بهار ار باده در ساغر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
ز ساغر گر دماغی تر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
هوا تر، می به ساغر، من ملول از فکر هشیاری
اگر اندیشه دیگر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
عرض دیدم به جز می هرچه زان بوی نشاط آید
قناعت گر به این جوهر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
چرا گویند در خم خرقه صوفی فرو کردی
به زهدآلوده بودم گر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
ملامت می‌کُنَنْدَم کز چه برگشتی ز مژگانش؟
هزیمت گر ز یک لشکر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
مرا چون خاتم سلطانی ملک جنون دادند
اگر ترک کُلَهْ افسر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
به اشک ار کیفر گیتی نمی‌دادم چه می‌دادم؟
به آه ار چاره اختر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
ز شیخ شهر جان بردم به تزویر مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمی‌کردم چه می‌کردم؟
گشود آنچه از حرم بایست از دیر مغان یغما
رخ امید بر این در نمی‌کردم چه می‌کردم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به جستجوی خمر و لذت‌های زودگذر می‌پردازد و از عواقب تفکر هشیارانه و زهد در زندگی نام می‌برد. او به این نکته اشاره می‌کند که اگر به خوشگذرانی و نوشیدن مشغول نمی‌شد، زندگی‌اش چگونه می‌گذشت. شاعر به نقد زهد و صوفی‌گری می‌پردازد و می‌گوید که اگر نبود، چگونه می‌توانست از زندگی لذت ببرد. او همچنین به محدودیت‌های اجتماعی و دینی اشاره می‌کند و از فشارهای موجود بر او می‌گوید. در نهایت، او از این می‌نالد که چگونه باید با واقعیت‌ها کنار بیاید و از زیبایی‌های زندگی بهره‌مند شود. این متن در واقع نشان‌دهنده تضاد بین شادی و اندیشه‌های جدی و روحانی است.
هوش مصنوعی: اگر بهار به من باده نمی‌داد، چه کار می‌کردم؟ و اگر از ساغر باده‌ای نمی‌نوشیدم، پس چه باید می‌کردم؟
هوش مصنوعی: هوا بارانی و مرطوب است، شراب در جام آماده است و من از فکر به حال خالی و بی‌حالی خسته‌ایم. اگر به چیز دیگری نمی‌اندیشیدم، چه کار می‌کردم؟
هوش مصنوعی: من هرچه در این دنیا دیدم، جز می و نوشیدنی که بوی شادی و نشاط می‌دهد، چیزی را نپسندیدم. اگر به این لذت و جوهر واقعی قناعت کنم، چه کار دیگری می‌توانم بکنم؟
هوش مصنوعی: چرا می‌گویند که در حالتی خاص به لباس صوفیانه درآمده‌ام؟ اگر پاک و بی‌غش نبودم، اگر به این راه نمی‌رفتم، تکلیف من چه بود؟
هوش مصنوعی: مرا سرزنش می‌کنند که چرا از چشمانش دور شدم؟ اگر در برابر یک لشکر هم شکست می‌خوردم، چه کاری از دستم برمی‌آمد؟
هوش مصنوعی: به من مانند یک انگشتر سلطانی مقام دیوانگی عطا کردند. اگر تاج و لباسی که مخصوص پادشاهان است را کنار می‌گذاشتم، چه می‌توانستم بکنم؟
هوش مصنوعی: اگر قرار بود که به خاطر مشکلات دنیا از اشک استفاده کنم، چه چیزی از دست می‌دادم؟ و اگر با نفس حسرت، دیگر نتوانم کاری انجام دهم، پس چه باید می‌کردم؟
هوش مصنوعی: از شیخ شهر به خاطر ظاهر و تظاهر به دیانت خودم را دور کردم. اگر با این کسی که به نظر کافر می‌آید، مدارا نمی‌کردم، چه باید می‌کردم؟
هوش مصنوعی: او آنچه را که باید از خانه مقدس بگشايد، از معبد مغان نیز به سرقت برد. من هرگز انتظار نداشتم که امید من به این در بیفتد، حالا چه کار می‌توانستم بکنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.