اسد در ۴ ساعت قبل، ساعت ۰۵:۱۹ در پاسخ به احسان چراغی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
دوست گرامی احسان،
من در نسخه ای از دیوان حافظ بیت مورد نظر شما را با این واژگان دیده ام:
جمیله ایست عروس جهان ولی هش دار
که این مخدره در عقد کس نمی پاید.
که به نظرم "نمی پاید" صحیح است و معنای نپاییدن در عقد کس همان عروس هزارداماد بودن است.
امیر الخوانین در ۴ ساعت قبل، ساعت ۰۵:۱۷ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳۵:
بیت تصادفی اول...چه شعر زیبایی!!
امیر الخوانین در ۴ ساعت قبل، ساعت ۰۵:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:
بنده کاری با بحث بالا(حدود ۱۰۰ پیام) ندارم!
کار جناب خیام رو از دیدگاه ادبی و سبکشون بررسی میکنم؛
طبق نظر قطعی هر عزیزی که دو سبک ادبی اشنا باشه میدونه که توی ایران نماینده اصلی سبک اگزیستانسیالیسم جناب خیام و البته صادق هدایت عزیز هستند...در سبک اگزیستانسیالیسم، غنیمت شمردن حال و زندگی به گونهای که دنیا هیچ هست اولویت اول محسوب میشود...اگر با کتاب های جناب البرکامو یکی از پرچمداران سبک اگزیستانسیالیسم یا حتی کتب و نظرهای جناب صادق هدایت اشنایی داشته باشید قطعا این رو میدونید...در سبک اگزیستانسیالیسم دو دیدگاه جدا به وجود میاد بعد از جملهی:
دنیا همه هیچ است!
الف) پس دنیا ارزش زندگی ندارد!! دنیا فلکیست که در هر دوران رنجی برایمان به ارمغان میاورد!!
دیدگاه نویسندگانی مثل صادق هدایت و فرانتس کافکا
ب) دنیا هیچ هست پسباید از آن نهایت لذت را برد!! استفاده کرد و خوش بود!! مثل جناب کامو و خیام بزرگ...
با دانستن همین چند خط نیازی به تعابیر و تفاسیر و شک و گمان نیست...
سفید در ۵ ساعت قبل، ساعت ۰۴:۱۹ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸:
زلفت به ره هوش و خرد دام کشیده
چشم از دو طرف گوشه این دام گرفته...!
مهرداد کیان نژاد در ۶ ساعت قبل، ساعت ۰۳:۳۶ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
درخت هرچه پربار تر، سر افکنده تر.
با احترام و ادب هم میشه پاسخ سوال بقیه رو داد. این همه ناز و تبختر و تحقیر در جمله اولتون آدم رو به خنده میندازه! چند پاسخی از شما به دیگران که فقط تو همین صفحه دیدم همین لحن و ریخت رو دارن! با خودتون و بقیه مهربونتر باشین😂
H A در ۷ ساعت قبل، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی!
چه تعبیر قشنگی؛ زبان حال!
الف.الف:)
نیلوفر در ۸ ساعت قبل، ساعت ۰۱:۱۰ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۶۹ - ای خایه:
بنده در جایگاهی نیستم که درباره اشعار ایشان اظهار نظر کنم اما این دیگر چیست😭😭😭😭
محمد ملکی در ۹ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۴۷ - و له ایضا:
این شعر از حافظ است یا از حیدر؟
در سخنرانییی از دکتر رضا ضیاء می شنیدم که این شعر از حیدر است و متاسفانه با استفاده از این شعر، برخی گفته اند که حافظ پسری داشته و او فوت کرده!!! در حالی که حیدر شیرازی این شعر را گفته. و همینطور شعر المنه لله که در میکده باز است...
ولی راستی، حیدر شیرازی نیز شاعر بزرگی بوده است که این چنین معانی عاشقانه ای را در شعر های خود جای داده است. درود و رحمت خدا هم بر حیدر شیرین سخن و هم بر حافظ شیرین سخن.
جعفر عسکری در ۱۰ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۶:
متن بالا اشکالات وزنی و املایی بسیار داره، بر اساس نسخه ی شادروان محمد قهرمان، شکل درست غزل رو می نویسم:
پی به خلوتگاه قرب از بس که شب ها برده ایم
صبح چون سر زد، بسان شمع، ما دلمرده ایم
نیست نفسِ دون، امانت دار یک جو اعتبار
حق به دست ماست، گر چیزی به خود نسپرده ایم
گر بها می داد ما را، قدر ما را می شناخت
در کف ایام کالای به یغما برده ایم
باده دُردآمیز گردد شیشه چون بر هم خورَد
گردش افلاک تا برجاست، ما آزرده ایم
گلبن ایام را ما آشیان بلبلیم
عالم ار سرسبز گردد، ما همان پژمرده ایم
یادگار دودمان پردلی مائیم و شمع
سر به تاراج فنا رفته است و پا افشرده ایم
باده در سر، یار در بر، می رسد ما را کلیم
چون صراحی گر دماغ خود به بالا برده ایم
امین مروتی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۰:
شرح غزل شمارهٔ ۱۷۵۰ (تلخی نکند شیرینذقنم)
مستفعلتن مستفعلتن
محمدامین مروتی
از معدود شعرهای مولاناست که به عشق زمینی و عشق بازی را توصیف می کند. عرفا بعضاً از تجارب عاشقانه و زمینی خود و اتصال و ارتباط آن با حال و هواهای معنوی سخن گفته اند.
تلخی نکند شیرینذقنم
خالی نکند از مَی دهنم
سخن از محبوب شیرین دهانی است که شاعر را می بوسد و او از این بوسه مست می شود.
عریان کندم هر صبحدمی
گوید که بیا، من جامه کنم
هر صبح عریانم می کند و خودش هم عریان می شود تا به هم بیامیزیم.
در خانه جهد، مهلت ندهد
او بس نکُنَد، پس من چه کنم
معشوق شاعر، شور و اشتیاق و بی صبری از خود نشان می دهد.
از ساغر او، گیج است سرم
از دیدن او جان است تنم
مرا مست کرده و از دیدنش، تنم به جان تبدیل شده. یعنی حالی خوش و معنوی یافته ام.
تنگ است بر او، هر هفت فلک
چون میرود او در پیرهنم
چنان مشتاقانه با من درمی آمیزد،گویی در هفت آسمان نمی گنجد.
از زهره ی او من شیردلم
در عربدهاش، شیرین سخنم
از دل و جرئتش من شجاع می شوم و از عربدۀ شادمانه اش، سخن من هم شیرین و شنیدنی می شود.
میگفت که تو در چنگ منی
من ساختمت، چونت نزنم
معشوق می گفت تو ساختۀ منی و مال منی و اگر دلم بخواهد می توانم تو را هم بزنم. منظور این است که عشق، فاصلۀ عاشق و معشوق و دوئیت ایشان را از میان برمی دارد.
من چنگ توام، بر هر رگ من
تو زخمه زنی، من تن تننم
شاعر هم ضمن تصدیق ادعای معشوق می گوید هر چه می کنی بکن. من سازی هستم در دستان تو. زخمه و زخمم بزن تا به آواز درآیم.
تن تنن، وزن اجزای آواز یا ارکان عروضی شعر بر حسب اتانین عروضی هست. مثلاً تننن تن معادل فعلاتن هست.
حاصل، تو ز من دل برنکنی
دل نیست مرا، من خود چه کنم
حلاصه تو از من دل برنمی داری و من هم دلم را از دست داده و به تو داده ام و کاری از دستم برنمی آید.
26 دی 1403
طاهر در دیروز چهارشنبه، ساعت ۲۳:۰۴ در پاسخ به mehr دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵:
ممنون از حضرتعالی بخاطر توضیحات جامع و کاملتان
ابوتراب. عبودی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۵:
باسلام و عرض ادب تقدیم به محضر جمیع استادان عزیز و گرانقدر در گنجور
بی خودشده ازخویشم و غمخوار ندارم
در هر دو جهان جــز تـو مــدد کار نـدارملیلای منی، ای همه ی بـودو نبـودم
مجنون توام ، غیر تو دلــــــدار ندارمیک لحظه به خــود وامگذارم ز عنایت
بی إذنِ تـــو، انـدیشه ی کـردار نــــدارمنه حوصلهٔ نوح مرا هست،نه آن عمر هزاره
یعقوب نـی ام طاقت بسیار نــــــــــــــدارمزَاسـرارِ درونم تو خبــر داری و دانــــــی
تسلیم رضای تــــــوأم ،انکار نــــــــــدارمغیرازسر شوریده وُ جز خونِ رگ وُ جان
چیــــزی که کنم در رهَت ایثار نـــــــــدارممینای دلِ تنگِ(عبودی) بشکسته
چیـــــز دگــــــری لایق بازار نــــــــدارمدیوان عبودی چاپ دوم
محمد ملکی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح الامام ابی عبدالله الصادق علیه السلام » شمارهٔ ۲ - فی مدح الامام ابی عبدالله الصادق علیه السلام:
بسیار شعر زیبایی بود. لذت بردم
سید مصطفی سامع در دیروز چهارشنبه، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در تهنیت ولادت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام:
سرِّ رب
ساقیا می ده که شد ماه رجب
شد زمانی شادی و عیش و طربگو به مطرب زن تو ساز دلنوا
تا زداید از دل محزون تعببعد سه روز و سه شب شد آشکار
ماه تابان از حرم با نور ربشد چراغانی ز شادی هر طرف
جلوگر شد میر کل شاه عرببوسه ها زد بر رخ حیدر نبی
خنده زیبد بر رخ مولا عجبروز مولود علی حیدر شده
نعره حیدر زنید هر روز و شبیاعلی و یاعلی و یاعلی
نام حیدر است هردم زیب لباز فلک خیلی ملک سوی زمین
آمدند بهر طواف گل نسبباب شهر علم احمد حیدراست
او بود شیر خدا و سر ربفاتح بدر وحنین و خیبر است
شیرگیر و شیر کش والالقبگفت احمد بعد من مولا علی
بهر تان باشد امیر منتخبروز محشر ساقی کوثر علی است
باده مینا ز مولایت طلبداده ایزد بهر او عز ومقام
حاسدان ورزند بخل از چه سبباو قسیم نار و جنت در جزاست
راه جنت بی ولا باشد صعبگر ترا حب علی باشد مترس
بر رهت رو بر مه گرد سوی عقبمی شود محسوب عبادت ذکر شاه
نه قدم در بزم او با صد ادببزم مدح تو عجب شیرینتر است
از نبات و شهد و قند و هم رتبای به قربان ره ولای تو
جان وفرزند و عیال ومام و ابسامعا بر راه حیدر نِه قدم
راست باش هرگز مرو در راه چپدوستارانش بود با عیش و نوش
دشمنانش تا ابد در تاب و تب
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
۱۴۰۳-۱۰-۰۷
سروش در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱:
به قول استاد کدکنی، تصاویر قصاید معزی همگی مزاحم و فاقد ارتباط عمودی هستند و محور افقی شعر نیز ضعیف است و هیچ تصویر زیبایی ندارد
نه در این شعر بلکه در کل دیوان معزی همینجوری است و یک شعر خوب یا حتی یک بخش خوب از یک قصیده وجود ندارد و کل اشعارش تکرار مکررات هستن
مهری رزمجو در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳:
بیتذ13 نیامد همی درست است اشکال تایپی دارد.
آرا منتظری در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی:
درود بر شما. در جشن هنر سال 1356 شیراز در آخرین بخش کنسرت چهره به چهره شجریان و لطفی اجرا شده که قابل انتخاب در بخش معرفی ترانه ها نیست. بخش معرفی ترانه جای اصلاح زیاد دارد.
.فصیحی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۱:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:
جناب امکانش هست گاهی به طور مصداقی مثال بزنید تا ما شرحها رو بهتر متوجه بشیم ؟راه ارتباطیای وجود نداره تا ما بتونیم سوالاتمون را بپرسیم؟
.فصیحی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:
سلام وعرض ادب بار دیگر از برگ بیبرگی عزیز بخاطر شرح زیبا تشکر وقدردانی میکنم
عبد مذنب در ۶ دقیقه قبل، ساعت ۰۹:۵۶ در پاسخ به علی عباسی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰: