خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که ذات تو تنها نشان اقبال است
هر آنچه خواهی و گویی تو را جز آن نبود
از آنک فکرت تو ترجمان اقبال است
چو عالمی به نماز و به روزه می خواهند
بقای ذات کریمت که کان اقبال است
اگر چه روزه در آمد به رغم اعدا نیک
طرب گزین که تنت در ضمان اقبال است
کنون که طبع هوا چون دم عدوی تو شد
به دولت تو که شادی جان اقبال است
گذشت وقت تماشای بوستان و کنون
زمین مجلس تو بوستان اقبال است
به خرمی و سعادت نشاط می کردی
که نوش بادت و این هم نشان اقبال است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.