گنجور

 
فرخی یزدی

جهان نمای درستی، دل شکسته ماست

کلید قفل حقیقت زبان بسته ماست

مگو چه دانه تسبیح از چه پامالیم

که عیب ما همه از رشته گسسته ماست

دو دسته یکسره در جنگ و توده بدبخت

در این مبارزه پامال هر دو دسته ماست

نوید صلح امید آنکه می دهد به بشر

سفیر خوش خبر و پیک پی خجسته ماست

نه غنچه باز نه گل بو دهد در این گلشن

گواه آن دل تنگ و دماغ خسته ماست

ز قید و بند جهان فرخی بود آزاد

که رند دربه‌در و از علاقه رسته ماست