همایون در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۱:
غزل مرام نامه ای و مانیفستی که باید حفظ بودش
بیتها همه حفظ شدنی اند تنها ترتیب آنها بهم میخورد که:
هله دل
نه عدم ره تو
دل تو تن
دنیای درون را چگونه میتوان یافت؟ با حس مشترک!
آنچه که در بیرون است اگر با هوش ویژه ای در هم آمیخته شود
میشود درون، چون دیگر آن آمیختگی در بیرون نیست و به دنیای درون تعلق درد
آن هوش ویژه را از جلال دین میتوان بخود انتقال داد
بی سواد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
شهرام،
فراموش مکنید که در نسخه چاپ سنگی نیکلسن !!سخی آمده است ، و البته نیکلسون چون از اهالی فرنگ است بهتر از هر ایرانی شعر وادب فارسی را می شناسد .
امین مروتی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۰ - بقیهٔ قصه زید در جواب رسول صلی الله علیه و سلم:
از حکمتهای سکوت عارفان، پرده داری حقایق غیبی است
محمدامین مروتی
زید در جواب احوالپرسی پیامبر می گوید به چشم خود، قیامت را می بینم که چه کسی رویش سیاه و یا سپید است و چه کس در آتش دوزخ یا نعیمِ جنّت در چه کار است:
یوم تَبیَضُّ و تَسوَدُّ وُجوه
ترک و هندو شهره گردد زان گروه
جمله را چون روز رستاخیز من
فاش میبینم عیان از مرد و زن
پیامبر او را هی می دهد که لب فرو بند و بیش از این سرّ مگو:
هین بگویم یا فرو بندم نفس
لب گزیدش مصطفی یعنی که بس
چرا که اگر اهل دل همه حقایق غیبی را فاش نمایند، دیگر انگیزه ای برای خوف و رجا و عبادت و امید باقی نمی ماند و سناریوی مورد نظر خداوند به هم می ریزد. باید در این عالم، همه چیز عیان نباشد تا هم آدمیان مورد آزمایش قرار گیرند و هم چرخ جهان بگردد:
غیب مطلوب حق آمد، چند گاه
این دهل زن را بران بَربند؛ راه
تگ مران، درکِش عنان، مستور بِه
هر کس از پندارِ خود، مسرور به
حق همیخواهد که نومیدانِ او
زین عبادت هم نگردانند رو
هم به اومیدی مُشَرّف میشوند
چند روزی در رکابش میدوند
خواهد آن رحمت بتابد بر همه
بر بد و نیک از عمومِ مرحمه
حق همیخواهد که هر میر و اسیر
با رجا و خوف باشند و حذیر
در حقیقت خوف و رجا مایة چرخیدن چرخ عالم است:
این رجا و خوف، در پرده بود
تا پسِ این پرده پرورده شود
کسی که پیش پادشاه مدحش کند کجا و آن که بر کناره ها و مرزها و در غیابش، خدمت او می کند؟ مهم این است خدای را نادیده تسبیح گویی و حمدکنی نه بعد مرگ که همه چیز معلوم شد. چرا که دنیا دار امتجان و ابتلا و آزمایش بشر است:
کو که مدح شاه گوید پیش او
تا که در غیبت بود او شرمرو
قلعهداری کز کنارِ مملکت
دور از سلطان و سایه ی◦ سلطنت
پاس دارد قلعه را از دشمنان
قلعه نفروشد به مالی بیکران
پیش شه، او بِه◦ بود از دیگران
که به خدمت حاضرند و جانفشان
پس به غیبت نیم ذرِه حفظ کار
به◦ که اندر حاضری، زان صد هزار
طاعت و ایمان کنون محمود شد
بعدِ مرگ اندر عیان، مردود شد
چون که غیب و غایب و روپوش به◦
پس لبان بر بند و لب خاموش به◦
پس ای زید لب فرو بند. خدا علم لدنی اش را به هر که بخواهد می دهد:
ای برادر دست وادار از سخن
خود خدا پیدا کند علمِ لَدُن
خمارمستی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:
سلام
جناب وحید
تقاضا دارم سعی کنیم از تفسیر اشتباه و برداشت شخصی پیرامون شعر حافظ بپرهیزیم
آن خاتم که در بیت دوم آمده اشاره است به داستان انگشتر حضرت سلیمان و داستان آن دیو که خود را به جای حضرت جا زده بود.
درباره ی سیه چرده هم سایر دوستان توضیح داده اند.
بابک در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:
هجران
بابک در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:
مصرع دوم بیت هفتم : بدانی قدر وصل آندم که در هجرا فرو مانی
این رو در چند نسخه دیدم و به نظر بنده روان تر هست
کوه کن در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:
با عرض سلام خدمت همه ی دوستان ... به نظر می رسد ، مصرع دوم بیت دوم " گرش به خواب نبینم ... " درست است . ..... چون اگر یار در خواب دیده شود تمایل به خوابیدن و دیدن یار مطلوب تر است . معنی شعر نیز به نظر من شیواتر و دلنشین تر خواهد شد ....... تا نظر اربابان سخن چه باشد .......
رضا در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:
میتوان هر روز از یک مسیر عبور کرد و به متعلقات آن عمیق تر نگاه کرد
به یک چهره نگاه کرد و هر دفعه احساس و روح آن را بیشتر شناخت
با یک واژه صحبت کرد و آن را عمیق تر بیان کرد..
تکرار در صورتی کلیشه است که عمل بی دقت انجام شود..
عوض کردن مسیر رهایی از کلیشه نیست بلکه فقط بیان همان موضوعات کلیشه ای به صورت دیگریست ...
شما اگر مسیر را تغییر دهید باز در خیابان هستید و باز با تن و روان خودتان و باز در اتوموبیل خودتان پس هیچ چیز تغییر نکرده فقط شما یک مسکن کوچک مصرف کردن اید
مگر چند مسیر برای رسیدن به مقصد وجود دارد ؟؟؟
شما هر چه قدر تغییر مسیر دهید فقط مسیر های بیشتری را کشف کرده اید ولی مقصد و موضوع یکیست نه؟؟
ما هر روز نفس میکشیم شاید این هم کلیشه باشه و بهتر است مسیر تنفس را تغییر دهیم
خیر
تنفس ، و این تکرار مایه ی حیات است و آن سعدیست که شکر را در آن پیدا میکند ، چون برخی افراد به دنبال کشف اند نه انکار....
مثلا وقتی موضوعی را بدون علم به آن تایید میکند با کسی که آن را بدون علم انکار میکند هیج تفاوتی ندارد
فقط مسیر دوتاست وگر نه مقصد و موضوع و درک از موضوع و نگرش یکیست
و چه بسا آن که انکار میکند در صطح پایین تری از تفکر قرار دارد
چون برای هیچ و پوچ خود را مصرف میکند....
هیچ چیز تمام نمیشود هر شی یا موضوعی مبین پیامی والا تر از نگرش ماست
این یک موضوع فلسفی یا نصیحت نبود فقط یک نظر هست و نه نگرشی قاطع
امیدوارم اگر روزی خداوند خواست و عمیق تر به این موضوع نگاه کردم مرا به خاطر این سطحی نگری ببخشد...
با درود بر او که چیزی جز رحمت برای عالمیان هنگام وصل طلب نکرد.
آیینه در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
اصولا چون ما چند تا کتاب خوانده ایم و به ما میگویند استاد فلذا طلبکار ادبیات فارسی هستیم و مالک مولانا .
هر چیزی که ما فکر کنیم صحیحی است .
بنابراین میتوانیم ایراد معنی و روان بودن به شعر اضافه کنیم و یک مصرع را خراب کنیم چون تحقیق ما این نتیجه را داده که آن "سخی" است و نه "سخن"
اگر چه هیچ معنی هم ندهد و مشابه آن در کل دغزلیات مولانا نباشد و کلمه سخی فقط دوبار در کل غزلیات آمده باشد که هیچ کدام هم ترکیب نباشند
علیرضا زرنوشه فراهانی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱:
بسمه تعالی
این بیت نادرست است:
یکی شارستان کرد نوشاد نام ،به اهواز گشتند زو شادکام
به نقل از لغت نامه دهخدا(https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%B2%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4)
بیت صحیح این است:
یکی "شارسان" کرد "زرنوش" نام
به اهواز گشتند از او شادکام
پیمان در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:
ابتدا روح یگانه ای به ما زندگی بخشیده ( کیفیت آن را مورد بحث قرار نمیدهیم ) ، پس از مرگ بنظر حضرت خیام باز گشتی به آن نیست و فنا است
ابراهیم م در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:
استاد شجریان بیت نهم به صورت زیر نیز خوانده است:
به سراپای تو ای دوست که از دوستیت
خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست
که اگر سندیت داشته باشد بسیار زیباتر است
محمد ییلاق بیگی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
استاد محمدرصا لطفی نیز در پایان بداهه نوازیشان این عزل را اجرا نموده اند که شنیدنی است.
محمد ییلاق بیگی در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
درود بی کران
در مورد مصرع بدین درگاه..
برای میرانند سه معنی به ذهن من متبادر میشود
خواندن و راندن
خواندن به درگاه و میراندن حاکی از مردن و بازگشت به درگاه خداوندی
میرانند امیرانند
میخواستم نطر استادان را هم بدانم
ونیز در مورد چو منصور از مراد انان که بر دارند
میتواند اشاره به پرده برداشتن از مراد و حقیقت باشد
و اشاره به بانگ انالحق ایشان داشته باشد؟
محمد در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:
معنی دقیق بیت اول چیست؟
نادر.. در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۴:
درود رضای عزیز
سخن از ارادت به حسن و حسین نیست!
سخن از عاشق بودنشان است و بازگشت جمع عشاق به "او"
و اگر عاشقان را ارادتی است، به اوست...
کمال داودوند در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷۹:
3323
علی۹۹ در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷:
جناب کیخا
با احترام
لطفا اگر امکان هست درباره ریشه کلمه ’تماشا’
توضیحی عنایت بفرمایید
ممنونم
عبدالرزاق اختری در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۹:
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف )
رضا در ۷ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹: