گنجور

حاشیه‌ها

سروش جامعی در ‫۵ ماه قبل، پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:

جناب رضا به زیباتری شکل این عزل را تفسیر نمودن. سپاس فراوان

 

عماد سودانی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:

در دو مصرع آخر شاعر (به خدا) را به عنوان قسم استفاده کرده و کاملا صحیح می‌باشد . 

کاقرار نمایی به خدایی ، به خدا ( البته ویرگول اشتباهه ولی برای درک بهتر نوشتم)

 

سعید در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱:

یا بده بوسی و جانم زنده کن

یا بکش تا وارهم یکبارگی

سعدیِ شیراز نیز غزلی با همین وزن و قافیه دارد که به احتمال قوی به استقبال همین غزل از خلاق المعانی کمال‌الدین اسماعیل سروده باشد ، چنانکه بیت آخر این غزل را نیز با تغییر در مصراع اول و اندکی تغییر در مصراع دوم به نوعی تضمین کرده است.

بیت سعدی 

خستگانت را شکیبایی نماند

یا دوا کن ، یا بکش یکبارگی

سعدی بیتی از شاعری دیگر را تضمین نمی‌کند مگر اینکه آن بیت را جلا ببخشد و زیبا‌تر بکند...

 

 

نیما امینی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:

با عرض ادب من بیت ۵ ام رو اینگونه یافتم

شهبازِ دستِ پادشهم، یا رب از چه حال

از یا برده اند، هوای نشیمنم

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست:

سلام آقا کوروش

   تصور میکنم به جد درحال خواندن دفتر دوم هستی باز قسمت  شد جوابگوی پرسش شما باشم زهی افتخار 

در این بخش مولانا به داستان ساخت مسجد قبا  وهمچنین  در رقابت با آن ساخت مسجد ضرار توسط منافقان، با هدف  تشبیه نفس آدمی که مرکز فتنه است به مسجد ضرار وهمچنین غفلت آدمی از این کانون فتنه که درعوض یافتن عیب خود به دنبال استهزا و طعن دیگران میگردد  ،پرداخته است.

(پس از نازل شدن آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰ سوره توبه و بعد از جنگ تبوک مسجد ضرار بدستور پیامبر تخریب شد.)

از ابیات قبل داره میگه مسجد قبا که از جمادات بودمسجد ضرار را طرد ونابود کردو چنین ستمی حتی در حق جمادات روا نبود پس عالم حقایق که اصل همه چیز است بدان در آن فرقهایی وجود دارد عالم حقایق نه حیات ونه مماتش مثل حیات عوالم دیگر است وهمچنین گور عالم حقایق نیز با گور عوالم دیگر فرق خواهد کردو من نمیتوانم تفاوت آن را برایت بگویم  وای مردعمل با معیار درست ،کارهایت را محک بزن که نا آگاه وناخواسته  مسجد ضرار نسازی  وبا آن حال که به سازندگان مسجد ضرار طعنه میزدی یعنی به عیب جویی دیگران مشغولی.

شاد باشی عزیز 

 

 

امیرحسین صباغی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۸ - تجدید مطلع:

این شعر امروز خوب معنی‌دار شده. یک عده قبیله‌گرا راه افتاده‌اند که فلانی همشهری من بود و هم‌زبان من بود ‌و هم‌رنگ من بود. همین نادانان اگر شعر همان شاعر را پیششان بگذاری یک بیت نمی‌توانند بی‌غلط بخوانند اگر اصلا بتوانند.

 

T M در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۱۷ - افکار خنده آور:

فُرط؟! فَرط صحیح است.

 

T M در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۱۷ - افکار خنده آور:

بیت صحیح:

با این همه هیچ کس نَپُرسد

کاین مَردکه مُرده یا که زنده است

 

 

Nima.Mmmm در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۸ در پاسخ به حبیب شمسی دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:

به نظر میرسد همین نسخه صحیح باشد.

در این شعر باید حرف الف در واژه های قافیه همچون خراب و شراب و شتاب را کمی بکشیم و بخوانیم .

همچنین واژه خراب اول در مصرع مورد نظر باید کشیده خوانده شود

مست و خراااب آمدم،مست و خراااااب میروم

 

mostafa arshad در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - تب شاهزاده:

بیت پایانی باید چنین باشد:

در میان شب ز غیبش صد گل صحت شکفت

به جای شب، تب نیز ضبط شده است.

 

نوید احمدپور در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۷ در پاسخ به پ ط دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴:

خراطی کردن چوب برای ساخت گهواره ،هنوز هم این پیشه در برخی شهرهای کوچک و سنتی رونق دارد

 

حسین۱۶۸ HOH در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۰۳:

این شکل از مصراع اول و هم دیدم چند جا :

خود ممکن ان نیست که بردارم دل

ان به که به سودای تو بسپارم دل

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۵:

سلام 

  متناظر این ضرب المثل است خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید در دیگری 

  شاد باشید

 

سینا معتمدی نژاد در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶:

درود و عرض ادب و احترام 

یکی از بهترین و زیباترین اشعار وحشی بافقی که زندگی عاشق را با هستی معشوق پیوند می زند ؛ همچنین یکی از مهمترین چکامه ها در مشاعره است که به علت اتمام ابیات و روان بودن اشعار با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ، به شدت پرکاربرد است . مشابه این اشعار را شاعران بزرگی چون رفیق اصفهانی ، محتشم کاشانی ، جامی ، فیض کاشانی ، هلالی ، طغرل احراری و به ویژه بیدل دهلوی سروده اند . (با این شباهت که همگی با چه حظ به پایان می رسند)

 

لیلا قمری در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۳:

سلام و درود
بیت پنجم مصرع دوم 
زانک صد دل چو دل خسته من هست اینجا

 

حبیب شمسی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۰۵ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:

به نظر در مصرع آخر، 

مست و خراب آمدم، مست و خراب می‌روم

شعر کمی سنگین شده که با ویرگول بعد از خراب، می توان موزون خواند. ولی بهتر بود به استناد مصرع دوم بیت نخست، آمده ام جایگزین آمدم بود.

مست و خراب آمده ام، مست و خراب می‌روم

مستندات را بررسی نکرده ام فقط یک سوال است خواستم یقین بدانم که مست و خراب آمدم، درست است یا نه؟

 

فاطمه زندی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:

#غزل شمارۀ_۲۲۱

                    

وزن: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن

(بحر رمل مثمن مخبون اصلم)

           

           

۱_مجلس ِ ما دگر امروز به بُستان مانَد

 

عیش ِ خلوت به تماشایِ گلستان ماند

 

 

دگر: برای تاکید آمده است. عیش خوشگذرانی خلوت: گوشه خلوت.

معنی بیت: امروز دیگر محفل ما درست شبیه بوستان است، خوشگذرانی در گوشه خلوت مثل گردش در باغ و بوستان است.

 

۲_می حلال َ ست کسی را که بوَد خانه بهشت

 

خاصه از دست ِ حریفی که به رضوان ماند

 

را: برای .حریف: پیاله یار.

رضوان: نام فرشته نگهبان بهشت. معنی بیت: برای کسی که خانه‌اش در حکم بهشت است شراب حلال است به خصوص از دست یار و هم پیاله‌یی که شبیه فرشته است.

 

۳_خط ِ سبز و لب لعلت به چه ماننده کنی

 

من بگویم به لب ِ چشمه حیوان ماند

 

خط سبز: موی نرم و نازک نو رسیده معشوق.

لعل سنگ قیمتی به رنگ سرخ روشن.

چشمه حیوان: چشمه آب حیات بر پایه آنچه در داستان‌ها آمده چشمه‌ای است در ناحیه‌ای تاریک از شمال به نام ظلمات که هر کس از آن بنوشد عمر جاودانه پیدا می‌کند.

معنای بیت: سبزه خط و لب لعل قامت را به چه چیزی تشبیه می‌کنی؟ اجازه می‌دهی من بگویم ؟به سبزی کنار چشمه آب حیات شبیه است.

 

 

۴_تا سَر ِ زلف ِ پریشان ِ تو محبوب ِ من است

 

روزگار م به سَر ِ زلف ِ پریشان ماند

 

تا: روزی که، از وقتی که، نیز می‌تواند به معنای "مادام که، تا وقتی که" باشد.

 

 

۵_چه کُنَد کُشته‌یِ عشقت که نگوید غم ِ دل

 

تو مپندار که خون ریزی و پنهان ماند

 

خون ریختن: کشتن مراد این است که معشوق، عاشق را دلخون می‌کند و تا حد مرگ آزار می‌دهد. معنای بیت: کسی که به دست عشق تو کشته شده است چه کند اگر غم دل خود را بازگو نکند؟ خیال نکن که بتوانی خون بریزی و کسی متوجه آن نشود.

 

 

 

۶_هر که چون موم به خورشید ِ رُخت نرم نشد

 

زینهار از دل ِ سختش که به سندان ماند

 

 

زینهار: امان، فریاد.

 سندان: ابزار آهنی که آهنگران فلز را با چکش روی آن می‌کوبند معنای بیت کسی که در برابر چهرۀ نو مثل موم نرم نشود، معلوم می شود که دلش به سختی سندان است، امان از دست چنین دلی.

 

۷_نادر اُفتَد که یکی دل به وصالت ندهد.

 

یا کسی در بلد ِ کفر مسلمان ماند

 

نادرافتد: کمتر اتفاق می‌افتد.

 بلد کفر: سرزمین کفر.

 معنای بیت: بعید است کسی دل به وصال تو نبندد و عاشق تو نشود همچنان که بعید است کسی در سرزمین کفر مسلمان بماند.

 

۸_تو که چون برق بخندی، چه غمت دارد از آنْک

 

من چنان زار بگریَم که به باران ماند

 

چه غیمت دارد: چه غمت باشد. آذرخش وقتی لب‌های یار در اثر خنده از هم باز می‌شود دندان‌های سفید و درخشان او برق می‌زنند و شاعر از این برق به آذرخش یا برق آسمان تعبیر کرده است که در پی برق یا باران اشک می‌بارد.

در این بیت تناسب ِ«برق و باران» و تضاد ِ« گریه و خنده »مراعات شده است.

 

 معنای بیت: ای کسی که با دیدن حیرت و سرگشتگی سعدی در برابر زیبایی معشوق زبان به طعنه گشودی و او را سرزنش کردی طعنه ی تو منصفانه نبود، آیا کسی هست که چنین چهره زیبایی را ببیند و حیران نشود.

 

۹_طعنه بر حیرت ِ سعدی نه به‌اِنصاف زدی

 

کس چُنین روی نبیند که نه حیران ماند

 

 معنای بیت: ای کسی که با دیدن حیرت و سرگشتگی سعدی در برابر زیبایی معشوق زبان به طعنه گشودی و او را سرزنش کردی طعنه تو منصفانه نبود آیا کسی هست که چنین چهرۀ زیبایی را ببیند و حیران نشود؟.

 

۱۰_هر که با صورت و بالایِ تواَش اُنسی نیست

 

حَیَوانی ست که بالاش به انسان ماند

 

انس: الفت.

دلبستگی. بالاش :قد و قامتش

 

شرح :محمدعلی فروغی ،حبیب یغمایی

سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟

از گلستان ِ ما بِبَر طبقی 

شاد و تندرست باشید .

 

محمدجواد اله وردی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۴ در پاسخ به حسام بیگ مرادبیگ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

چه زیبا فرمودید 

یا به دیگر سخن: جهل نگهبان تقواست .هرچقدر افق دید محدود تر باشد میل و شهوت کمتر است و جاهل در تاریکی مفیدی به سر می‌برد.

ویکتور هوگو (مردی که می خندد)

 

محمدجواد اله وردی در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۴ در پاسخ به شاهو (Idol Breaker) دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

خطاب به شاهو idol breaker

یک جرعه می کهن ز ملکی نو به

وز هرچه نه می طریق بیرون شو به

دردست به از تخت فریدون صد بار

خشت سر خم ز ملک کیخسرو به

این رباعی شماره ۱۵۶ خیام هست 

حال شما به من بگو یا خیام به فکر شکم و زیر شکم (مادیات دنیا)بود 

به نظر من بیشتر کسی به فکر مادیات است که از چین تا اسپانیا کشور گشایی کرده است و زنان نوادگانش از قوم های دیگر باشند( یکی از زنان امام حسین ایرانی،و مادر امام مهدی پرتقالی) تا کسی که در کارنامه خود ریاضیات نجوم و تقویم جلالی را داراست.

پایان سخن باید بگویم: اگر ذره ای به این خاک که از آن تغزیه کردی غیرت و احساس مسئولیت میکردی همچین توهین بیشرمانه ای که بیشتر به خودت و کسانی که ازشان پیروی میکنی شباهت دارد به اسطوره این مملکت کهن نمیکردی.

 

کوروش در ‫۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست:

نه حیاتش چون حیات او بود

نه مماتش چون ممات او بود

 

گور او هرگز چو گور او مدان

خود چه گویم حال فرق آن جهان

 

یعنی چه ؟

.

 

۱
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۵۰۷۶
sunny dark_mode