گنجور

حاشیه‌گذاری‌های عباس صادقی زرینی

عباس صادقی زرینی

تاریخ پیوستن: ۷م تیر ۱۴۰۱

این شعر از باباطاهر نیست

نشانه های زبانی و خصوصیات سبکی و دیدگاه شخصی و جهان بینی شاعر ، این را به ما می گوید

اگر این نشان های زبانی از آن باباطاهر باشد باید در جاهای دیگر از متن باباطاهر هم دیده شود 

درضمن در سبک هندی تضمین به این شکل کمتر اتفاق می افتد و حتی استفاده ی چندباره مضمون از شعر خود شاعر هم قبیح بوده است و کاری ناپسند محسوب میشده  

آمار مشارکت‌ها:

حاشیه‌ها:

۲۷

ویرایش‌های تأیید شده:

۷۸

ویرایش‌های قطعات تأیید شده:

۱


عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۰ دربارهٔ طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵:

این رباعی نیست و باید از اینجا حذف شود 

فاعلاتن فاعلاتن ....است 

عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲:

بسیار زیباست 

البته منظور نامه خشک و خالی ست 

 

عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۱:

این رباعی هم اشکال قافیه دارد 

هزار دو معنا بیشتر ندارد 

هزار« بلبل »و هزار «عدد»

عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۰:

این رباعی اشکال قافیه دارد !

سر نمی تواند قافیه باشد چون یک معنا بیشتر ندارد 

عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۵:

اشاره بسیار زیرکانه و زیبایی جهان ملک خاتون به تلمیح تاریخی مسعود و محمود غزنوی !

عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۰۷ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲:

 

مردی که به او دل‌بنهد مرد آنست 

 

در همین رباعی نگاه  مرد محور و زبان مردانه ادبیات نمود بیشتری دارد ، انگار مشکل در زبان است که کلمه ای نداریم تا بگویم که این کار، کار زنانه ای ست ، کار بزرگیست که از روی اقتدار انجام گرفته 

 

عباس صادقی زرینی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵:

این دو رباعی ست و باید در دو قسمت بیایید 

عباس صادقی زرینی در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۹ - حسن شاملو علیه الرحمه:

دارد چون حسن سری به درگاه رضا 
بیرون نرود یک قدم از راه رضا 
خواهی که سرت به عرش توفیق رسد 
بگذار بر آستانه شاه رضا 

#حسن_شاملو ( ۱۰۵۰ ه. ق )
کتاب مشاهیر مدفون در حرم رضوی جلد دوم

عباس صادقی زرینی در ‫۳ ماه قبل، شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ سیدای نسفی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲ - تاریخ وفات حاجی بهرام:

این رباعی نیست 

پس در بخش رباعی نباید باشد 

عباس صادقی زرینی در ‫۳ ماه قبل، شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۶ دربارهٔ سیدای نسفی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷ - اسبیات:

این رباعی نیست

پس نباید در این بخش باشد 

عباس صادقی زرینی در ‫۳ ماه قبل، شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۱ دربارهٔ سیدای نسفی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰:

کارم به یکی بلای جان افتاده

سودا به سرم جهان جهان افتاده

فرزند عزیز من که دل نامش بود

عمریست به دست الامان افتاده

عباس صادقی زرینی در ‫۳ ماه قبل، شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۳۰:

یا رب به کرم بر من درویش نگر

بر حال من خستهٔ دلریش نگر

هر چند نیم لایق بخشایش تو

در من منگر در کرم خویش نگر

 

این رباعی به اینگونه درست است و در نسخه های قدیمی تر به نام سید میر علی همدانی آمده است . 

به این نسخه استاد سعید نفیسی نمی توان زیاد اعتماد کرد

 

یا رب ز کرم بر من دل ریش نگر

وی محتشما، بر من درویش نگر

خود می دانم لایق درگاه نی ام

بر من منگر، بر کرم خویش نگر

 

این رباعی در دیوان بابا افضل کاشانی به اینگونه آمده است 

 

 

عباس صادقی زرینی در ‫۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۷۹ - در غزل است:

این رباعی نیست

پس باید در اینجا قرار بگیرد 

عباس صادقی زرینی در ‫۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۴۰:

این شعر از آن میر محمد هاشم کاشانی معروف به سنجر کاشانی است .‌سنجر در شهر بیجاپور هند دفن است .‌سال وفات ۱۰۲۱

عباس صادقی زرینی در ‫۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۳۷ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۹۰:

از حادثهٔ جهان زاینده مترس

و ز هرچه رسد چو نیست پاینده مترس

این یکدم عمر را غنیمت میدان

از رفته میندیش وز آینده مترس

 

 

معمولا این رباعی ها معروف به رباعی های سرگردان هستند 

یعنی شاعر اصلی آن معلوم نیست و همیشه به نام شاعران صاحب نام مشهور آمده است یا در دیوان آنها جمع آوری شده است 

عباس صادقی زرینی در ‫۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۵:

دوبیت عاطفه خالص

اگر شعر میخواست تنها مشغول مدح شاه باشد در دربار می ماند و به قصیده بودن خودش ادامه میداد ، اگر میخواست وصف معشوق باشد در خانه و میخانه می ماند و به غزل بودن خودش ادامه میداد . اما شعر زندگی دیگری هم داشت از جمله بیان عواطف مادرانه ، پندهای پدرانه ، انتقال تجربه های عمومی و حرف عرفاو‌ بزرگان و ... که مجموع اینها را در «حکمت مردمی» خلاصه باید کرد . 
نصحیت ها و حرف هایی که مردمان عادی در صحبت های روزمره باهم دارند . برهان های عقلی مردمی و دلایل ذهنی عمومی ، اعتراض ها و انتقادها ، درد دلها و حرف های سینه به سینه که اینها همه حکمت های کوچه و بازارند .‌
اما این حکمت های مردمی در عین حال باید کوتاه و موجز باشند تا به خاطر سپرده شوند. باید برهان عقلی همین‌ مردم باشند ، یعنی تطباق عینیت و ذهنیت اکثریت مردم !
باید با کمترین استعاره و صنعت باشند 
تا فهمیده شوند . 
و‌صدها باید دیگر‌که دوستان باید بگویند ...
از آنجایی که ذهنیت ایرانی ثنویت گراست، 
تک مصرع ها با ذائقه او جور در نمیاد و آن حرف و‌ نصحیت و حکمت را باید در یک بیت یا حداکثر دوبیت ارئه کرد چرا که ذهن های کوچه و بازار حوصله و‌‌ همچنین زمان قصیده دوصدبیتی و مثنوی هفتاد منی را ندارد .‌
حالا با دوبیت روبرو هستیم که یکی عاطفه خالص است و یکی برهان عقلی مردمی دارد . 
از آنجا که عاطفه احتیاجی به برهان ندارد هر کجا به میدان بیاید ، برهان عقلی و فلسفی ، معرکه را خود به خود خالی می کند چرا که عاطفه خودش یک برهان قوی دارد که هیچ نیازی به دلیل و برهان دیگری هم ندارد : 

به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته وینم

ما در این دوبیتی از بابا طاهر دلیل نمی خواهیم اما می‌پذیریم که او در هر چه می نگرد قامت رعنای یار را می بیند .‌
این برهان عاطفی بقدری محکم است که ما را قانع می کند . مثل دوست داشتن مادر است ، آن هنگام که می گوید دوست دارم ، ما از مادر دلیل نمی‌خواهیم چنانچه او بی دلیل و برهان دوست دارد و همین که می گوید آدمی باور می کند !
و اما به مثال زیر دقت کنید ؛

دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش به بادامی بسازد

در این دوبیت دلیل و برهان عقلی اقامه می‌شود و با پیگیری تاریخی این شعر ، به طالب آملی میرسیم یعنی تکه ای از غزلی را کنده اند و از آنجا که هم‌وزن دوبیتی است، در قالب دوبیتی ریخته اند .‌ شاید برای فهم بهتر بتوان گفت که قالب دوبیتی قالب شیشه ایی ظریفی ست که با کمترین فشار برهان عقلی و فلسفی، خرد می شود و می شکند ،  ادامه غزل طالب آمل را با هم بخوانیم ؛ 
ندارم ظرف می دل را بگوئید/ سفالی بشکند جامی بسازد
قناعت بیش ازاین نبود که عمری/ بجامی دردی آشامی بسازد
چو من مرغی نکرده صید ایام/ مگر کز زلف او دامی بسازد
دعا گو قحط شو طالب حریفی است/ که ایامی بدشنامی بسازد

عباس صادقی زرینی 

عباس صادقی زرینی در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۳۴ دربارهٔ فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۰:

عباس صادقی زرینی در ‫۸ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۰:

این رباعی در چند تذکره به اسم میرعبدالرزاق اصفهانی هم اینگونه آمده است :

یک چند در این شهر پریشان گشتیم 

گفتیم گران شویم ارزان گشتیم 

در طالع ما کساد بازاری هست 

کآیینه فروش شهر کوران گشتیم 

 

ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب

 

عباس صادقی زرینی در ‫۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:

با من بودی منت نمیدانستم

یا من بودی منت نمیدانستم

رفتم چو من از میان ، تو را دانستم

تا من بودی! منت نمیدانستم 

ملامحسن داماد ملاصدرا ست و شعرهایش بیشتر جنبه فلسفی دارد 

در این رباعی هم بحثش ادامه همان نگاه فلسفی ست

اگر اینگونه بخوانیم قابل فهم تراست 

با من بودی من نمی دیدمت / خود من بودی من نمی دیدمت / تا اینکه این من از میانه برخاست / چون تا من بود نمیگذاشت تو را ببینم 

 

 

عباس صادقی زرینی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴۳:

یکی از ضعف های سبک هندی 

ارتباط عمودی نداشتن غزل است . اما بیدل این ضعف را از بین میبرد و به سبک هندی آبرو و اعتبار میدهد 

۱
۲