کودکی سنگ به کف چون سوی ویرانه رود
ماجراها به سرم زین دل دیوانه رود
نام طفلی چو رود آیدم از سینه برون
دل دیوانه و ویرانه به ویرانه رود
دانی از توبه مستان غرض ناصح چیست
تا بدین واسطه گه گاه به میخانه رود
از پی سلسله زلف جنون فرمائی
دل دیوانه از اینجا نه به آن خانه رود
ته جامی به فلک ده بود از بی خبری
دوره ای بر روش گردش پیمانه رود
رشک بر قرب کسم نیست که گر خود دل ماست
آشنا آید و از کوی تو بیگانه رود
سرزدت خط ز زنخدان و محال است که پیش
کار خوبان پس از این از تو بدین چانه رود
گل زد از آتش می شمع رخش مرغ چمن
ادب آنست که بر سنت پروانه رود
گندم خال تو آن روز که دیدم گفتم
خرمن طاعت ما بر سر این دانه رود
یار طفل است و تو دیوانه چه ترسی یغما
کار را باش که طفل از پی دیوانه رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شاعر درباره عشق و دیوانگی میپردازد. شاعر با مقایسهٔ خود با کودکی که به ویرانهای مینگرد، به توصیف حالتهای درونی خود میپردازد و از توبهٔ مستان، میخانه و جنون عشق سخن میگوید. او از تجربههای شیرین و تلخ ناشی از عشق میگوید و به رابطهٔ بین خوبی و بدی اشاره میکند. همچنین، شاعر به زیبایی یار خود و تأثیر آن بر دلی دیوانه و سرگردان میپردازد و در نهایت به سادگی و بیپروایی در عشق اشاره میکند. این شعر به طور کلی تجلیگاه احساسات عمیق و عشق رنجآور است.
هوش مصنوعی: کودکی که سنگی به دست دارد، وقتی به سمت ویرانه میرود، ماجراها و دردهای دل دیوانهام به سراغم میآید.
هوش مصنوعی: وقتی نام یک کودک به زبان میآید، سردرگمی و نابسامانی قلب دیوانهام، به ویرانهای که قبلاً بود، برمیگردد.
هوش مصنوعی: آیا میدانی هدف مشاوران از توبهی مستها چیست که به این بهانه گاهی به میخانه میروند؟
هوش مصنوعی: دل دیوانه به دنبال زلفی است که عقل را به جنون میکشاند، و این دل از اینجا به آنجا نمیرود.
هوش مصنوعی: در انتهای جام، یک چیزی وجود دارد که از بیخبری به دور میزند و بر روی چرخه پیمانه در حرکت است.
هوش مصنوعی: حسادت به نزدیکانم وجود ندارد، چرا که اگر دل ما خودمان باشد، آشنا خواهد بود و از مسیر و محل تو دور خواهد شد.
هوش مصنوعی: از چهرهات نشانهای زیبا نمایان شده و غیر ممکن است که بعد از این، کسی با تو بر سر کارهای خوبان، دچار مشکل شود.
هوش مصنوعی: از شعلهی شمع، نوری میتابد که مانند پرندهای در گلستان میرقصد. ادب واقعی این است که مانند پروانهای که به دور شمع میگردد، به سنت و آموزهها احترام بگذاریم و برای آنها ارزش قائل شویم.
هوش مصنوعی: روز که زیبایی تو را دیدم، به یاد آوردم که تمام اعمال نیک ما در برابر این زیبایی ناچیز و کمارزش است.
هوش مصنوعی: دوست مانند یک کودک Innocent و بیگناه است و تو که دیوانهای، نباید از او بترسی. یغما نشان میدهد که کودک همیشه دنبال دیوانه میافتد و به او اعتماد دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خسرو است و شب افسانهٔ یار و هر یار
قدری گرید و هم بر سر افسانه رود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.