شهروز کبیری در ۷ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۱:
در بیت:
اگر تیغ تو هست سندان شکاف
سنانم به درد دل کوه قاف
«به درد» اشتباه است و «بدرد» صحیح است. لطفا تصحیح بفرمایید.
اشکان در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:
آیا در بیت خمر من و خمار من، تلفظ صحیح خمار به صورت خُمار و یا خَمّار است؟ و سؤال دیگر اینکه، به سر نمی شود صحیح است یا بسر نمی شود؟ ممنونم
نادر.. در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۰۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲:
در جهان جانی و در جانی جهان..
رامش در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:
اصلاح میکنم، آلبوم نای دل استاد شجریان.
رامش در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹:
این شعر سعدی بزرگ با صدای استاد آواز محمدرضا شجریان در آلبوم نوای دل شنیدن داره.
خلفانی در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۹ - پاسخ دادن شیرین خسرو را:
در اینجا دو مصراع حذف شده است:
رطب بیاستخوان آبی ندارد چو مه بیشب و من شیرینم ای شاه
درستش این است:
رطب بیاستخوان آبی ندارد چو مه بی شب بود، تابی ندارد
تو را بسیار می باشد در این راه
ولیکن تلخ و من شیرینم ای شاه
حمید در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴:
سلام و درود لطفا معنی ابیات سخت این شعر رو در سایت قرار بدید
مثلا خانه آتش زدگانیم سخنگو میتاز ...
گمنام در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:
درخت سبز درخت زنده است، که برگ و بار دارد
می گوییم درخت سبز می کنیم، شنیده یا خوانده اید؟؟
سبز را صفت درخت هم بدانید بی راهه نرفته اید چه درختی که سبز نباشد برگی ندارد تا بتوان معرفت کردگار در آن یافت.
حمید در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی:
سلام اشکان درست است که ما معمولا فکرمی کنیم که عاقل رابایددرمقابل جاهل به کارببریم ولی صرفنظر ازمعنای اصطلاحی این دوکلمه اگرماصرفامعنای لغوی این دوکلمه رادرنظربگیریم چون کلمه عاقل ازنظرلغوی دارای نوعی مفهوم ارزشی میباشد شاعربه عمد نخواسته ازاین واژه به عنوان صفت برای قاضی فاسداستفاده کندوبه جای آن ازواژه عارف استفاده کرده که ازنظر لغوی به مفهوم " آگاه "
و " دارای شناخت " میباشد .
فرشته در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
سلام. میشه منو راهنمایی کنید علاقه مجاز این بیت چیه؟
هر پارسا را کان صنم از پیش مسجد بگذرد
چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را
منصور در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » حاصل عمر:
بیت چهارم "جان" درست نیست؟
محمود سلیمانیان بروجنی در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۷ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵:
به نظر من دو مصراع بیت نخست موقوف المعانی هستند یعنی بهار میفرماید "نه میخواهم که از قفسم آزاد کنید و نه اینکه قفسم را به باغی برده و خوشحالم کنید" بلکه تنها میخواهم قبل از اینکه فصل گل و گلشن تمام شود ، یادی از من در قفس مانده بنمایید
محمود سایمانیان بروجنی در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
زیباترین "حسن تعلیل"در آخرین بیت غزل
می پرسند سعدی تو که سرحال و بانشاط بودی چرا اکنون زود روی و بیمار گشته ای
و جواب سعدی چقدر زیبا ست
همانگونه که اکسیر مس سرخ رنگ را به طلای زرد تبدیل میکند اکسیر عشق نیز برمس وجود من تاثیر گذاشته و اینک طلا شده ام . نه ناتوان و زرد روی
محمود در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
زیباترین خاطره ای که از این غزل دارم ازدوران خوش معلمی است
دانش آموزان موظف بودند که این غزل را حفظ کنند . دبیرستان نمونه بود و دانش آموزان باهوش و قرار بر بازپرسی شعر حفظی از همه دانش آموزان، طرح درسم این بود که 40دقیقه وقت صرف این کار باشد نا گفته مماناد که رابطه عاطفی نزدیکی با یکایک بچه ها داشتم .
از درب کلاس که وارد شدم "بر پا"یی شنیدم وبدنیالش همه به صورت کر
شروع کردند به خواندن
از دردرآمدی و من از خود به در شدم .....
بی اختیار اشک ازچشمانم جاری شد و اینک نیز هم .
نیلوفر در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹:
وای که چه سوزی دارن اشعار وحشی...
بی نام در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۶ - مثنوی:
گلشنی جان توست
قطره اای از باده های آسمان در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
با سلام . نظر دوستان و اساتید رو خوندم . بعضی هاش دالنشین بود برای من . بعضی هاش هم بوی دنیا و نخوت و غرور و نفسانیت. تمام حرف مولانا بر این است که " نِی باش و خالی از نفسانیات تا نوای اون روح الهی در تو دمیده بشه " . مولانا و مثنوی چیزی نیست که دور هم بنشینیم و تفسیرش کنیم . بلکه آینه ای است که ما درون خودمان را در آن می توانیم بینیم.
مثنوی را شاید بشود تفسیر کرد .که اینجا اینطور گفته فلان جا آن طور گفته اما تا زمانی که قلب ما و روح ما قطره ای از اون باده ی آسمانی را که مولانا را از خود بیخود و مدهوش کرد ، نچشیده باشیم ، فرسنگ ها از عمق موضوع دور هستیم .
بجای اینکه فقط دنبال اثبات برتری خود بر دیگران باشیم و همه ی آنچه که دیگران می گویند و درک کرده اند را غلط بشماریم و صرفا نظر خود را صحیح بدانیم ، بهتر است در این دریای مثنوی کمی شنا بکنیم کمی بچشیم و بعد هم که چشیدیم ، دیگران را هم از آن مزه و چشیدن و حال خوش بی نصیب نکنیم .
تنها چیزی که برای بنده آشکار است این است که اگر کسی در این بحر عمیق شنا کرده باشد و ذره ای از آن را با جان دل چشیده باشد ، تمان این " من بودن و من گفتن و منیت " را رها می کند و بعد هم زبان در کام فرو می برد و غرق در مستی خود می شود . .... من چه می گویم یک رگم هوشیار نیست . ای کاش ثانیه ای و لحظه ای به این ناهوشیاری نائل بشیم.
داود در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۶:
درباره برگ درختان سبز گرته برداری از زبانهای فرنگی صورت نگرفته بلکه در زبان خودمان هم هست. سبز صفت برگ هست که البته بعد از مضاف الیه آمده مانند عبارت پسران وزیر ناقص عقل در این بیت: پسران وزیر ناقص عقل به گدایی به روستا رفتند (سعدی_گلستان) که ناقص عقل صفت برای پسران هست و نه وزیر. حتی رودکی هم صفت را اینگونه بکار برده: لاله میان کشت بخندد همی ز دور چون پنجه عروس به حنا شده خضیب. ملاحظه بکنید که خضاب شده با حنا صفت پنجه است و نه عروس
ناصر در ۷ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:
آقای بیات
بیش از این مغلطه نکنید ، این غزل به ممدوح حافظ یعنی شاه ابواسحاق اینجو مربوط است نه به عبید
از کدامین مرجع چنین برداشتی کرده اید
حجت در ۷ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۰: