علی احمدی در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:
مصراع اول بیت چهارم اشکال وزنی داره و ناقصه
به نظر میاد قبل از دین کلمه ای جاافتاده باشه
نیکومنش در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:
درود بیکران بر دوستان جان
_خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
گردش در طبیعت و طبیعت گرایی و ارتباط با درختان بوستان به ویژه در بهار که فصل رستاخیزطبیعت است و یاد اوری از خالق طبیعت عشرتی بی مانند می باشد که امید است در چنین فضایی ساقی ازلی (خداوند)الطاف خویش را بر عاشقان ارزانی داشته و جام وجودشان را از می روشنایی بخش خویش پر سازد
2_هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
از هر فرصتی که در راه حقیقت جویی برای سالک پیش میاید می بایستی بهره جسته جام دل خویش را از یاد محبوب لبریز سازد چرا که بر هیچ رهروی پیدا نیست که عاقبت کار خود چه خواهد شد و ایا وصال برای او پیش خواهد امد یا نه
3_پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
از انجا که ادامه حیات و زندگی بر هیچ سالک و رهروی متقن نبوده وهیچ کس از لحظه بعدی خویش اطلاعی ندارد پس بهتر است ادمی غمخوار خویش بوده وتنها غم دوری محبوب خویش را بخورد و بی دلیل دل خویش را با غم خوردن روزگار و رویدارهای ناپایدار ان نرنجاند
4_معنی آب زندگی و روضه ارم
جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
ان دم که دل در طبیعت سپرده و کنار جویباری اختیار کرده باشی وبا دیدن مناظر طبیعی، معمار طبیعت در ذهنت تداعی شده و جام وجودت را با یاد وذکر او می الود کنی قطعاً همانند نوشیدن اب زندگانی جان تازه ای گرفته و چنان خواهد بود که در بهشت جاویدان در کنار جویباران به مستی می پردازی.
5_مستور و مست هر دو چو از یک قبیلهاند
ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
در قبیله عشق عاشقانی هستند که جام باده محبوب را نوشیده و جانشان به جوشش امده و مستی اختیار کرده اند و عاشقانی نیز هستند که ان جام باده را نوشیده ولی بر حال خویش چیره شده و سکوت و محجوبی اختیار کرده و لب فرو بسته اند ودر این میان من مانده ام که دل به کدام گروه داده و مسیر کدام گروه را در پیش بگیرم
6_راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
ای متعصب وای واعظ ریاکار که جز به مسند و بهره مندی های روزگار به چیز دیگری
نمی اندیشی مطمئن باش که بااین دلبستگی به دنیا هیچ رمز و رازی از هستی بر تو اشکار نخواهد شد پس دشمنی و کینه ورزی با عاشقان خالص و دانندگان و پوشندگان راز حق را کنار بگذار تا شاید انها رمز و رازی از زندگی را بر تو اشکار کنند .
7_سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
ای متعصب و ای واعظ ریا کار که به بندگان خداوند پند واندرز می دهی وانها را از عِقاب امور و انجام خطا و اشتباه می ترسانی یکی از ان رموز که در بیت بالا به ان اشاره شد این است که انجام سهو و اشتباه عاشقان به مراتب از انجام عبادت ریایی تو در نزد خداوند بالاتر می باشد چرا که عاشقان در صورت ارتکاب سهو وخطا متذکر شده و روی سوی محبوب خویش برده و تضرع و نیازمندی پیشه می کنند وخداوند به دلیل این صداقت انها را مورد عفو قرار داده و این اشتباه و سهو انها را به نیکی تبدیل کرده واز انها به نیکی دریافت می کند و حال انکه عبادت تو باعث غرور و خود فروشی تو بر بندگان خدا و دل آزردگی انها شده و رحمت خداوند را از تو دور میگرداند
_زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست
زاهد به دنبال بهشت و شراب چشمه کوثر و بهره مندی از نعمت های بهشتی خداوند بوده واز خود خداوند غفلت می ورزد و من حافظ نیازمندی خداوند را در پیش گرفته و از خداوند می خواهم جام دل مرا از هر گونه الودگی منزه داشته و جام وجودم را از باده لطف خویش لبریز سازد و می بایستی در این میانه منتظر بود و دید که خواسته خداوند بر چه مستقر شده و کدام یک از خواسته های من و زاهد را بر اورده خواهد کرد اما یقین میدانم که خواسته من بر اورده شده ولی هنوز خواسته زاهد پا بر جاست.
سر به زیر و کامیاب
اردشیر در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۰:
معنی بیت آخر چیست ؟
میثم در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:
با سلام
ضمن تشکر و قدر دانی بابت راه اندازی این سایت عرض بنده این هست که در مصرع دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار به جای "فقر و افتخار" بهتر نیست بگیم فخر و افتخار؟ دقیقا مثل "قال و مقال" که تاکید در گقتگو داره اینجا هم تاکید به مفتخر بودن داشته باشه.
مهبد در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۲:
باستانی پاریزی در مقدمه ی رباعیات اوحدین کرمانی این رباعی را به اوحدین کرمانی نسبت می دهد .
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن / به زانکه طفیل خوان ناکس بودن
با قرص جوین خویشتن بهتر از آن / کالوده ی پالوده ی هر خس بودن
ناصرزاده در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۳۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲:
سلام آقا حسین. مرسی. اما مانا یعنی چه؟ بعدش می فرمایید چه صنعتی رو تو این بیت به کار برده؟
حسن در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۷:
ابن یمین هم این شعر را با کمی تغییر در دیوان خود دارد. فکر کنم حافظ شعر ابن یمین را خوش فرم تر کرده و این شعر بسیار پر معنی است.
گمنام-۱ در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
ترک شیرازی زیباروی شیرازی را گویند و ترک تبرتزی زیباروی تبریزی را.
چه ترک به مانای زیبا روست می تواند ترک سپاهانی یا کرمانی و یزدی باشد. حتا در برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم ، منظور شاعر به هیچ رو کسی از نژاد ترک نیست،
آزاده لهراسبی در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۶ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲:
اصلاح بیت ششم:
ز نقش روی تو با هیچ کس نشان ندهد
زمان زمان ز رخت نقش دیگر آغازی
nabavar در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:
ببخشید : آذر بانو
nabavar در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:
آدر بانو
شما اگر نمی پسندی ، دیگرانی چون من بسیار می پسندند
این امکان نیز برای شما فراهم است تا با صدایتان همه را بهره مند کنید.
زنده باشید
nabavar در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۶:
حمید خان
با شما موافقم:
چون سرو بستهایم به دل بار خویش را
رضا در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
عیبِ رندان مکن ای زاهدِ پاکیزه سرشت
که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
عیب رندان مکن: عیبجویی وبدگویی مکن،سرزنش مکن
رندان: آنها که صاحب معرفت وآگاهی هستند و به خود،خدا وجهان پیرامونی، ازورای عینکِ عشق نگاه می کنند. به بسیاری ازقوانین ِ خشک ودست وپاگیر اجتماعی،فرهنگی،سیاسی وحتّا مذهبی پایبندنیستند واغلب قوانین زندگانی را خود ویا به مددِ بینش ودانش خودوضع می کنند. رندان درنظرگاهِ حافظ به رغم آنکه ظاهری گناه آلود دارند ولااُبالی هستند باطنی پاک وضمیری روشن دارند.
"زاهدِ پاکیزه سرشت" باچاشنی طعنه وطنز است معنای معکوس داردمثل زاهدِ عالی مقام، امروزه هم چنین طعنه زدن معمول است برای مثال به کسی که شخصیّت ندارد می گویند جناب باشخصیّت! یا به جاهل ونادان گویند آقای دانشمند!
معنی بیت: ای زاهدی که ادّعای پاک باطنی می کنی وخودرا ازهمه پاکیزه ترمی شماری! رندان راازظاهرشان قضاوت مکن،عیب جویی وبدگویی مکن، اگرهم گناهکارهستند توآسوده خاطرباش گناهِ آنان را به حساب تونخواهندنوشت.
حافظ که خود سرحلقه ی رندان جهان است دراینجاازیکی ازقوانین طلاییِ رندانه وحافظانه را رونمایی می کند. منطقی دلنشین،زیبا، اخلاقی، فرا قومی وفرامذهبی که درهمه جای این کُره ی خاکی کاربُرد دارد. حافظ با ارایه ی این منطق، نشان می دهد که قانونِ رندانه وحافظانه ی اوبا قانون امربه معروف ونهی ازمنکر زاهدان ِ متشرّع تفاوت اززمین تاآسمان دارد.
اگرکسی به دنبال کشفِ ریشه ویا چرایی ِ اختلاف نظرهای حافظ با علما وفقهایِ متعصّبِ آن دوران بوده باشد باید درلابلای نگرش های اینچنینی جستجوکند که تعدادِ آنها نیزکم نیستند وتقریباً به تعداد ابیاتِ شعرهائیست که حافظ سروده است.
کمال سِرّمحبّت ببین نه نقص گناه
که هرکه بی هنرافتد نظربه عیب کند.
من اگرنیکم وگر بدتو برو خود را باش
هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار که کِشت
خود را باش: مواظب خودت باش، خود را نگاهداری کن.
دِرَوَد : دروکند،برداشت نماید
عاقبت کار: پایان کار، روزرستاخیز
درادامه ی سخن معنی بیت:
ای زاهد، منِ رند اگر گناهکارم یا نیکوکار،به توارتباطی ندارد درکار دیگران فضولی نکن. تو مواظب رفتار وکردارخود باش وبدان که هر کس سرانجام آن رابرداشت خواهد کرد که کاشته است.
ای زاهددرروزرستاخیزمیزان رستگار بودن ونبودن آدمیان به نیّات است نه اَعمال، بنابراین چه بسا کسانی که به ظاهر اعمال نیک دارند لیکن ازآنجا که نیّاتشان پلید وناپسند می باشدهرگزرستگارنخواهندشد.هیچکس ازنیّتِ باطنی دیگری خبرندارد ونمی تواند درموردِ آنها قضاوت کند.
برآستانه ی میخانه گرسَری بینی
مزن به پای که معلوم نیست نیّتِ او
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه ی عشق است چه مسجد چه کُنشت
کُنشت: آتشگاه ومعبد زرتشتیان
معنی بیت: هرکسی دراین دنیا چه مست وچه هوشیار،باهرعقیده وباوری که دارد درجستجوی یار گمشده ی خویشتن است، بنابراین وقتی نیّت آدمی نزدیک شدن به معشوق اَزلی باشد چه درمسجد به رسم مسلمانان به عبادت بپردازد،چه درآتشگاه به رسم زرتشتیان، هردو قابل قبول است وهیچ تفاوتی باهمدیگر ندارند. درروزقیامت مبنای رسیدگی به اَعمال نیّات خواهد بود نه رفتار.
ترسم که روزحشر عنان درعنان رود
تسبیح شیخ وخرقه ی رند شرابخوار
سر تسلیم من و خشت در میکدهها
مدّعی گر نکند فهم ِسخن گو سر و خشت
معنی بیت: من ِ رندِ خراباتی که برای رسیدن به معشوق اَزلی طریق عشق رابرگزیده ام خودرا به این مَسلک تسلیم نموده ام وسر ارادت به خشتِ آستانه ی میکده ها نهاده ام. اگر مدّعی وزاهد وواعظ، این موضوع راشنیدند و قادربه درکِ حال وروزمن نبودند، زیادتوضیح نده، بیهوده خود را خسته نکن فقط بگو سرحافظ بود وخشتِ آستانه ی میکده. آنها ظاهربین هستند وجزیک سر ویک خشت چیزی نمی بینند. آنها اصلاً به نیّات وباطن آدمیان توجّهی ندارند وازظرایف ولطایفِ رندیبی خبرند، باآنها به زبان خودشان سخن بگو. آنها ازرمز وراز پناه بُردن به میکده ها چیزی نمی فهمند.
بامدّعی مگوئیداسرارعشق ومستی
تابیخبربمیرد در دردِ خودپرستی
ناامیدم مکن از سابقه ی لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟
سابقه ی لطفِ ازل: خداوند لطیف ومهربان است ونسبت به همه ازازل مهربان بوده وخواهدبود.
روی سخن همچنان با زاهد ومدّعیِ کج فهم است. معنی بیت:
(ای زاهد باحرفهای بی پایه واساس خود ازآتش دوزخ وقهرالهی سخن مگوی توازشریعت برداشت نادرست داری وخداوند رانامهربان معرّفی می کنی) مرا ازالطاف خداوندی که بی وچون وچرا ازاَزل شامل حال همه ی بندگانش بوده وتااَبد جاری خواهدبود ناامید نکن توظاهرآدمیان رامی بینی ودست به قضاوتِ نادرست می زنی! اصلاً توچه می دانی که درپشتِ پرده،ازنظرخداوند چه کسی خوب وچه کسی بد است؟
نه من از پرده ی ِتقوا به دَرافتادم و بس
پدرم نیز بهشتِ ابد از دست بِهِشت
تقوا: پرهیزگاری،پاک دامنی
بهشت اوّلی: جنّت، روضه ی رضوان
بِهِشت دوّمی : ازدست داد، وانهاد
معنی بیت: تنها من نیستم که نمی توانم پرهیزگاری کنم،تنها من نیستم که کنجکاوهستم وکارهایی انجام می دهم که نباید انجام دهم. پدرم نیزاز روی کنجکاوی دربهشت میوه ای راچشید که نباید می چشید ودرنتیجه بهشت را باهمه ی نعمتهایش ازدست داد. وقتی کنجکاوی راخداوند درذاتِ ماآدمیان قرارداده است نمی توانیم کنجکاو نباشیم.
پدرم روضه ی دضوان به دوگندم بفروخت
من چرا ملک جهان رابه جوی نفروشم
حافظا روز اَجل گر به کف آری جامی
یک سرازکوی خرابات برندت به بهشت
روز اَجل:روز فرا رسیدن مرگ آدمی.
خرابات: مکانی که رندان درآنجا ساکن هستند.
معنی بیت: ای حافظ، اگرسعادت داشته باشی درروزی که مرگ فرامی رسد جام شرابی به دست بیاوری ومستانه جان به جان آفرین تسلیم کنی، اطمینان داشته باش که ازکوی خرابات مستقیماً به بهشت انتقال پیدا می کنی وازعذاب قبر وسئوال وجواب خلاص می گردی.
حافظ دربیت پایانی، تیرخلاص را به زاهدِ زخمی می زند وبنیان تمام باورها واعتقادات اورافرومی ریزد. اودراین بیت خرابات را مکانی مقدّس معرّفی می کند چراکه درخرابات ریا وتظاهر ونیرنگ وجودندارد، دنیادوستی،جاه طلبی،بدگویی،عیب جویی،قضاوت دیگران، فضولی، دروغ ودَغلکاری جایی ندارد وهرچه هست عشق است ومستی وراستی.
گرزمسجدبه خرابات شدم خُرده مگیر
مجلس وَعظ درازاست وزمان خواهد شد.
nabavar در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۹:
امیر جان
این جهان و آن جهان مرا مطلب
کاین دو گم شد در آن جهان که منم
اینگونه می نماید که میگوید: جهانی که من در آن هستم آنقدر بزرگ و بی انتهاست که هر دو جهان {این دنیا و آن دنیا } در جهان من گُم است . مرا درین دو جهان نمی یابی .
درین مانا که از هردو جهان گذر کرده ام
زنده باشی
امّید تبریزی در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۶:
درود جناب حمید فر
بحر شعر با مفاعلن شروع شده در نتیجه "چو" صحیح میباشد
امیر در ۷ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۹:
لطفا در مورد معنای بیت 5 اگر مطلبی هست اشتراک بگذارید.
آذر در ۷ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:
با سلام
بی نهایت سپاس از تلاش برای مدون کردن اشعار شاعران ایران زمین.
خواستم اعلام کنم صدایی که برای خواندن اشعار برگزیده شده اصلا گیرا نیست و متاسفانه گاهی اشعار را نیز غلط می خوانند. ضمن تشکر از زحمات دوست خواننده ی اشعار، خواهشمند است از صداهای گیراتری برای خواندن اشعار زیبای شاعران گرانمایه ی استفاده شود.
سپاس دوباره
پاینده و پیروز باشید
nabavar در ۷ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:
اسیر نرگس مستم امان از درد مشتاقی
مضی فی غفلتأ عمری کذالک یذهب الباقی
کرم کن چهره ام بنگر مشو از حال من غافل
انا المسموم ما عندی بتریاق و لا واقی
سبو پرکن که خُم از خون دل افتاد سَر درگل
مرا با توست از دیرین زمان عهدی و میثاقی
برداشتی از غزل ” نیا “
علی عباس زلیخة در ۷ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
حِیْنَ صِرْتَ لِیْ مُفارِقاً صَنَما مُلْتَقَی لِمْ تَرَکْتَ بِیْ نَدَما
حَسْبِیَ الحَقُّ ما بَیْنَنا حَکَما هُوَ یَکْفی مِنَ الَّذی ظَلَما
أَجَلِیْ إنْ علی یَدَیْکَ أَتی قَدْ رَضیْتُ بِما جَری قَلَما
قُلْتُ فَنیْتُ عَنِ النَّفْسِ کالعَطَّار قالَ غَیْرَ وُجُوْدِ الحَقِّ عَدَما
عبداله جهانسری در ۷ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۵: