گنجور

حاشیه‌ها

سعید در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » حدیث جوانی:

این نسیه را به نقد جوانی خریده ام درست است چون اولا مو تنها یک رشته نیست که شاعر فقط بخواد از این کلمه مفرد استفاده کنه دوم اینکه از دو واژه متضاد نسیه و نقد استفاده شده برای زیبایی و معنی عمیق تر شعر

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۹:

بیاورد سیصد عماری و مهد گذر کرد بر سوی دریای شهر
در مصرع دوم کلمه "شهر" اصلاح شود شهد صحیح است.
شهد: نام ناحیه یا رودی و یا به تعبیر قدما دریایی است و بر حسب آنچه در شاهنامه آمده در مشرق ایران واقع بوده است

فریبرز در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۸۹:

اشتباهی در نگارش یا نقل قول شعر رخ داده است. کلمه ی چین مفهوم و معنایی ندارد. بنظر میرسد اصل این مصرع اینگونه بوده است: اگر دستم رسد بر چرخ گردون.....از او پرسم که آن چون است و این چون

مالک شعاعی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۸:

کعبَش دَمی
درست است
معنی: مانند لاشه ی قربانی که بر کعب یا همان استخوان پشت بایش باد می دمند و فربه به چشم می آید.

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۲:

چو بشنید منذر ورا هدیه داد کسی کردش از شهر آباد شاد
در مصرع دوم کلمه "کسی" صحیح نیست و گُسی صحیح است. گسی مخفف گسیل است. گسیل کرد یعنی فرستاد

صحرا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۵:

طبق خوانش دکتر سروش رو زرد شو از برای او

ATAA در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:

در حال حاضر اون نوع خرافه گرایی کمرنگ شده ولی نوع جدیدش رو به اسم قانون جاذبه و راز به خورد مردم دارند که انسان میتونه کاعنات رو بخدمت بگیره .

ATAA در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:

اجرام اسمانی باعث تامل و تردید(در خرافات و اعتقادات) خردگراها هستند. مراقب باش اسیر خرافه گرایی ها نشی زیراکه این اجرام( به کنایه مدبر) خودشان سرگردان و بی اختیار هستند. .چون در خرافات حوادث رو به اجرام و صورت های فلکی نسبت میدهند و بر اساس اون پیشگویی میکند خیام میخواد بگه که این اجرام خودشون سرگردان هستند و از خود اختیاری ندارند تا اینکه بر زندگی ما اثر بگذارند. این رباعی رو در کنار رباعی دیگه که میگه: بر گردش خویش اگر مرا دست بدی خود را برهاندمی ز سرگردانی.

... در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

بابک عزیز
راجع به کدوم ماجرای فراغ صحبت می کنید؟ چیزی به خاطرم نیست متاسفانه.
و در مورد اسمم باید بگم که نه، من از روز ازل سه نقطه بودم!

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۶:

ز برد یمانی و تیغ یمن گر هرچ معدنش بد در عدن
در مصرع دوم کلمه "گر" درست نیست و "گهر" صحیح است.

محمدامین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۸:

سلام و درود
غزل بسیاز زیبا و پرمعنایی است و در ترجمه سوره مباک حمد از آن بهره گرفتم.

... در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۷:

بابک عزیزم
عرض کردم عقاید کفرآمیز از نظر شرع و البته که بعضی عقاید مولانا از دیدگاه شرع مردود هست، چه در کلیات و چه در جزئیات.
اناالحق حلاج از نظر شرع کفره. در عقاید مولوی هم از این مفاهیم کم نیست. «بشنو این نی...» از نظر شرع کفره، «بار دیگر از ملک قربان شوم / آنچ اندر وهم ناید آن شوم» از نظر شرع کفره و مسائلی از این دست. نه فقه شیعی و نه فقه سنی هیچ کدوم این عقاید رو نمی پذیره. بگذریم از احکام نسبی در دیدگاه مولوی و احکام مطلق در فقه و یکپارچگی علی و عمر و عثمان و ابوبکر و محمد و عیسی و موسی و ابراهیم و نوح در نگاه مولانا.
کم نیستن فقها و روحانیون حتی معاصر ما که ایشون رو تکفیر می کنن.
ممنون از توجهتون.

مجید در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

در بیت
چون زن راه بازار گیرد بزن
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
« بزن » یعنی
1 -رای او را بزن ، منصرفش کن
2 - با زن همراه شو - « ب » در معنای « با و همراه با »
---------------------------------------------------------
درباره مصرع « سراویل کحلیش در مرد پوش » :
1 - اینگونه خوانده شود « سراویل ، کحلیش »
2 - معنی اینگونه می شود :
لباس زنانه و سرمه ( لوازم آرایشی ) مخصوی زن را به مرد بده .
در واقع کحلی در اینجا صفت برای لباس یا جامه نیست بلکه خود کلمه مستقلی است به معنی سرمه ( کنایه از لوازم آرایشی )

babak در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۷:

والله همه را قبول دارم جز اندیشه های کفر آمیز !!مولانا کجا و کفرکجا؟؟ کفر با عشق جمع شدنی نیست. هست؟
اما در خصوص فرمایش دوست گرامی دوم: به نظر چاکر دسته بندی ها از زمره بازیچه ها نیستند بلکه مصادیق راه هایی هستند که مسیر های متفاوتی را طی میکنند ولی مقصد یکیست .حال یکی هموار یکی ناهموار .یکی کوتاه و یکی بلند . یکی آسان و یکی سخت...

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۳:

دو تازی دو دهقان ز تخم کیان ببستند مرا دایگی را میان
در مصرع دوم کلمه "مرا" اصلاح شود "مر" صحیح است.

پدرام در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:

با سلام خدمت دوستان لطفا معنای این بیت :
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد

سیمین در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:

ساز و آوازی از دو هنرمند بی نظیر
تار:استاد حاج علی اکبر خان شهنازی
آواز:استاد اقبال السلطان(شهردار تبریز در دوره ی مشروطه)
شعر:حضرت سعدی
دستگاه شور

برگرفته شده از"موسیقی سنتی"(sonnati-music.blog.ir )

مه رخ در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

آقای سید علی ساقی ازتون کمال تشکر رو دارم

روفیا در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۵ - قصهٔ فرزندان عزیر علیه‌السلام کی از پدر احوال پدر می‌پرسیدند می‌گفت آری دیدمش می‌آید بعضی شناختندش بیهوش شدند بعضی نشناختند می‌گفتند خود مژده‌ای داد این بیهوش شدن چیست:

عقل تو قسمت شده بر صد مهم
بر هزاران آرزو و طم و رم
جمع باید کرد اجزا را به عشق
تا شوی خوش چون سمرقند و دمشق
اینجا باز مولانا دارد از integration یا ایتلاف و یکپارچگی سخن می گوید!
ببینید چه برایتان پیدا کردم!
در جستجوی گوگل معنای integration را اینگونه یافتم :
the state of being whole and undivided
!!
مولانا برای حالت عدم یکپارچگی و ایتلاف از واژه « قسمت شدن » استفاده می کند، گوگل نیز برای ایتلاف حالت کامل بودن و تقسیم نشدن را معرفی می کند!
جالب نیست؟؟

سهیل قاسمی در ‫۸ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۷:

بیت اول: هرچند که واعظ شهر این حرف من را به سادگی نخواهد پذیرفت (یا برای من عقوبت خواهد داشت و راحت نخواهد بود) اما می گویم: واعظ شهر تا زمانی که ریا و سالوس ورزد، مسلمان محسوب نخواهد شد.
بیت پنجم: عشق می ورزم و تمیدوارم که این فن شریف هم مانند بقیه هنرها باعث تنگدستی نشود. گویا آن زمان هم هنر با فقر و محرومیت همراه بوده!

۱
۳۴۴۴
۳۴۴۵
۳۴۴۶
۳۴۴۷
۳۴۴۸
۵۶۶۶