گنجور

حاشیه‌ها

شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹:

منجم ، میتواند هر کسی باشد که در تاریکی شب ذهن ، مشغول رصد ماه و ستاره گان است .
منجم هشیار ، بین افسانه و قوانین جاری بر آسمان شب ، تمییز قایل مبشود و راه صبح را میجوید ........
صبح نزدیک است ، خامش ! کم خروش

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

به حصر رفت...

احسان در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

با سلام
واقعا من نمیفهمم چرا بعضی از دوستان میخوان خیام و عارف نشون بدن و از شعراش معنی عرفانی در بیارن،رک و روراست داره میگه من کاری با اون دنیا ندارم نقد و ول نمیکنم نسیه رو بچسبم،تو اکثر شعراش همینه اگه میخواست از اون ور بگه مثل بقیه مستقیم میگفت چرا باید برعکس حرف بزنه....

محمد طهماسبی دهنو در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

روفیا و ساقی واقعا دستتان را میبوسم از خط به خط مطالبتون استفاده کردم روفیا از سخن های شیرینت لذت بردم خدا شاهده چند بار خوندم خدا در هر جایی دعا گویت باشد

میلاد کرمی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱ - سر آغاز:

در بیت همی میردت عیسی از لاغری تو در بند آنی که خر پروری همانطور که میدانیم حضرت عیسی یک خر داشته است و همانگونه که بر اساس باور مسیحیان حضرت عیسی پس از به صلیب کشیده شدن به معراج میرود و بر اساس اعتقاد ما یهودا به جای او به صلیب کشیده شده و حضرت عیسی به معراج میرود به حر حال حضرت عیسی زنده می‌ماند و به عرش میرود و خر او بر روی زمین می ماند و میمیرد و فنا میپذیرد بر همین اساس میتوان گفت که منظور از عیسی، روح و نفس آدمی و خر که اشاره به خر حضرت عیسی دارد جسم آدمی است که نیست و نابود می شود.

امیر در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱:

خون خوری گر طلب روزیه ننهاده کنی.
جناب حافظ
به اسناد و احکام و اخبار و افکارِ شخص شخیص هر جنبنده ای متناسب با احوالاتشان، آن دم ک در حال خواندن غزل است
معنی خاصّه ای میبخشد.
از بابت اینکه ( معنیِ شعر، درون دل شاعر باشد(علی الخصوص حافظ) ) هیچ احد الناسی توانای تفسیر ابیات

محسن صباحی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵:

"درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش"
از منظر زبان شناسی این قسمت از غزل بسیار درخور مداقه می باشد، حافظ بچیرگی همچون نوازنده ای زبردست اوا ها را در هم آمیخته است فاصله درخت با برفروخت؛ تنور با بهار؛ غنچه با غرق و عرق؛ جوش و گوش هوش و نیوش کوش را بنگرید. فواصل هجایی آنرا در میزان ضربی غزل دقت کنید. موسیقی حروف ر و سین را مشاهده کنید.

ATAA در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵:

صحرای علل باید همون عالم اسباب باشه
و مضمون شعر به نظر میاد جبر گرایی باشه

نادر در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱:

با سلام خدمت دوستان الخصوص پریشان روزگار عزیز.
در علم باستان شناسی هیچ چیز را نمی توان با قطعیت بیان کرد . دوستان میگویند منظور حکیم تتوس از کلات قطعا کلات نادری است . اما ایا اثار موجود در کلات نادر به دوره کیانیان میرسد؟ من نمیدانم شاید اینگونه باشد .اما تا جای که بنده حقیر میدانم کلات نادری مربوط به دوره افشاریه است که زیاد قدمتی ندارد.اما حکیم توس خبر از یک جنگ خونین که متعاقب ان سوختن یک شهر بزرگ در بالای کوه که ختم به بیابان میشود می دهد. در کلاته دهلران شهر بزرگی است با قلعه ها و دژ ها و قناتهای مربوط به دوره کیانیان که اثار سوخته شدن شهر هم موجود است در ضمن گور هایی به طول حداقل 10 متر و سنگ قبرهای حداقل 5 تنی به تعداد زیادیافت شده که درون انها سلاحها جنگی فراوان است . تعجب نکنید این سنگ قبرهای وزین را جز .پهلوانایی چون گیو و گودرز و طوس بیژن ... نمیتونتستن جابجا کنند . کلام اخر الله اعلم .شاید حق با دوستان باشد.

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

نادر جان
از شما چه پنهان دوباره خود درگیری پیدا کرده ام در این برهه زمانی حساس!
خرد را و جان را همی سنجد او
در اندیشه سخته کی گنجد او
نیک می دانیم که هیچ کدام از ما از کمک فکری آدم های دیگر بی نیاز نیستیم و اگر هم خیالات برمان دارد که خیلی می دانیم باز وجود کسی یا مشکلی که دانش و باور ما را به چالش بکشد غنیمت است و مایه رشد!
اکنون در این برهه حساس زمانی « هر چند همیشه برای من یکی برهه حساس زمانی بوده است » ما در جستجوی خردورزان و خردورزی بوده ایم تا در این زمان محدود عمر کمتر مرتکب خطا شویم، لیک همواره برایم جستن و یافتن یک خردمند چالشی بزرگ بوده است، آخر من با خرد جزوی چگونه می توانم خرد کلی تری را بیابم؟ مگر نه اینکه من جزوی نگر دنبال یکی هستم که کلی نگر تر باشد، منی که تنها خرطوم را می بینم می خواهم او را بیابم که فیل را میبیند؟!
منی که مو می بینم آن را می طلبم که پیچش مو را می بیند؟ من که داخل ترازو هستم چگونه می توانم ترازو را وزن کنم؟؟ دایره محاط چگونه باید دایره محیط را اندازه بگیرد؟

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

سلام جواد گرامی
راستش چنین به نظرم آمد که اشکالی که برای شما مطرح شده است ریشه در لفظ گرایی دارد، حال آن که اگر شما در پی جان کلام این بیت باشید چه بسا در خواهید یافت که سعدی می خواهد بگوید آن حکایتی که از دهان تو شنیدم چنان بر جانم نشست و آن را پذیرفتم که حکایت های دیگران چون افسانه می ماند و آنها را باور نخواهم کرد. زیاد مهم نیست که جای نصیحت و حکایت در مصرع دوم عوض بشود یا نشود!
اهمیت بیت در جای دیگر است، آنجا که از اعتماد و نشستن یا ننشستن حکایتی بر دل سخن می راند. اگر جای نصیحت و حکایت را هم عوض کنید باز همان معنی از بیت استنباط می شود، وقتی یک روایت یا حکایتی را به شما می گویند که چنان خورشید چندان پرفروغ است که بی درنگ همه روایات پیشین یا روایات دیگر در برابرش رنگ می بازند.

فرامرزسلطانی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در حکمت و موعظه و مدح خاتم الانبیا (ص):

وزن این قصیده راشارح بزرگ ومعروف زنده یادعبدالرسولی به اشتباه مجتث اخرب ودکتربرزگرنیزبه تبع همین اشتباه راکرده اند.وزن صحیح همین مجتث مثمن مخبون محذوف است برای دانش آموزان ودانشجویان یادآوری کردم

سعید در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹:

رند. [ رَ ] (ع اِ) درخت عود. (دهار). عود. (السامی فی الاسامی ). درختی است خوشبوی از درختان بادیه و بقولی دیگر آس را نیز گویند.

مریم در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:

سلام مفهوم بیت آخر چیه؟هرکه دل دوست جست مصلحت خود نخواست
یعنی چی؟؟؟

امین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:

بیت زیر دقیقاً به چه معناست؟
خود گرفتم کافکنم سجاده چون سوسن به دوش
همچو گل بر خرقه رنگ می مسلمانی بود

khayatikamal@ در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲۳:

خسته نباشید بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 2558

شهلا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۷:

گفتا دلم تُنُک شد تن نیز هم سبک شد

شهلا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۷:

جز حیرت چیزی نمی ماند برای نوشتن، درود برشما

محدحسین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۳:

سلام. این دوبیتی رو استاد محمدرضاشجریان در آلبوم پیام نسیم به زیبایی خوانده اند که در بخش معرفی آهنگ معرفی دقیق تری کرده ام.

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

@آرش: "چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار بر نمی‌گیرد"
زدست بر گرفتن (دهخدا)=کشتن، نابود کردن

۱
۳۴۷۱
۳۴۷۲
۳۴۷۳
۳۴۷۴
۳۴۷۵
۵۶۲۵