ، مشغول رصد ماه و ستاره گان است .
منجم هشیار ، بین افسانه و قوانین جاری بر آسمان شب ، تمییز قایل مبشود و راه صبح را میجوید ........
صبح نزدیک است ، خامش ! کم خروش

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

به حصر رفت...

احسان در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

با سلام
واقعا من نمیفهمم چرا بعضی از دوستان میخوان خیام و عارف نشون بدن و از شعراش معنی عرفانی در بیارن،رک و روراست داره میگه من کاری با اون دنیا ندارم نقد و ول نمیکنم نسیه رو بچسبم،تو اکثر شعراش همینه اگه میخواست از اون ور بگه مثل بقیه مستقیم میگفت چرا باید برعکس حرف بزنه....

محمد طهماسبی دهنو در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

روفیا و ساقی واقعا دستتان را میبوسم از خط به خط مطالبتون استفاده کردم روفیا از سخن های شیرینت لذت بردم خدا شاهده چند بار خوندم خدا در هر جایی دعا گویت باشد

میلاد کرمی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱ - سر آغاز:

در بیت همی میردت عیسی از لاغری تو در بند آنی که خر پروری همانطور که میدانیم حضرت عیسی یک خر داشته است و همانگونه که بر اساس باور مسیحیان حضرت عیسی پس از به صلیب کشیده شدن به معراج میرود و بر اساس اعتقاد ما یهودا به جای او به صلیب کشیده شده و حضرت عیسی به معراج میرود به حر حال حضرت عیسی زنده می‌ماند و به عرش میرود و خر او بر روی زمین می ماند و میمیرد و فنا میپذیرد بر همین اساس میتوان گفت که منظور از عیسی، روح و نفس آدمی و خر که اشاره به خر حضرت عیسی دارد جسم آدمی است که نیست و نابود می شود.

امیر در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:

خون خوری گر طلب روزیه ننهاده کنی.
جناب حافظ
به اسناد و احکام و اخبار و افکارِ شخص شخیص هر جنبنده ای متناسب با احوالاتشان، آن دم ک در حال خواندن غزل است
معنی خاصّه ای میبخشد.
از بابت اینکه ( معنیِ شعر، درون دل شاعر باشد(علی الخصوص حافظ) ) هیچ احد الناسی توانای تفسیر ابیات

محسن صباحی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:

"درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش"
از منظر زبان شناسی این قسمت از غزل بسیار درخور مداقه می باشد، حافظ بچیرگی همچون نوازنده ای زبردست اوا ها را در هم آمیخته است فاصله درخت با برفروخت؛ تنور با بهار؛ غنچه با غرق و عرق؛ جوش و گوش هوش و نیوش کوش را بنگرید. فواصل هجایی آنرا در میزان ضربی غزل دقت کنید. موسیقی حروف ر و سین را مشاهده کنید.

ATAA در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵:

صحرای علل باید همون عالم اسباب باشه
و مضمون شعر به نظر میاد جبر گرایی باشه

نادر در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:

با سلام خدمت دوستان الخصوص پریشان روزگار عزیز.
در علم باستان شناسی هیچ چیز را نمی توان با قطعیت بیان کرد . دوستان میگویند منظور حکیم تتوس از کلات قطعا کلات نادری است . اما ایا اثار موجود در کلات نادر به دوره کیانیان میرسد؟ من نمیدانم شاید اینگونه باشد .اما تا جای که بنده حقیر میدانم کلات نادری مربوط به دوره افشاریه است که زیاد قدمتی ندارد.اما حکیم توس خبر از یک جنگ خونین که متعاقب ان سوختن یک شهر بزرگ در بالای کوه که ختم به بیابان میشود می دهد. در کلاته دهلران شهر بزرگی است با قلعه ها و دژ ها و قناتهای مربوط به دوره کیانیان که اثار سوخته شدن شهر هم موجود است در ضمن گور هایی به طول حداقل 10 متر و سنگ قبرهای حداقل 5 تنی به تعداد زیادیافت شده که درون انها سلاحها جنگی فراوان است . تعجب نکنید این سنگ قبرهای وزین را جز .پهلوانایی چون گیو و گودرز و طوس بیژن ... نمیتونتستن جابجا کنند . کلام اخر الله اعلم .شاید حق با دوستان باشد.

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

نادر جان
از شما چه پنهان دوباره خود درگیری پیدا کرده ام در این برهه زمانی حساس!
خرد را و جان را همی سنجد او
در اندیشه سخته کی گنجد او
نیک می دانیم که هیچ کدام از ما از کمک فکری آدم های دیگر بی نیاز نیستیم و اگر هم خیالات برمان دارد که خیلی می دانیم باز وجود کسی یا مشکلی که دانش و باور ما را به چالش بکشد غنیمت است و مایه رشد!
اکنون در این برهه حساس زمانی « هر چند همیشه برای من یکی برهه حساس زمانی بوده است » ما در جستجوی خردورزان و خردورزی بوده ایم تا در این زمان محدود عمر کمتر مرتکب خطا شویم، لیک همواره برایم جستن و یافتن یک خردمند چالشی بزرگ بوده است، آخر من با خرد جزوی چگونه می توانم خرد کلی تری را بیابم؟ مگر نه اینکه من جزوی نگر دنبال یکی هستم که کلی نگر تر باشد، منی که تنها خرطوم را می بینم می خواهم او را بیابم که فیل را میبیند؟!
منی که مو می بینم آن را می طلبم که پیچش مو را می بیند؟ من که داخل ترازو هستم چگونه می توانم ترازو را وزن کنم؟؟ دایره محاط چگونه باید دایره محیط را اندازه بگیرد؟

۱
۳۴۸۱
۳۴۸۲
۳۴۸۳
۳۴۸۴
۳۴۸۵
۵۶۳۵