موحدی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:
این رباعی و رباعی شماره 13 یکی هستند.
منصور بنانی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:
خواجه لا مکان (خود متعالی) و بندگی مکان(خود کاذب)
معانی لغات و ابیات:
نقل خلاص: مزه ناب معنی شده است، ولی شیرینی و حلاوت رهایی و روشن شدگی هم بنظرم زیباست. خربزه در دهان کردن: برای رفع بوی شراب به کار می رفته است. تراستم: ترا هستم، برای توام. نای: نی. سماع باره: دوستدار افراطی سماع. قیاس کنید با شکمباره. نفخ نفخت: از عبارت قرآنی؛ و نفخت فیه من روحی و در آن از روح خود دمیدم. ( حجر 29 ص 72 ) . کارد به استخوان رسیدن: به اوج قدرت تحمل انسان رسیدن. در مثنوی مولوی هم آمده است: باز خر ما را از این نفس پلید کاردش تا استخوان ما رسید. در حال حاضر علت واقعی درد و رنج را که توهم خود کاذب (نفس) و دور ماندن از خود متعالی است، هنوز به طور کامل درک و تجربه نکرده ایم! بلکه نرسیدن به موضوعات خوشایند و یا مواجه شدن با موضوعات نا خوشایند را علت درد خود می دانیم! و همواره از درد و رنج گریزانیم! حتی در این فرار به انواع مواد تخدیر کننده پناه می بریم! در نتیجه کارد نفس (خود کاذب) به استخوان ما نخواهد رسید! و خود متعالی را لمس نمی کنیم. بن بامداد: صبح زود.
گفت که مادرت منم، میل به دایگان مکن: تلمیح قرآنی دارد به آیه 12 سوره قصص. عقیق: از سنگ های قیمتی و شرابی و خرمایی رنگ.
در یک کلام در این غزل اشاره به این دارد که تکیه، امید و سرمایه گذاری بر انواع موضوعات زودگذر آگاهی، نظیر افکار، هیجان ها، دیدنی ها، شنیدنی ها، دوستی ها و... کار خود کاذب است. چنین دل بستن به سرابی، نه تنها تشنگی را بر طرف نخواهد کرد و هیچ ثمری در بر ندارد؛ بلکه درد و رنج جانکاهی به همراه خواهد داشت. اما کشف خود متعالی و اصالت انسان، یعنی آگاهی ورای فکر یا همان چشمه جوشانی که از آن حیات گرفته ایم و در آن مستقر هستیم، شرابی است که آدمی را سیراب و مست می کند. به جای توجه به این چشمه ناب، به سراب دور دست ها، چشم دوخته ایم و از این چشمه حیات که در همین لحظه و همین جا حاضر است، غافل شده ایم. به جای آگاهی ناب، خود را بدن و ذهن می دانیم...
منابع:
1-سایت گنجور: غزل 1827 دیوان شمس اثر مولانا. مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷/
2-کتاب انسانم آرزوست (شرح غزلیات مولانا)؛ اثر بهاء الدین خرمشاهی.
3- کتاب گزیده غزلیات شمس؛ اثر دکتر محمد رضا شفیعی کد کنی.
پیوند به وبگاه بیرونی
کمال داودوند در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۶:
5849
Dr.Mazluminejad در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان:
با سلام و احترام
لطفا در پایان این داستان دلکش که عطار آن را به نظم در آورده است ، به ابیات زیر توجه فرمایید:
چو حلوا خوردن تو بیش گردد
شود خون و سزای نیش گردد
چراحلوا بشیرینی کنی نوش
که خون آرد بشیرینیت در جوش
ز حلوا کی بود روی سلامت
که حلوا در قفا دارد حجامت
درونت دوزخست ای مالک خویش
طبق دارد ز جسمت هفت بندیش
گر آرندت طبق با نان ز مطبخ
طبق بانان در اندازی بدوزخ
بهر گندم که خوردی بیحسابی
دلت را با بهشت افتد حجابی
شکم چون دوزخی با هفت در دان
درو هروادیی وادی دگر دان
ازان یک وادیش پیشان ندارد
که حرص آدمی پایان ندارد
اگر معده نبودی غم نبودی
خصومت در همه عالم نبودی
شنودی قصّهٔ حلوا و نان را
بسست این زلّه کن این را و آن را
مضامین این ابیات دقیقا بیان می کند که خوردن شیرینی برای انسان چه مضراتی دارد. به نظر من عطار هم پزشک بود و هم عارف !
در 800 سال قبل دانستن این که شکر چه به روز آدم می آورد فوق العاده است !! ...
براستی عطار پزشک عارف بود یا عارف پزشک؟!
تقدیم با ارادت دکتر مظلومی نژاد
امیر در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » مثنوی (الا ای آهوی وحشی):
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه/ چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
نادر.. در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸:
با تفرقه خاطر، دنیا به چه کار آید..
جمال ناصر نشقبندی اسحاق زاده در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۷:
بعد از سلام و عرض ادب پوشیده نماند که عارف ربانی مجذوب حضرت کبریایی مخلص درگاه خداوندی حضرت ابو المعانی بیدل دهلوی صاحبدل وارسته و عارف به نام سرزمین هندوستان می باشند ، اگرچه دانشمندان و اهل ادب و سخن گفته اند که ایشان در سبک هندی شعر میسرودند بعد از تتبع و تحقق سالیان دراز بنده در سبک مقدس هندی و ادبیات پارسی دری در هند به این نتیجه رسیدم که بیدل در نوع خود سبک جداگانه ایست که از همه سبک های شعر دری متفاوت بوده و مزیت بیشتری دارد ، بنا علی هذا بنده با جرعت تام میگویم سبک بیدل جدا از همه سبک های ثلاثه زبان دری بوده و ربط دادن آن به سبک هندی جسارتی در شعر و عرفان حضرت بیدل خواهد بود .
و همچنین باید نوشت که دیوان بیدل در افغانستان و دیوان لسان الغیب در ایران بیشتر از نسخه های قران در بیت هر پارسی زبای یافت میگردد و دیوان بیدل برای مردم نجیب کابل ما همانا دیوان حافظ در ایران عزیز است .
دریا نور در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹:
سلام بر شما. غزل کوتاه بسیار زیبایی ست.
امّا مصرع «عشق در عقل و علم درماند» در فرم و معنی درست نیست. اگر این گونه باشد فرمش صحیح است و با مفهوم عشق و عقل در ادب عرفانی همخوانی دارد:
عقل در علم عشق درمانَد
عشق را عقل و علم، رایت نیست
من این غزل را با تصحیح این مصرع در وبلاگ خود منتشر کردم. سپاس.
مرتضی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:
به نظرم تمامی این حاشیهها در مورد مخاطب شاعر به اشتباه افتادهاند. وحشی بافقی در دوران جوانی عاشق زنی شده بود که از ازدواج قبلیاش یک پسر نوجوان داشت. زن مایل بود با وحشی ازدواج کند، اما پسرش مدام سنگاندازی میکرد و نمیخواست مادرش با مردی ازدواج کند که نامش وحشی است. بنابراین، مخاطب شاعر در این شعر لطیف همان زن است. شاعر ابتدا به زن موردنظرش ابراز علاقه میکند، و سپس شروع میکند به «تکهپرانی» به آن پسر (ای پسر چند به کام دگرانت بینم...) در واقع وحشی میخواهد بگوید ای پسر، تو که خودت آنکارهای چه کار به من و مادرت داری، دست از این کارها بردار، وگرنه من میروم و دیگر شوهری مثل من برای او پیدا نمیشود.
افشین در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹۷:
این شعر توسط علی جهاندار در آلبومی به مناسبت بزرگداشت صاحب تبریزی و به آهنگسازی حسین پرنیا اجرا شده است.
علی۹۹ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:
امین کیخای گرامی
با احترام
شما از رقص با عنوان تنواک هم نام بردید
و من کلمه” تانگو” در ذهنم آمد، نکند واژه تانگو ریشه پارسی
دارد از واژه ”تن گو”؟
همچنین در یکی از حاشیه های گنجور از شما درباره
ریشه واژه تماشا پرسیده بودم که با تاسف آن حاشیه
از ذهنم پاک شد و ندانستم جوابی بر آن حاشیه مرقوم
فرمودید یا نه
با سپاس
تماشاگه راز در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
شرح بیت 7 :
در این بیت حلقه ی زنار را رشته تسبیح مقایسه کرده ٬ می گوید شیخ صنعان در مراحل سیر و سلوک عاشقانه – که ما یهی رسوایی او گردید – مانند ملائک به حمد و ثنای خدا مشغول بود. با این تفاوت که بجای آنکه با رشته تسبیح ذکر و نیایش کند، با حلقه زنار نیایش میکرد.
و مقصود اینکه از طریق هر اعتقادی می توان عبودیت خود را اظهار کرد.
اشارهی بیت خصوصا به آن قسمت از داستان شیخ صنعان است که «گفت سبحه بیفکندم تا زنار برگیرم ٬ آری تا سبحه (سبحهی تزویر) در دست است٬ زنار (زنار صفا) بر میان نتوان بست.»
تماشاگه راز در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
بیت 6 را با زیر از غزلی دیگر مقایسه کنید :
"ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما"
نتیجه با شما
فرشاد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵:
در این رباعی نسخه حکیم خیام این استکه شاد زیستن و بدور از اضطراب و استرس بودن منوط به زندگی در لحطه ی حال است
همیرضا در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:
در حاشیه تصحیح فروغی ذکر شده که «این غزل در بسیاری از نسخ نیست».
علیرضا خطیب زاده در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و سوم:
ثبت بیت آتش زند خوبی ... در دیوان شمس ده جلدی بدیع الزمان فروزان فر، جلد 7 ص 136 چنین است
آتش زند خوبیء او در جمله ی خوبان چنین
علیاکبر زِینالی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
سلام.
واااااااااااقِعً عاااااااالیه این شعر!
ممنون بابت گذاشتنش.
کمال داودوند در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۵:
احسنت به این رباعی
جمع این رباعی از 5386
رضا در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۳۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - برگشت به شیراز:
"نپنداری" اشتباه است. درست آن" مپنداری "است.
محمدرضا محمدحسنی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲: