گنجور

 
وطواط

ز آن روز که گفتی : پس ازین جور کنم کم

بسیار بیفزودی و کم هیچ نکردی

گفتم : نکنم با تو وفا ، ترک کنی ، زانک

هر چیز که گفتی : نکنم ، هیچ نکردی

گفتی : چو بمیری بسر خاک تو آیم

آن نیز بکردیم و تو هم هیچ نکردی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode