ای هم سفر عزیز من مَجد
افکارِ تو خنده آورنده است
خواهی تو اگر نویسی این جُنگ
بنویس، چه جایِ شعر بنده است
این پند که می دهم فراگیر
هر چند که اندکی گَزنده است
«در شعر مپیچ و در فنِ او»
کاین کار ز کار های گُنده است
رو هوچی و روزنامه چی شو
این است که فایَدَت دِهَنده است
امروز به هر کجا ادیبی است
در گوشۀ عُزلتی خَزَنده است
اَشغال نصیب هر چه کونی است
اَحرار اسیرِ هر چه جِنده است
این سگ مرَضی بُوَد که آخِر
از گرسنگی ترا کُشَنده است
این است طَنابِ احتیاجی
کِت بر دَرِ هر خسی کشنده است
رَو تجرِبهای ز حالِ من گیر
کاین تجربه مر ترا بَسَنده است
بینی تو که شعرِ بنده امروز
بر طبعِ مرا هب جان خَزَنده است
هر شعر که بشنوند نیکو
هر چند که بُوِیِ خون دهنده است
چون مختصر و سلیس و خوب است
یا صاف و صریح و پوست کَندَه است
از فُرطِ مَحَبَّتی که دارند
گویند که شعر، شعرِ رنده است
با این همه هیچ کس نَپُرسد
کاین مَرد که مُرده ای که زنده است
دزدانِ خروس دیگرانند
پرهاش بُرون ز جیبِ بنده است!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به انتقاد از وضعیت ادبیات و نویسندگان معاصر میپردازد. او به دوستش مجد میگوید که اگر میخواهد در مورد جنگ بنویسد، بهتر است از کارهای بزرگ و گنده پرهیز کند و به جای آن به کارهای هوچیگری و روزنامهنگاری بپردازد که بیشتر مفید است. شاعر به مشکلات زندگی و عدم درک درست از شعرهای خودش اشاره میکند و بیان میکند که شعرهایش امروز بیشتر مورد توجه نیست و تنها به شکل ناپسندی مورد قضاوت قرار میگیرد. او همچنین به دزدی ادبی اشاره میکند و میگوید که ادبیات دیگران به او نسبت داده میشود. در نهایت، او از بیتوجهی و عدم حمایت از شعر خوب انتقاد میکند.
هوش مصنوعی: ای دوست عزیزم، افکار تو بسیار خندهدار و سرگرمکننده است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی چیزی بنویسی، این دفتر را بنویس، زیرا شعر من جایی در آن ندارد.
هوش مصنوعی: این نصیحتی که به تو میکنم، اگرچه ممکن است کمی تلخ باشد، اما برای تو بسیار مفید و آموزنده است.
هوش مصنوعی: در شعر خود طوری عمل نکن که پیچیدگیها را به کار ببری، زیرا این کار از امور بسیار سنگین و دشوار است.
هوش مصنوعی: نمیتوانی فقط به حرفهای بیهوده و شایعات توجه کنی؛ بلکه باید به اطلاعات معتبر و مفید روی بیاوری که ارزش و فایده واقعی دارند.
هوش مصنوعی: امروز هر نویسنده یا شاعر مهمی در جایی دورافتاده و گوشهنشین به سر میبرد.
هوش مصنوعی: هر چه در دنیا به دست میآید، نصیب افراد معمولی و عادی میشود، اما افراد آزاد و مستقل تحت تأثیر چیزهای بیارزش و پست قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: این سگ بیماری است که در نهایت به خاطر گرسنگی تو را خواهد کشت.
هوش مصنوعی: این یک نیازی است که بر در خانه هر انسانی که در شرایط سختی قرار دارد، کشیده شده است.
هوش مصنوعی: پس میتوانی از وضعیت من درس بگیری، زیرا این تجربه برای تو کافی خواهد بود.
هوش مصنوعی: تو توجه کن که شعری که من امروز سرودهام، برای روح و جان من بسیار دلپذیر و لطیف است.
هوش مصنوعی: هر شعری که به خوبی شنیده شود، حتی اگر بوی خون بدهد، تأثیری مثبت دارد.
هوش مصنوعی: این متن به بیان این نکته میپردازد که برخی از مسائل یا اطلاعات، به صورت مختصر، ساده و واضح ارائه میشوند، به طوری که درک آنها آسان است و نیازی به پیچیدگی ندارد. این نوع بیان میتواند به روشنتر شدن مفاهیم کمک کند.
هوش مصنوعی: او از شدت عشقی که دارد، میگوید که شعر خیلی لطیف و زیبا است.
هوش مصنوعی: با وجود تمام این مسائل، هیچکس نمیپرسد که این مردی که به نظر میرسد مرده، در واقع زنده است.
هوش مصنوعی: دیگران از دستاوردهای من بهرهبرداری میکنند و من فقط شاهد این وضعیت هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در شعر مپیچ و در فن او
چون اکذب اوست احسن او
همین شعر » بیت ۴
«در شعر مپیچ و در فنِ او»
کاین کار ز کار های گُنده است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.