دل مایه ناکامی است از دیده برون باید
تن جامه بدنامی است آغشته به خون باید
از دست خردمندی، دل را به لب آمد جان
چندی سر سودائی پابند جنون باید
شمشیر زبان ای دل، کامت نکند حاصل
در پنجه شیر عشق یک عمر زبون باید
شب تا به سحر چون شمع، می سوزم و می گوید
گر عاشق دلسوزی سوز تو فزون باید
گر کشته شدن باشد پاداش گنهکاری
ای بس تن بدکاران کز دار نگون باید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و ناکامی دل است. شاعر میگوید که دل به تنهایی باعث ناکامی میشود و باید از آن رهایی پیدا کرد. او اشاره میکند که در اثر خردمندی، دل به لب آمده و بر جنون غلبه کرده است. همچنین، بیان میشود که کلام و زبان نمیتوانند به آرامش دل برسند و عشق واقعی باعث سوزش دل میشود. در نهایت، شاعر بر این باور است که اگر کشته شدن پاداش گناهکاری باشد، باید به این فکر کرد که بسیاری از بدکاران تن به این سرنوشت خواهند سپرد. به طور کلی، شعر به تضاد عشق، درد، و گناه میپردازد.
هوش مصنوعی: دل انسان باعث شکست و ناکامی میشود و باید از چشمها دور نگه داشته شود. نباید به ظاهری که ننگین و پر از زخم است، دل بست.
هوش مصنوعی: به خاطر عقل و درایت، دلم به تنگ آمده و جانم مدتی است که گرفتار اراده دیوانگی شده است.
هوش مصنوعی: ای دل، با زبان چون شمشیرت، به چیزهای پر ارزش دست نخواهی یافت، مگر اینکه تمام عمر در برابر عشق همچون یک شیر سر به راه باشی و خود را تسلیم کنی.
هوش مصنوعی: در طول شب تا صبح همچون شمع میسوزم و او به من میگوید که اگر واقعاً عاشق و دلسوزی، باید سوز و سختیات بیشتر باشد.
هوش مصنوعی: اگر قرار باشد که مجازات گناهکاران مرگ باشد، پس چه کار کنیم با بدنهای بدکارانی که باید بر دار بروند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.