گنجور

حاشیه‌ها

حمید حسینی در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

با سلام .
یاقوت لبت در عدن پرورده
این مصرع وزنش درست در نمیاد احتمالا اشتباه تایپی داره
احتمالا به صورت زیر باید باشه
یاقوت لب تو در عدن پرورده

 

هونام در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:

با درود
ببخشید اما خب دوست داشتم به اون دوستایی که دنبال عربی رباعیات هستن بگم که حالا چرا عربی؟؟؟حالا چرا یه زبون دیگه اصلا؟شما الان پارسیه این رباعیاتو کامل دربرگرفتید گیر دادید به عربی یا یه زبون دیگه این رباعیات؟؟همین الانش بس نیست تو یه جمله ده کامه ایمون 9 کلمش عربیه؟؟؟؟
رباعیاتم عربی میخوایید؟؟
اینا شعرای پارسی زبانند گرچه تو اشعارشون کلمات عربی هم هست همشون اما شما دیگه دنبال چی هستید؟؟؟
پارسی را پاس بداریم،فقط واسه خنده این جملرو ههمون میگیم.
زبونمون زیباترین زبون کل تاریخ بشریته
آدم کلافه میشه میبینه بعضی افراد دنبال ترجمعه یه زبون دیگه این اشعار هستن،این همه عذاب سرمون آوردن ملل دیگر بس نیست حالا اشعار فردوسی و خیام رو هم بیایید عربیشونو بخونیم،آفرین به روحیتون
زنده باد پارس و پارسی

 

رسول در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۰ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت رازجویی موسی از ابلیس:

نام نیک مرد در بدنامیست به چه معناست؟

 

فریدالدین در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:

آقای صفا (حاشیه 2):‌ در گفتارش دکتر گرمارودی نیز بین را و ز به صراحت درنگی شنیده می شود که بیانگر همین فاصله است، که با نبود آن مصراع اول بی مفهوم می‌شود. و اینک دیدم که دکتر صحافیان و آقایان بهزاد و رضا در معنی آن به تفصیل نگاشته‌اند.
پیروز و استوار باشید.

 

حسنا در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴۴:

استودان جایی است که زرتشتیان مردگان خود را می‌گذاشتند. همان استخواندان.

 

کیوان در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

این یک دروغ بزرگ است که این ربایی از خیام است و متاسفانه اکثر عوام هم باور کردند.

 

دریا در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:

این اقاعه که شعرو میخونه صداش اصلا مناسب اینکار نیست.لدفا ی خوش صدا تر بیارید که شعر قشنگ به استخونای ادمم نفوذ کنه...

 

محمدمهدی حسنلو در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:

سلام دوستان کاش میشد فهمید کا حضرت مولانا هر شعری را برای چه اتفاقی یا در وصف چه شخصی یا برای روایت چه داستانی سروده ومنضور

 

ایلیا محمدی در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۹۰:

این رباعی از نورالدین قراری گیلانی میباشد و از ابوسعید نیست که در زمان حیات شاعر نیز معروف بوده و تذکره نویسان زیادی از جمله تقی اوحدی در عرفات العاشقین و واله داغستانی در ریاض الشعرا و تقی کاشی در خلاصه الاشعار به نام قراری گیلانی آورده اند و در آن زمان از رباعیات مشهور بوده است
گر عشق دل مرا خریدار افتد
کاری بکنم که پرده از کار افتد
سجادهٔ پرهیز چنان افشانم
کز هر تارش، هزار زنار افتد

 

عبدالرضا فرهودی در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:

باسلام این غزل رواستادبنان دریک مهمانی خصوصی باصدای تاراستاد محمدرضالطفی میخونن گویاحوالی سال1350وبه گفته سایه ابتهاج این اولین دیداراین دواستاد بی بدیل موسیقی است استادبنان میگویدسایه این مثل آقاحسینقلی تارمیزنه!!!....

 

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:

ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست/با ما مگو به جز سخن دل نشان دوست
سلام و درود جناب آقای نوری
در این بیت پیک پی خجسته همان کسی است که از نزد دوست می آید و قاصدِ پیام و سخن دوست است. می تواند باد صبا باشد، می تواند یک شخص باشد و این را از بیت بعد و ابیات بعد می شود فهمید.
حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود/یا از دهان آن که شنید از دهان دوست
آرزوی سعدی این است که سخن را از زبان دوست بشنود یا با واسطه از کسی که خودش از دهان دوست شنیده است و همان شخص، پیک پی خجسته است.
این بیت نیز مکمل همان بحث است
ای یار آشنا علم کاروان کجاست/تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست
از قاصدی که از نزد دوست می آید می پرسد که علم و نشان کاروان دوست کجاست تا به پای آن سر بنهیم
فکر کنم هرچه سخن سعدی را شرح و تفسیر کنیم فقط از زیبایی آن کم کرده ایم مخصوصا مثل بنده که تخصصی در ادبیات ندارم.
این غزل را با آواز استاد شجریان در دل مجنون بشنوید زیبایی های آن آشکارتر می شود.
ایام عزت مستدام

 

خسرو در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱:

این رباعی اصلا از خیام نیست. این رباعی از شیخ سنجان خوافی یا شاه سنجان خوافی است. وقتی اشتباهی شکل گرفت و اثری سحوا و عمدا به نام کسی منسوب شد، بقیه انسانها دچار اشتباه میشوند و کسی دیگر را که صاحب اثر نیست، صاحب اثر تصور میکنند.

 

ندا در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۰:

با سلام ببخشید کسی میدونه چطور میتونیم شعر بخوانیم و در سایت گنجور قرار بدیم ؟ ممنون میشم

 

آرش در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳:

آقا مسعود درست میفرمایند. این رباعی متعلق است به شیخ سنجان خوافی. خیلی از رباعیات دیگر شاعران و عارفان را نیز به خیام منسوب کردند. وقتی به اشتباه اثری از یک شخص دیگر به دیگری انتساب میگردد، به مرور زمان نقش اصلی صاحب اثر کمرنگ یا محو میگردد و حق صاحب اثر ضایع میگردد.این عملی قبیح و غیر فرهنگی است.

 

فیصل درگاهی در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵:

در ازل داده است ما را ساقی لعل لبت....
این مصرع رو بی شک در تمام نسخه ها به صورت اشتباه دیده ام صحیح این مصرع چنین است:
در ازل داده است ما را ساقی روز الست
ممنون

 

مسعود در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳:

متاسفانه این رباعی اصلا از خیام نیست و به اشتباه آن را به خیام منسوب کردند.
خیام یا شاه سنجان خوافی؟
رضا ضیاء
نقل از:
جمعی به تشککند و قومی به یقین / هریک به رهی فتاده اندر پی دین/ ناگاه منادی ای برآید ز کمین / کای بی خبران راه نه آنست و نه این صورت منقول در بالا را استاد همایی به نقل از «جنگی قدیم» نقل کرده اند که آثار کهنگی و اصالت آن آشکار است و آن را از «شیخ شاه سنجان خوافی» متوفی 599 دانسته اند. (رباعیات خیام، ص 51 و 52 مقدمه) این انتساب با کتاب عرفات العاشقین تایید می شود: در جلد چهارم، ص 1953 نیز به نام همو آمده است. (در آنجا مصراع چهارم «قومی دیگر فتاده اندر ره دین» ضبط شده ولی بقیه رباعی با صورت بالا همخوان است). احمد شاملو در آلبوم «رباعیات خیام» صورتی متفاوت ازین را خوانده: «قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان فتاده در راه یقین / می ترسم از آنکه بانگ آید روزی...» کسی که قریحه شاعرانه بیشتری داشته «جمعی به تشککند» را به «قومی متفکرند» تبدیل کرده که روان ترست. با روایت مزبور، مصراع سوم قافیه ندارد (می ترسم از آن که بانگ آید روزی...) چون یکی از نشانه های کهن بودن رباعی، مقفی بودن هر چهار مصراع است، احتمالا کسانی که این قاعده را نمی دانسته اند، بعدا، آن را به صورتی که در نوار خوانده شده تغییر داده اند.

 

MeH در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:

در پاسخ به امیر:
شیخ اجل، از حضرت یوسف گفته برای اشاره به اوج زیبایی معشوق و نه مرد بودنش. کدام زن را می توان نام برد که در تاریخ به زیبایی مشهور بوده است؟
چون چنین زنی نداریم و چون حضرت یوسف به زیبایی شهره بوده و داستانش در قرآن هم آمده است، استاد سخن برای اشاره به زیبایی خیره کننده ی معشوق، حضرت یوسف را یادآور شده است. در واقع با توصیف شیخ اجل می توان گفت که معشوق، نسخه ی زن حضرت یوسف بوده است.
این شعر واقعا در اوج زیباییست. مگر می توان زیباتر از این معشوق را وصف کرد؟!!!

 

ایرج در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۷:

من در کل ترجیع می دهم وزن شعر را مفعولاتن مفعولاتن دوبار در هرمصرع یعنی مربع در نظر بگیرم

 

ایرج در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۱:

فعلات فع لن درست است متفاعلاتن

 

ایرج در ‫۳ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱۱:

وزن فعلاتن فع لن هست یا می توانیم بگوییم متفاعلاتن

 

۱
۱۴۹۱
۱۴۹۲
۱۴۹۳
۱۴۹۴
۱۴۹۵
۵۰۶۳
sunny dark_mode