شده وقت سفر از منزل جانان نزدیک
چه گشاید دگر از وصل به هجران نزدیک
دو سه روزی مده ای خاک به بادم که شده است
نی سواری دو سه را نوبت جولان نزدیک
بر ره انداخته چشمی که ندارد یعقوب
شد مگر قافله مصر به کنعان نزدیک
هست در کنج لب لعل تو آن هندوی خال
یا خضر گشته به سرچشمه حیوان نزدیک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مژده ای صبر که شد هجرت هجران نزدیک
یوسف مصر وفا گشت به کنعان نزدیک
غم غمین از خبر فرقت دوری شد و گشت
دوری فرقت و محرومی حرمان نزدیک
گشت سررشته بعد من از آن در کوتاه
[...]
نگشاید دلم از وصل به هجران نزدیک
چه فروغی دهدم شمع به پایان نزدیک
مکن از گریه مرا منع که واپس نرود
اشگ گرمی که رسیدست به مژگان نزدیک
گریه امشب همه شب گرد دلم میگردد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.