محمدامین مروتی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب:
مولانا و واقعة عاشورا
محمدامین مروتی
مولانا در نقد شیوة عزاداری مردم حلب بر شهادت امام حسین، می گوید آنان به جای سخن گفتن از حماسة باشکوه عاشورا، آن را به شرح مظالم یزید تبدیل کرده اند. همان سخنی است که شریعتی در نقد عزاداری سنتی عاشورا می گفت که آنان عاشورا را به شمردن زخمهای امام حسین تقلیل می دهند:
بشمرند آن ظلم ها و امتحان
کز یزید و شمر دید آن خاندان
در حالی که اگر امام حسین و یارانش در دنیا قدرت و حکومت نیافتند ولی به واقع خسروان و پادشاهان دین بوده اند و به وصال محبوب خود رسیده اند. آن که سزاوار عزاداری است نه او و یارانش که خود ماییم که ورای این عالم چیزی نمی بینیم و برای مرگ ظاهری ایشان بر سر و روی خود می زنیم:
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زان که بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست
جامه چه درانیم و چون خاییم دست؟
چون که ایشان خسرو دین بودهاند
وقت شادی شد، چو بشکستند بند
ور نهای آگه برو بر خود گِری
زان که در انکار نقل و محشری
بر دل و دینِ خرابت نوحه کن
که نمیبیند جز این خاک کهن
مولانا این نقطه نظر و معنا را در غزل معروفش هم مورد تاکید قرار داده است و می گوید حسین و یارانش بلا جو بودند و در زندان دنیا را شکستند و سبک بار تر از پرندگان به دیدار معبود شتافتند و پادشاهی آسمان را بر پادشاهی زمین ترجیح دادند:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی؟
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را دَرگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی؟
کجایید ای درِ زندان شکسته
بداده وامداران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بینوایی
در آن بحرید کاین عالم کفِ او است
زمانی بیش دارید آشنایی
محمدامین مروتی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند:
روی در خدا نه، نه در مردم
محمدامین مروتی
مولانا می گوید عاشقانه و خاضعانه روی در محبوب کن:
مایه در بازار این دنیا، زرست
مایه آنجا عشق و دو چشمِ ترست
و مردمان را به سوی او دعوت نما، هرچند راه خدا مشتریان پابرجا و جدی ای نداشته باشد:
مشتری گرچه که سست و بارِدست
دعوت دین کن که دعوت واردست
کبوتر روح و معنا را به کمک بازِ عشق و خضوع صید کن و کاری به نتیجة دعوت خود توسط دیگران نداشته باش. مهم این است که روی در خدا داشته باشی و به او دعوت کنی:
باز پرّان کن حَمام روح گیر
در ره دعوت طریق نوح گیر
خدمتی میکن برای کردگار
با قبول و ردِّ خلقانت چه کار؟
محمدامین مروتی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند:
چشمها را باید شست
محمدامین مروتی
مولانا انسان حریص به دنیا را به مورچه ای بشبیه می کند که خرمنی را نمی بیند و عمر و هستی و همّ و غم خود را به دانه ای گندم تقلیل داده است و مورد شماتت صاحب خرمن یعنی خدا که صاحب تمام عالم است، قرار می گیرد:
مور بر دانه بدان لرزان شود
که ز خرمن های خوش، اعمی بود
صاحب خرمن همیگوید که هَی
ای ز کوری پیش تو معدوم، شی
تو ز خرمن های ما آن دیدهای
که در آن دانه به جان، پیچیدهای
دنیا به چشم مورچه وار تو ذرّه ای کوچک است و حشمت کیهانیِ سلیمان را نمی بینی:
ای به صورت ذرّه کیوان را ببین
مور لنگی، رو سلیمان را ببین
مگر این که از افقی وسیع تر در عالم نظاره کنی و نوع نگاهت و عمق و وسعت نگرشت را تغییر دهی. یعنی عالم را در دنیا و جسم حقیرت خلاصه نکنی:
تو نهای این جسم تو آن دیدهای
وا رهی از جسم گر جان دیدهای
چرا که حقیقت وجود ما نگاهی است که در جهان می کنیم. به قول سپهری چشم ها را باید شست:
آدمی دیدهست باقی گوشت و پوست
هرچه چشمش دیده است آن چیز اوست
و باز به قول خود مولانا:
ای برادر تو همان اندیشه ای
مابقی خود استخوان و ریشه ای
کمال داودوند در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۵:
بنده این رباعی رابادوستان به اشتراک گذاشتم و جمع این رباعی از 8728
شیلا ایرانی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:
چرا همه ماها انقدر راحت میتونیم تفسیر کنیم چه شعر چه شخصیت ی نفر دیگه چه ایده ها و نوع زندگی کسان دیگه رو ولی هر صبح مثل ی رباط بیدار میشیم نه خودمونو میشناسیم نه جهان فکریمونو ولی همه حافط شناسیم همه هم رو تفسبرشون تعصب داره واقعا جالبه
نازنین در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:
کورش یغمایی، آلبوم "سیب نقره ای" ، ترَک "راز دل"
ارزش شنیدن داره!
علی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
سلام
جمعی که "نکوشیده رسیدند به مقصد" همان جمعیند که "به در پیر خرابات خرابند".
جعفر عسکری در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:
بیت دوم مشکل وزنی نداره،حتا مشخصه که شاعر با آوردن سکته در وزن،تاکید بیشتری برای تکیه بر کلمه ی «زنهار؛ و دادن هشدار داشته
جعفر عسکری در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۷ - مناظرهٔ تیر و کمان با یکدیگر:
بیت نهم،«چون ز تیری و ..» اشتباه س،حرف «ی» اضافه س
«چون ز تیر و ..» صحیحه،اصلاح بفرمائید
مهدی کریمی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۱۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۷:
بیت نخست اسلوبِ معادله دارد . همانطور که از بیداد نسیم پیراهن گل اک شده است ، از خنده ی بی وقت دلِ پسته دو نیم شده است .
مرصاد در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۱ - داستان کودک مجروح:
با سلام
بیت دشمن دانا که غم جان بود/بهتر از آن دوست که نادان بود
در شعر وجود ندارد.دلیلش را مو خواهم...
راویان در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:
سلام
این غزل همچنان که در دیوان ناصر بخارایی توضیح داده شده و قبل تر از آن آقای دکتر پرویز خانلری طی مقاله چاپ شده در مجله سخن سال 1345 نوشتهاند، از حافظ نیست و سراینده آن ناصر بخارایی، شاعر همدوره حافظ است. و دیگر آنکه آقای ابتهاج هم در جدیدترین تصحیح دیوان حافظ به سعی سایه این غزل را نیاوردهاند، و جالبتر آنکه حتی در قسمت غزلهای مشکوک نیز که به حافظ منسوب است و در فصل آخر آوردهاند، این غزل نیست.
لذا پیشنهاد میشود؛ اگر مشی گنجور بر آن است که طبق تصحیحات قدیمی حفظ امانت کند! لااقل یک بخش در سایت با نام یافته های جدید و یا هرنام دیگر ایجاد نمایند و اشعاری را که صحت آن در انتساب نام شاعر مشخص گردیده، در آن بخش درج نمایند. اینجانب نیز ده ها مورد از آن را با ذکر مأخذ تقدیم خواهم نمود.
ضمناً چند مورد از آن را میتوانید در لینک زیر مشاهده نمایید.
پیوند به وبگاه بیرونی/
سیاوش در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷ - دیوان و دیوانه:
وزن مصرع دوم از بیت اول مشکل داره.
... در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۴ - در خواب گفتن هاتف مر عمر را رضی الله عنه کی چندین زر از بیت المال به آن مرد ده کی در گورستان خفته است:
خواب معمولاً در ادبیات عرفانی ابزار شهود هست. به ویژه خواب های غیر طبیعی که بر شخص وارد میشن. همونطور که در داستان پادشاه و کنیز هم ناگهان خوابی بر پادشاه عارض میشه و همونجا پیری رو میبینه.
البته به نظر میرسه خواب در دیوان شمس بیشتر ناظر به غفلت از معنویات هست، اما دیوان شمس از اون دسته آثاری هست که به دلایل زیادی متفاوت هست و بررسی موضوعی اون به این شکل دشوار. ولی در مثنوی و سایر متون عرفانی خواب به عنوان ابزاری برای شهود به کار میره.
در 2-3 بیت آخر هم به آیه معروف «...الست بربّکم قالوا بلی...» اشاره می کنه. هر چند آیه در مورد تایید آدمیزاد هست، اما مولوی طبق اندیشه های عرفانی خودش سنگ و چوب رو هم در این «بلی» گفتن شریک می کنه تا مقدمه ای باشه برای داستان معروف ستون حنانه که مولوی ظاهرا به شدت بهش علاقه مند بوده. معمولا صوفیه معتقد بودن تمام هستی تجلی معشوق هست و تفکر زیبای مبتنی بر تساهل و تسامح و عاشق بودن بر همه عالم ناشی از همین تفکر هست.
سینا حسینی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴:
محمود خوانساری با تار جلیل شهناز این شعر رو تو مایهی دشتی به طرز بی نظیری اجرا کردن
مهدی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹:
در آلبوم وشتن، حمیدرضا نوربخش این غزل را به زیبایی اجرا کرده است:
پیوند به وبگاه بیرونی
نوید در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:
و ب سایت با حق این رباعی را از شیخ روزبهان دانسته...
نوید در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰:
این رباعی در چندین جا به نام خیام ثبت شده . حتیدکتر نصرت الله حکمت این رباعی رو از 68 رباعی خاص که در اورژینال بودنسون شکی نیست نام برده
دکتر نبیل (پاکطین) در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵۷:
در بیت چهارم/ مصرع دوم - دو اشتباه تایپی وجود دارد :
با که گویم ور بگوبم کیست تا باورکند
آن پری *روبیکه من دیوانهٔ *اوبم منم
تصحیح:
*پری رویی
* اویم
در بیت پنجم در مصرع اول اشتباه تایپی وجود دارد :
چون حبابم *پردهٔهستی فریبی بیش نیست
بحر عریانست اگر بیرونکنی پیراهنم
تصحیح
* پردهٔ هستی
با حرمت
محمدامین مروتی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۵ - تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با دانهٔ گندم میکوشد و میجوشد و میلرزد و به تعجیل میکشد و سعت آن خرمن را نمیبیند: