جانا، بدست مهر تو دادم عنان دل
کردم امیر مهر ترا بر جهان دل
بیچاره دل بکوی عنا اندر اوفتاد
تا رهبر عنای تو بستد عنان دل
خیل فراق تو بره عاشقی درون
بی نصرة وصال تو زد کاروان دل
گم شد دل من و ندهد کس نشان مرا
جز در دو زلف پرشکن تو نشان دل
دیده همی نثار کند بر خیال تو
هر لعل قیمتی که بخیزد بکان دل
ای در میان جان غم عشق ترا مکان
ما را برین صفت چه نهی بر کران دل؟
چون جان و دل نفیس و عزیزی، گرچه هست
در عشق تو مذلت جان و هوان دل
دل در حصار مدح خداوند شد، چو دید
هر سو طلیعهٔ غم تو در میان دل
این فخر بس که: عشق تو حق جوار یافت
با مدح شهریار زمین در میان دل
فخر ملوک، اتسزی غازی، که مهر اوست
هم کاردان جان شده، هم قهرمان دل
تا هست آب و آتش و تا هست خاک و باد
فخر ملوک اتسز خوارزمشاه باد
هر که قبول حضرت خوازمشاه یافت
از جور حادثات زمانه پناه یافت
وان کو علاء دولت و دین را مطیع گشت
بعد از دوام ذل و هوان عز و جاه یافت
آن کو خلاف دولت او یافت در جهان
از عز و جاه بهرهٔ خود بند و چاه یافت
از سهم او بنای ضلالت تباه گشت
وز عون او سپاه شریعت پناه یافت
طبعش بسوی هرچه معالیست دست برد
دستش بسوی هرچه ایادیست راه یافت
هر مار را فلک بر سهمش چو مور دید
هر کوه را خرد بر علمش چو کاه یافت
هر گه که قصد خیل سپاه حسود کرد
اعلامش را ملائکه خیل و سپاه یافت
منقاد امر اوست هر آن خسروی ، که او
تاج و نگین گرفت و سریر و کلاه یافت
بگداخت همچو تار قصب بدسگال او
کندر زمان ز خنجر او نور ماه یافت
بر چنگ او هر آن که ز شاهان کمر بست
کار سفید کرد و گلیم سیاه یافت
تا هست آب و آتش و تا هست خاک و باد
فخر ملوک اتسز خوارزمشاه باد
شاها ، هر آنکه با تو دم انتقام زد
بر صبح او زمانه علامات شام زد
وان کو بجام مهر تو آب حیات یافت
در عالم فنا همه لاف دوام زد
در حلق نیک خواه تو دولت شراب ریخت
بر فرق بدسگال تو محنت حسام زد
گردون نهاد کام دل اندر دو چنگ آنک
یک روز در طریق وفای تو گام زد
و آن کو بد تو گفت و نگوید بجز بدی
چون استخوان زبانش در اطراف کام زد
برنامه ای که دید فلک نقش نام تو
منقاد گشت و بوسه بر آن نقش و نام زد
دست فضا ز بهر کنف بر سر دولت
از قبه های ارزق گردون خیام زد
وز بیم تیر حادثه چرخ کبود فام
در دیدهٔ مخالف جاهت سهام زد
چون دست تو بدید نکرد از غمام یاد
آن کو مثل بگاه سخا از غمام زد
همچون حمام گشت ز طوق مکارمت
آن کو بمدحت تو نوای حمام زد
تا هست آب و آتش و تا هست خاک و باد
فخر ملوک اتسز خوارزمشاه باد
شاها ، زمانه از گهر تو خطر گرفت
آری خطر بکان گهر از گهر گرفت
در علم خاطر تو نهاد علی نهاد
در عدل سیرت تو طریق عمر گرفت
کف الخضیب قبهٔ خضرا ز آفتاب
در نصرة تو تیغ کشید و سپر گرفت
بفگند پنجهٔ فلک اندر وغا سپر
چون پنجهٔ عزیمت تو تیغ بر گرفت
در بر و بحر رأی تو نور قمر فگند
در شرق و غرب امر تو سیر قمر گرفت
افلاک را جلالت تو زیر پی سپرد
اسلام حمایت تو زیر پر گرفت
از چشمهٔ رضای تو کوثر صفا ربود
وز آتش نهیب تو دوزخ شرر گرفت
گردون چو دید قدر تو خود را زمین نمود
دریا چو دید جود تو خود را شمر گرفت
حزم تو کارزار قلیل و کثیر گشت
امر تو شاهراه قضا و قدر گرفت
چرخ سفید کار ندارد سیه گلیم
آنرا که بر خجسته در تو مقر گرفت
تا هست آب و آتش و تا هست خاک و باد
فخر ملوک اتسز خوارزمشاه باد
شاها، قرار اهل زمانه بر تو باد
منزلگه افاضل عالم در تو باد
درع کمال و عز شرف در بر تو هست
تاج جلال و جاه و خطر بر سر تو باد
اعلام شرع را ظفر از خنجر تو خاست
اجرام چرخ را خطر از اختر تو باد
چونانکه هست لشکر تو شرع را مطیع
تأیید ایزدی تبع لشکر تو باد
اصل زوال حادثها خدمت تو گشت
جای نزول فایدها پیکر تو باد
ای بر سر مبارک تو افسر جلال
اجرام آسمان گهر افسر تو باد
آسایش زمانه و آرامش زمین
از سیر و سیرت قلم و خنجر تو باد
هر چان صلاح جان تو باشد بتو هست
هر چان صلاح دین تو باشد بر و باد
چرخی تو و جلال و خطر کوکب تو گشت
بحری تو و کمال و هنر گوهر تو باد
از خسروان عرصهٔ آفاق هر کجا
فرمان دهیست، یکسره فرمان بر تو باد
تا هست آب و آتش و تا هست خاک و باد
فخر ملوک اتسز خوارزمشاه باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است از شاعر فارسیزبان که به ستایش و مدح خوارزمشاه پرداخته است. شاعر با زبانی عاطفی و شاعرانه، عشق و ارادت خود را نسبت به خوارزمشاه ابراز میکند و او را به عنوان امیر و رهبر معرفی میکند. در این شعر، شاعری از مصایب عشق و دوری، و همچنین از عظمت و جایگاه خوارزمشاه در عالم یاد میکند.
شاعر به توصیف ویژگیهای شاه، از جمله دانش، شجاعت و کاردانیاش میپردازد و او را منبع قدرت و عزت میداند. همچنین به تأثیرات مثبت حکومت او بر مردم و دین اشاره میکند و بر اهمیت و بزرگی مقام او تأکید دارد. در پایان نیز با تأکید بر ادامه وجودش به عنوان فخر ملوک، آرزوی ثبات و آرامش برای زمانه و زمین را برای خوارزمشاه میطلبد.
هوش مصنوعی: عزیزم، فرمان دل را به دست محبت تو سپردم و قلبم را به مهر تو در جهان تقدیم کردم.
هوش مصنوعی: دل بیچاره به سمت تو افتاده و گرفتار شده است، چون آن کسی که رهبری و هدایت تو را بر عهده دارد، دل را از خود دور کرده است.
هوش مصنوعی: فراق تو جمعیت زیادی را بر دل عاشق تأثیر گذاشته و نتوانستهام از وصال تو بهرهمند شوم. دل من در این سفر دردناک در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: دل من مفقود شده و هیچ کس نمیتواند نشانی از آن به من بدهد، جز در دو زلف پرچین تو که نشان از دل من دارد.
هوش مصنوعی: چشمم برای تو قربانی میشود و هر نگین قیمتی که برای دل میافزاید، بر تصویر تو نثار میشود.
هوش مصنوعی: ای که عشق تو در دل من غم افکنده، چرا با این حال دل مرا به بیفکری و ناامیدی دچار میسازی؟
هوش مصنوعی: هرچند که جان و دل من بسیار باارزش و عزیز هستند، اما در عشق تو، احساس بیاحترامی و ذلت را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: دل در دنیای ستایش خدا قرار گرفت، زیرا هر جا که نگاه میکرد، نشانههای غم تو را در درونش مشاهده میکرد.
هوش مصنوعی: این افتخار بزرگی است که عشق تو با وجود داشتن مقام والای شهریار زمین، در دل جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش شخصی اشاره دارد که هم دارای قدرت و شکوه است و هم مهر و محبتش بر دلها تاثیر میگذارد. او نه تنها در زمینههای رزمی قهرمان است، بلکه در ابراز احساسات و دوستی نیز توانا و کاردان به شمار میرود. وجود او همچون ستارهای درخشان در زندگی دیگران میدرخشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عناصر طبیعی مانند آب، آتش، خاک و باد وجود دارند، باید افتخار کرد که خوارزمشاه در میان ماست.
هوش مصنوعی: هر کسی که به مقام و عظمت حضرت خوازمشاه دست یابد، از سختیها و مشکلات زمانه در امان میماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به حکومت و دین احترام بگذارد و پس از دورهای از ذلت و خفت، این کار را انجام دهد، به عزت و مقام بلند دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا از قدرت و احترام او سرپیچی کند، به جایگاه خود و اینکه در چه موقعیتی قرار دارد، دچار مشکل خواهد شد و در بند و گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: به دلیل کمک و حمایت او، مسیر گمراهی خراب شد و با یاری او، سپاه حقیقت و دین به پناهی مطمئن رسید.
هوش مصنوعی: طبیعت او به سمت هر چیز باارزش و عالی تمایل دارد و دستش به سوی هر چیزی که شایسته و خوب نیست دراز شده است و به آن چیزها راه پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: هر موجودی در آسمان و زمین بر اساس ظرفیت و قابلیت خود مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ به طوری که هر مار به نسبت خودش و هر کوه به اندازهی خرد خود به جلوهای مشابه با مور و کاه شناخته میشوند.
هوش مصنوعی: هر بار که فرد حسودی به جمعی از سپاهیان فکر میکند، فرشتگان او را در آن جمع مییابند.
هوش مصنوعی: هر پادشاهی که به قدرت و ثروت میرسد، در واقع تحت تأثیر و فرمان اوست که تاج، نگین، تخت و کلاه را به دست میآورد.
هوش مصنوعی: در میان تاریکها و غمها، او مانند نخی نرم و لطیف و شکننده، با چنان قدرتی تحت تاثیر قرار گرفت که زمان به او نوری شبیه به نور ماه بخشید.
هوش مصنوعی: هرکس که به خدمت او (شاه) برآمد و کمر همّت بست، راهی برای موفقیت پیدا کرد و در عوض، نتیجه کارش به شدت ناامیدکننده بود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عناصر طبیعی مانند آب، آتش، خاک و باد وجود دارند، بزرگواری و افتخار پادشاهان خوارزمشاه ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، هر کسی که قصد انتقام از تو را داشته باشد، صبحش به نشانههای شب دچار خواهد شد.
هوش مصنوعی: کسی که با نوشیدن جام عشق تو به زندگی تشنهاش پاسخ داده و در این دنیا که گذرایی است، از جاودانگی سخن میگوید.
هوش مصنوعی: در زبان ساده، این بیت بیانگر این است که کسی که به خوبی و نیکی میپردازد، از سوی دیگران (بدسگال) مشکلات و دردسرهای زیادی را تجربه میکند، در حالی که شادابی و خوشبختی در زندگی او جاری است. در اینجا، اشاره شده به اینکه وجود خوبیها و خوشیها میتواند در کنار دردها و مشقتها وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: جهان آنچه را که تو آرزو داشتی در دستانت قرار داد، چرا که یک روز در راه وفای تو قدم گذاشت.
هوش مصنوعی: کسی که فقط به تو صدمه میزند و هیچ چیز جز بدی نمیگوید، مانند استخوانی است که در دهانش احساس میشود و به دور دهان میچرخد.
هوش مصنوعی: وقتی که آسمان برنامهاش را دید، تصویر و نام تو را تسلیم خود کرد و بر آن تصویر و نام، بوسهای نهاد.
هوش مصنوعی: فضا و شرایط به گونهای فراهم شده که به خاطر برکتهای آسمانی، هرچه از لطف و نعمت بر سر دولت و سرنوشت مردم میبارد، شبیه به بارانهای فیضی است که از آسمان نازل میشود.
هوش مصنوعی: از ترس تیر حوادثی که به ما میزند، چرخ آسمان که رنگی آبی و سیاه دارد، در چشم دشمنان تو هدف قرار گرفت.
هوش مصنوعی: هنگامی که دست تو را دید، دیگر به خاطر غم آن شخصی که مانند صبح روشن و بخشنده از غم زدود شده، فکر نکرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی که به خوبى و مکارم اخلاق شناخته شده است، مانند حمامى که به خاطر زیبایى و صفاى خود، در مدح و ستایش تو آهنگى سر داده است. در واقع، این شخص به خاطر صفات خوبش به ستایش تو پرداخته و از این لحاظ به دیگران تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آب، آتش، خاک و باد وجود دارند، فخر و عظمت پادشاهان خوارزمشاه باید برقرار بماند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، زمانه از ارزش والای تو بیم دارد، چرا که این ارزش بالای تو، از خود خطری برای دیگران ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: علی در علم و دانش، پایه و اساس تو را بنا گذاشته و در عدالت، رفتار تو را راه و روشی قرار داده است.
هوش مصنوعی: کفخضیب، درختیست که سبزی آن زیر تابش آفتاب نمایان شده و در دفاع از تو، شمشیر به دست گرفته و سپر آماده کرده است.
هوش مصنوعی: در این مصرع، به تضاد میان قدرت و سرنوشت اشاره میشود. پنجهٔ فلک که نماد نیروهای سرنوشت و شرایط خارجی است، در آشوب و درگیری است، در حالی که پنجهٔ عزیمت انسان، نماد اراده و تصمیمگیری او است و به مانند تیغی برنده، نیرومند و آماده برای عمل است. به عبارتی، شرایط سخت شاید موجود باشد، اما اراده و تصمیم فرد میتواند بر آن غلبه کند.
هوش مصنوعی: در زمین و آسمان، نظر و اندیشه تو مانند نور ماه میدرخشد و در هر سمت و سویی که بروی، دستور تو مانند گردش ماه میچرخد.
هوش مصنوعی: عظمت تو در آسمانها بر زمین قرار دارد و اسلام زیر چتر حمایت تو به اوج قدرت و رشد رسیده است.
هوش مصنوعی: از چشمهٔ رضایت تو، آرامش و طراوتی به دست آمد و از خشم تو، آتش دوزخ شعلهور شد.
هوش مصنوعی: وقتی آسمان به عظمت تو پی برد، سر به زیر آورد و وقتی دریا به بخشش تو آگاه شد، خود را در کنار تو حقیر احساس کرد.
هوش مصنوعی: نیکوکاری و هوشمندی تو باعث شده که در میدانهای کوچک و بزرگ، توانمندیات نمایان شود و امور زندگیات به طور قطعی و واضح به سمت سرنوشت و قضا و قدر حرکت کند.
هوش مصنوعی: چرخ فلک (سرنوشت) هیچ کاری با کسانی که به بدبختی دچار شدهاند ندارد؛ آنها که به دنیای خوشبختی تو راه یافتهاند، نگران نیستند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عناصر طبیعی مانند آب، آتش، خاک و باد وجود دارند، نام و عظمت خوارزمشاه باید در امان بماند.
هوش مصنوعی: ای شاه، خوشا به احوال اهل زمانه که در کاخ تو آرامیدهاند و منزلگاه فرهیختگان عالم تو هستی.
هوش مصنوعی: در بر تو ویژگیهای عالی و ارجمند وجود دارد و بر سر تو تاج بزرگی از احترام و مقام و خطر حجت است.
هوش مصنوعی: پیروزی و موفقیت قانون به خاطر شمشیر تو به دست آمده و خطرات آسمانی به واسطه ستاره تو به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: چنانکه سپاه تو از دستورات دین پیروی میکند، حمایت و تأیید الهی نیز همراه سپاه تو باشد.
هوش مصنوعی: زوال و پایان هر چیز به خاطر تو است و نشانهی بخشش و نعمتها در وجود تو نهفته است. به عبارت دیگر، تو منشأ برکت و خوبیها هستی.
هوش مصنوعی: ای تاجی که بر سر محبوب تو است، برتری و زیبایی آسمانها بر تو نازد.
هوش مصنوعی: آرامش دنیا و آسایش زمین به خاطر روش و رفتار تو با قلم و شمشیرت باشد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به نفع جان تو باشد، برای تو وجود دارد و هر چیزی که به نفع دین تو باشد، در بر و باد است.
هوش مصنوعی: چرخش تو باعث شده که جلال و زیبایی تو به مانند دریا پهناور شود و ویژگیهای کمال و هنر تو به مانند گوهری درخشان باشد.
هوش مصنوعی: در هر نقطه از جهان که سلطنت و قدرت کهنهها وجود دارد، همه چیز به دستور تو بستگی دارد و تو صاحب فرمان هستی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عناصر طبیعی مانند آب، آتش، خاک و باد وجود دارند، مقام و افتخار پادشاهان خوارزمشاه به جا خواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.