رضا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:
و خورشید غروب کرد و درخواست کرد خورشید از مغرب مجددا طلوع کند تا از فضیلت نماز باز نماند.
رضا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:
مربوط به داستان حضرت سلیمان (ع) است که وقتی گرم تماشای گله اسبان شد نماز اول وقت را از دست داد.
رضا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:
ردّوها علی فطفق مـسـحـا بـالسـّوق و الاعـنـاق
بیت دوم به این آیه (33) از سوره صاد اشاره دارد.
کسری در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:
زیبایی شعر به معنا و مفهومی است که داره
پس لطفا به جای ایرادات شعری، سعی کنید در آن تفکر کنید .
مهناز ، س در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
گرامی ، رضاخان
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
کسی را می ستاید که دل در گرو جیفه ی دنیا نمی نهد ، همه عشق است و شیفتگی ، آرزوها در دل کُشته و لطیفه ی عشق در نهان کِشته .
بیار باده که از قید دهر در گذری
که مست عشق ندارد ازین جهان خبری.
مانا باشید
کسرا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲۵:
بسیار زیباست ... این دو بیت قطعا و بنا به بسیاری از شواهد متعلق به مولاناست ... از جمله برنامه شماره 21 یک شاخه گل که دایره المعارف اشعار پارسی است
علی در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:
غم انگیز
فاطمه در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳:
فتبارک الله احسن الخالقین
جز این چیزی نمیتوان نگاشت
هیچ خط نگاری نمیتواند وصف حال کند.....
نادر.. در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۸۱:
تجلّی، برقی است که چون تابان گردد، عاشق از تابشِ آن ناتوان گردد؛ خواهد که همگی جان گردد و مرد در آن میان نهان گردد .. تجلی ناگاه آید، اما بر دلِ آگاه آید. هر که را خبر بیش، تجلی را در وی اثر بیش .. تجلی صفات، عاشق را مست کند و تجلی ذات، عاشق را پست کند؛ تجلی صفات وی را نیست کند و تجلی ذات وی را هست کند ..
مشاهده، نهالِ حقایقِ یقین است که بیرون از تعلیم و تلقین است.. هر که آن جمال دید، پس از آن از دل و جان و مال ببرید؛ نثارِ جمالِ دوست، جز جان نباشد و دوست به جان گران نباشد؛ و هر کس را که این مکان نباشد، پس او را کی جان باشد؟ ..
"خواجه عبدالله انصاری"
نادر.. در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۸۱:
می خواهم آب شوم در گستره ی افق
آنجا که دریا به آخر می رسد
و آسمان آغاز می شود
می خواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته یکی شوم ..
"مارگوت بیکل"
آن تیزبینی که آموختنی نیست و فنایش نام نهاده اند و چه لذت سرشاریست در آن .. که بقا معنایی حقیقی می یابد که هر "لحظه" زاده میشویم از لحظه ی قبل ...
نادر.. در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۰۸ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت سجده نکردن ابلیس بر آدم:
در میان اهل آسمان موحّدی چون ابلیس نیست ..
"حلّاج"
از عالم غیرت در گذر ای عزیز. آن عاشق دیوانه که تو او را ابلیس خوانی در دنیا، خود ندانی که در عالم الهی او را بچه نام خوانند؛ اگر نام او بدانی، او را بدان نام خواندن خود را کافر دانی. دریغا چه میشنوی؟ این دیوانه خدا را دوست داشت؛ محکّ محبّت دانی که چه آمد؟ یکی بلا و قهر، و دیگر ملامت و مذلّت. گفتند: اگر دعوی عشق ما میکنی، نشانی باید. محکّ بلا و قهر و ملامت و مذلّت، بر وی عرض کردند؛ قبول کرد، در ساعت؛ این دو محکّ گواهی دادند که نشان عشق صدقست. هرگز ندانی که چه میگویم! در عشق جفا بباید، و وفا بباید تا عاشق پخته ی قهر و لطف معشوق شود؛ و اگر نه، خام باشد و از وی چیزی نیاید. اگر دشنام دوست، به از آفرینِ دیگران ندانی، هنوز از راه عشق بی خبری ...
"عین القضاه همدانی"
احمدی از کرمانشاه در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۳۷ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):
واقعا که نوشتن این حاشیههای بعضا سخیف ، بعضی از صفحات رو در حد صفحات طنز و فکاهی ، تنزل داده .
طرف چنان ضرب و تقسیم و تانژانت و انتگرال گیری کرده ! و به تاریخ دقیقی رسیده که خود جناب شاه نعمتالله شگفت زده به نظاره ایستاده! و جالبتر اینکه چنان اسراری به تاریخ مکشوفه و رویدادی در سال 92 داشته که گویا هرگز قرار نیست سال 92 از راه برسه! این در حالیه که الان دقیقا ساعت هفت صبح پنجشنبه چهاردهم بهمن ماه سال یک هزار و سیصد و نود و پنج (1395.11.14) خورشیدی میباشد !!!!
نمیدونم اون افراد الان اصلا به این سایت سر میزنند یانه ، و اگه این مطالب علمی!! خودشونو ببینند چه حالی بهشون دست میده!! البته مشخصه که هیچ !!!! (گنجور جان ! حداقل شما پاک کن این فکاهینامه ها را !!! )
مطهر در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۴:
درس معلم ار بود زمزمه محبتی / جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
اما سعدی علیه الرحمه نکاتی دراین حکایت دارد که باید طور دیگربه آن نگریست /خیلی سطحی به حکایت نگاه شده .
صبا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:
دستی از غیب هم گفته شده، مردی از غیب تصحیح شاملو است.
رضا در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
سلام بر همه
ازین همه تلاش و حکمت و علم و دلسوزی های شما بزرگان و اساتید ارجمند در حد وسع بهره گرفتم، که صیمانه سپاسگزارم .
ولی در نهایت حیرت فقط میتونم بگم سوزنم رو این بیت گیر کرده که لسان الغیب رحمة الله علیه با چنان بزرگی میفرمایند:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
سوالی از شما صاحبنظران بزرگوار دارم،؛ آیا تعلق انسان به یک گروه خاص با تفکرات خاص ، بعنوان مثال جامعه صوفیه، عقاید ناسیونالیستی، نژادپرستی و یا هر فرقه دیگه ای که هر کدوم به نوبه خودشون باعث ایجاد قید و بند هایی در افکار و رفتار انسان میشن هم مدّ نظر این شاعر بی همتای بزرگ بوده یا فقط منظورشون جاه و مال و لذات زودگذر دنیوی بوده؟
وقتی کع میگن ز «هر چه» رنگ تعلق... آیا «هر چه» دربرگیرنده این مسأله نمیتونه باشه ؟
با درود
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۱۶۱:
کجا (به)منزل کروبیان بری هودج
مسعود در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۳:
شایان فکر کنم یه جور سانسور بوده
به جای دنیا شما بهشت بگذار جور در میاد
Sohrab در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۳۷ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۳ - ما رَأَیْتُ شَیْئاً إِلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ:
نرسی تا تو با تو همنفسی
قدم از خود برون نهی پرسی
m۲۵ در ۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۹:
من رومی هستم...
جلال الدین رومی را به زبان ساده بخوانید.
پیوند به وبگاه بیرونی
پیوند به وبگاه بیرونی
مهناز ، س در ۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۸۱: