بس به نام عمر مرگ هولناکی دیدهام
هر نفس این زندگانی را هلاکی دیدهام
زندگی خواب است و در آن خواب عمری از خیال
مردم از بس خوابهای هولناکی دیدهام
بود آن هم دامن پرخون صحرای جنون
در تمام عمر اگر دامان پاکی دیدهام
دوست دارم لاله را مانند دل کز سوز و داغ
در میان این دو، وجه اشتراکی دیدهام
پیش تیر دلنوازت جان به شادی میبرد
هرکجا چون خود شهید سینه چاکی دیدهام
در حقیقت جز برای جلب سیم و زر نبود
گر میان اهل عالم اصطکاکی دیدهام
خضر هم با چشم دل از چشمه حیوان ندید
تردماغیها که من از آب تاکی دیدهام
نیست خاکی تا کنم بر سر ز بس از آب چشم
کردهام گل در غمت هرجا که خاکی دیدهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تأمل در زندگی و چالشهای آن میپردازد و بیان میکند که در طول عمر خود، مرگ و مصیبتهای هولناکی را تجربه کرده است. او زندگی را نوعی خواب میداند و در این خواب، با درد و رنج روبرو شده است. شاعر به عشق و زیبایی لاله اشاره میکند، که با وجود سوز و درد، به آن علاقه دارد. همچنین از تیر دلنواز عشق میگوید که روح را به شادی میبرد، و انتقاد میکند که بسیاری از تعاملات انسانی تنها برای جمعآوری ثروت است. نهایتاً، او از غم و اندوهش سخن میگوید و در فضایی پر از احساس و تصویرسازی، مشکلات وجودی خود را با احساسات عمیق بیان میکند.
هوش مصنوعی: در هر لحظه از زندگیام، با توجه به نام عمر، مرگ را به شدت ترسناک و دردناک احساس کردهام و این زندگی را همچون یک هلاکت و نابودی دیدهام.
هوش مصنوعی: زندگی شبیه یک خواب است و در این خواب، به خاطر دیدن خوابهای ترسناک، احساس میکنم که سالهاست در خیال دیگران زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: در تمام عمرم، اگرچه همیشه در بیابان دیوانگی غرق بودهام و دامن پر از خون را تجربه کردهام، اما توانستهام دامن پاکی را نیز بیابم.
هوش مصنوعی: من لاله را دوست دارم، زیرا مانند دل من از سوز و درد رنج میبرد و در این بین، شباهتهایی میان آنها میبینم.
هوش مصنوعی: وقتی به تیر دلنشین تو مینگرم، جانم پر از شادی میشود و هر جا که بروی، مثل کسی که به خاطر عشق دلی شکسته است، از جان میگذرم.
هوش مصنوعی: در واقع، اگر من در میان مردم دنیا تنش یا برخوردی مشاهده کردهام، تنها به خاطر این است که برای جذب پول و ثروت بوده است.
هوش مصنوعی: هم حتی خضر، با بینش دل خود، نتوانسته است چشمه حیات را ببیند. در حالی که من، از آب تاکی، چیزهایی را دیدهام که او ندیده است.
هوش مصنوعی: هیچ خاکی وجود ندارد که بر سرم بریزم، چون به خاطر غمت آنقدر از چشمم اشک ریختهام که در هر جایی که خاکی دیدهام، به گل تبدیل شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.