قربانت شوم عجب پیمان و پیوندی کردم و عجب ایمان و سوگندی خوردم، بر عقل من ماشاالله، مصرع: گو بسازند نقابی و بسوزند سپندی. باز از سرکار شما به قنبرک بازی و چنبرک سازی جبران گناه و چاره روی سیاه توان کرد. پیش مخدومی میرزا حبیب الله چه حیلت بازم و کدام وسیلت سازم؟مشتم وا شد و پشتم از بار خجلت دو تا. خدا روی دشمن های تازه را سیاه کند که ما را از ملاقات یاران نو کهن بازداشت، و به نقض پیمان افسانه هر انجمن ساخت. ترا به امام حسین از میرزا عذرخواهی کن و بر گرفتاری و پریشانی من گواهی ده. زیاده حاجت جسارت و تمهید مرارت نیست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.