چیست آن شکل آسمان کردار؟
کآفتاب اندرو گرفته قرار
دیده کس آفتاب ناسایر
دیده کس آسمان نادوار؟
نعمت و محنتست از آثارش
آسمان را چنین بود آثار
گه خورد زینهار بر اعدا
گاه احباب را دهد زنهار
ناظم کارها بی تدبیر
کاشف رازها بیگفتار
زو یکی را بشارتست بتخت
زو یکی را اشارتست بدار
عاشق زار نی و پیکر او
زرد و چفته بسان عاشق زار
زرد شد تا چشیده شربت عشق
چفته شد نا کشیده فرقت یار
هست لاغرتر از میان صنم
هست کوچکتر از دهان نگار
نیست مار و چو مار حلقه شده
وندرو مهره ای چو مهرهٔ مار
اصل او را وجود در دل خاک
شکل او را حصول از تف نار
موم کز نقش او خبر یابد
کنار آهن کند به موقف کار
هر چه یک باره موم او بندد
نگشایند صد هزار سوار
بر در گنج سد او از موم
به ز سد سکندری صد بار
اوست گردون و او را قطب
هست انگشت شاه گیتی دار
دوم خاتم سلیمان اوست
در ممالک بقدرت و مقدار
شاه خواهد بدان دلیل گرفت
همه ملک جهان سلیمان وار
شاه غازی، علاء دولت و دین
آن فلک اقتدار کوه وقار
بوالمظفر ، پناه دین، اتسز
که ظفر را ز تیغ اوست شعار
آن چو ایمان منزه از هر عیب
و آن چو تقوی مطهر از هر عار
فضل را در دلش کمال و جمال
جود را از کفش شعار و دثار
بفزع وقت کین برانگیزد
عنفش از چشمهٔ حیات غبار
بکرم روز مهر بنشاند
خلقش از آتش جهیم شرار
طاعتش عادت شهور و سنین
خدمتش عدت صغار و کبار
قطرههای عطای او گه رزم
مانده عاجز چو پنجههای چنار
ملک او بیزوال همچو روان
علم او بیکران همچو شمار
چرخ از آن زر همی زند هر شب
تا کند بر سر ولیش نثار
صبح از آن تیغ میکشد هر روز
تا کند سینهٔ عدوش فگار
طیره از حلم او همیشه جبال
خیره از علم او همیشه بحار
دست او قطب بخششت و برو
ساخته چرخ مکرمات مدار
با سخای یمین گه بذل
بحر و کان را نماید هیچ یسار
ای ممالیک مجلس تو ملوک
وی عبید جناب تو احرار
از تو عمر مخالفان اندک
وز تو عز موافقان بسیار
شیر فرش ترا ز حشمت تو
شیر گردون شده کمینه شکار
تیغ تو هست در مواقف حرب
نایب تیغ حیدر کرار
قدرت تخت و منبر اسلام
آفت درع و مغفر کفار
پیشهٔ اوست بردن ارواح
عادت اوست غارت اعمار
پاک چون خاطر اولوالباب
تیز چون فکر اولوالابصار
حبل دین را بدوست استحکام
خیل حق را بدویت استظهار
عاشق فتح شد وزین باشد
رخ بخون همچو عاشقانش نگار
دی کلید حصار اعدا بود
که گشایند هر چه هست حصار
باز امروز قفل ملک تو شد
که نگهدارد این بلاد و دیار
آنچه مرغست کلک تو؟ که مقیم
همه در مشک باشد منقار
پیک عقلست و پیک دید کسی
که مرو را بسر بود رفتار؟
گل نماید همی ز معدن گل
در بر آرد همی ز چشمهٔ قار
هست زرد و نزار و شاید، از آنک
گل خورد وین چنین بود گلخوار
بسته دارد میان و بگشاید
نیک آسان و امور پس دشوار
هست نالان و نیستش اندوه
هست گریان و نیستش تیمار
علم نامی بدست اوست جماد
عقل فربه بدست اوست نزار
سر بریده است و کس بریده سری
مثل او دیده، ناقل اخبار ؟
دل دریده است و کس دریده دلی
شبه او دیده صاحب اسرار؟
رخ تاریک باشدش پیوست
تن بیمار باشدش هموار
حق منبرست از آن رخ تاریک
دین صحیحست از آن تن بیمار
دو گواهند بر جلالت تو
کلک در بار و تیغ جان او بار
کردهاند از نهیب این دو گواه
همه عالم ببندگیت اقرار
گر ستوده است مکر نزد خور
بر بدانیش در صف پیکار
تو بدین کلک و تیغ با اعجاز
معجز دین همی کنی اظهار
کلک و تیغ تراست مکر و که دید
دو زبان یا دو روی جز مکار؟
ای شب دوستان ز مهر تو روز
وی گل دشمنان ز کین تو خار
از جهان زادی و بهی ز جهان
چون جواهر، که زاید از احجار
دوستان از عطات با برگند
تو بهاری و دوستان اشجار
دشمنت تا چسیده شربت عز
گشت از ضربت حوادث خوار
گل ندیده بچیده خار بلا
می نخورده کشیده رنج خمار
جان بمحنت دهد هر آن جاهل
که کند نعمت ترا انکار
تا ز تأثیرپذیر دور گردونست
روز روشن معاقب شب تار
بر جهان ظفر چو مهر بتاب
بر ریاض هنر چو ابر ببار
خاضعت باد گنبد توسن
طایعت باد عالم غدار
بر زبان زمانه باد روان
مدح تو بالعشی والابکار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش حاکم و شاهی بزرگ میپردازد و او را به عنوان مظهر قدرت و اقتدار معرفی میکند. شاعر از زیبایی و عظمت آسمان و زمین سخن میگوید و به تأثیر حاکم در زندگی مردم اشاره میکند.
شاعر به نعمتها و رنجهایی که از آثار حاکم ناشی میشود، اشاره دارد و او را ناظمی بر کارها و رازها معرفی میکند. همچنین، توصیفاتی درباره عشق و عاشقی و تأثیر آن بر روح و جسم انسانها وجود دارد.
در ادامه، شاعر به ویژگیهای حاکم، از جمله شجاعت و حکمت او میپردازد و او را به عنوان محافظ دین و مملکت معرفی میکند. همچنین از او به عنوان کسی یاد میکند که دشمنان را شکست میدهد و دوستان را مورد حمایت قرار میدهد.
شعر موضوعاتی چون قدرت، شجاعت، وفاداری به دین و یاری به مردم را بررسی میکند و حاکم را به عنوان نماد این ارزشها تجلیل میکند. به طور کلی، متن پیامی از افتخار و ارادت به حاکمی بزرگ و توانمند را انتقال میدهد.
هوش مصنوعی: چه چیزی در آسمان وجود دارد که باعث شده است خورشید در آن جا آرام بگیرد؟
هوش مصنوعی: آیا کسی تابش خورشید را دیده که به آسمان نرسیده باشد؟
هوش مصنوعی: خداوند نعمتها و سختیها را در زندگی ما میفرستد و این ویژگی آسمان و آفرینش است که هر دو روی سکه را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: گاهی دشمنان را هشدار میدهد و گاهی به دوستان نیز ایمنی میبخشد.
هوش مصنوعی: مدیر امور بیفکری میکند و کسی که اسرار را فاش میکند، نیازی به صحبت کردن ندارد.
هوش مصنوعی: از یکی خبر خوشی به گوش میرسد که بر تخت نشسته است و برای دیگری نشانهای از او وجود دارد که در انتظارش است.
هوش مصنوعی: عاشق به شدت ناراحت و غمگین است و جسم او به شدت رنجور و پژمرده شده، مانند حال و روز خودش.
هوش مصنوعی: او به خاطر درد جدایی معشوقش رنگ باخته و در این حال، با طعم شربت عشق آشنا شده است. عشق او را به شدت تحت تأثیر قرار داده و حالتی از غم و حسرت در او ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی، گاهی به حدی ظریف و لطیف است که میتوان آن را از تمام موجودات بسیار لاغرتر و کوچکتر دانست. این احساسات عمیق و شکننده، در عین ظرافت و کوچکی، قدرت زیادی دارند که تأثیر عمیقی بر زندگی انسانها میگذارند.
هوش مصنوعی: در اینجا به موجودی اشاره شده که ظاهری بیخطر دارد، اما در واقع میتواند خطرناک و مضر باشد. مثل اینکه دایرهای از چنگالها مانند چنبرهای در دور خود ایجاد کرده و درون آن، موجودی مانند مهرهای که میتواند آسیب برساند، نهان است. این تصویر به نوعی نمایانگر فریبندگی و پنهانکاری در واقعیت است.
هوش مصنوعی: این متن به این معناست که وجود اصلی یک چیز در عمق زمین نهفته است، و شکل ظاهری آن به واسطه حرارت و آتش به وجود آمده است. در واقع، این عبارت به ارتباط بین وجود و شکل اشاره دارد که یکی در عمق زمین و دیگری از حرارت ناشی میشود.
هوش مصنوعی: موم که از شکل و نقشی که دارد باخبر شود، در کنار آهن قرار میگیرد تا کارش را انجام دهد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که با یک بار تلاش و اصرار به دست بیاید، صدها رنج و زحمت را از بین میبرد و سختیها را نادیده میانگارد.
هوش مصنوعی: در ورودی گنجی که او ساخته از موم، به اندازهی صد بار بیشتر از دیوار سکندر مقاومتی ندارد.
هوش مصنوعی: او مرکز دایره وجود است و در دست او قلمرو جهان قرار دارد.
هوش مصنوعی: دومین نشانه و علامت قدرت سلیمان در سرزمینها به اندازه و اندازهاش است.
هوش مصنوعی: پادشاه به خاطر آن دلیل، همهی سرزمینها را مانند سلیمان به دست خواهد آورد.
هوش مصنوعی: شاه غازی، علاء دولت و دین، به معنای پادشاهی که به عنوان حامی و پشتیبان دیانت و دولت شناخته میشود. او نشانهای از اقتدار و عظمت است که به مانند کوهی با وقار و استحکام، در برابر چالشها و ناملایمات ایستاده و برتری خود را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: بوالمظفر، حامی و پشتیبان دین است و پیروزی از شمشیر او نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: آن چیزهایی که به من ایمان میدهند، از هر گونه عیب و نواقص دورند و مانند تقوی، پاک و منزه از هر عیب و نقص هستند.
هوش مصنوعی: فضل در دلش به کمال و زیبایی میرسد و ویژگی جود و بخشش را در لباس و پوشش خود نمایان میکند.
هوش مصنوعی: در زمان وقوع خشم و کینه، شدت آن میتواند مانند غباری از چشمهٔ حیات برآید.
هوش مصنوعی: در روز روشن و دلانگیز، افرادی را مشاهده میکنی که از حرارت و شدت آتش، به آرامش و زیبایی رسیدهاند.
هوش مصنوعی: فرمانبرداری از او به یک عادت در طول ماهها و سالها تبدیل شده است و خدمت به او، شمارش و آمادهسازی برای افراد بزرگ و کوچک است.
هوش مصنوعی: عطا و بخشش او به اندازهای قوی و بینظیر است که حتی قهرمانان و دلیران نیز در برابر آن درمانده میمانند، مانند شاخههای ضخیم و محکم درخت چنار که با همه قدرتشان نمیتوانند قدرت این عطا را تحمل کنند.
هوش مصنوعی: پادشاهی او ابدی و پایدار است، مانند روح که هرگز نمیمیرد. دانش او بیپایان و نامحدود است، مثل شمارش اعداد که همیشه ادامه دارد.
هوش مصنوعی: هر شب چرخ و دوران به گرد خود میچرخد تا بر سر محبوبش، هنر و زیباییاش را نثار کند.
هوش مصنوعی: هر صبح، خورشید مانند تیغی تیز برمیخیزد تا بر سینهٔ دشمنش یعنی شب، آسیب بزند و آن را مایوس کند.
هوش مصنوعی: قدرت و شکیبایی او مانند کوهها است که هرگز متزلزل نمیشوند، و دانش او به قدری وسیع و عمیق است که مانند دریاها میباشد و همواره درخشان و چشمنواز است.
هوش مصنوعی: دست او محور و منبع بخششهاست و بر او است که دایرهی کرامت و احسان بچرخد.
هوش مصنوعی: با بخشش دست راست، گاهی دریای نعمت را میبخشد و از هیچ چیز نمیکاهد.
هوش مصنوعی: ای فرمانروایان این مجلس، تو همچون پادشاهانی و این بندگان نیز آزادگانی هستند.
هوش مصنوعی: عمر دشمنان تو کوتاه است، اما عزت و عظمت دوستانت بسیار زیاد است.
هوش مصنوعی: شیر فرش تو به خاطر عظمت و جلالت، مانند شیری در آسمان شده و من به عنوان شکار کوچکی در مقابل تو قرار دارم.
هوش مصنوعی: شمشیر تو در میدانهای جنگ، جانشین شمشیر حیدر کرار است.
هوش مصنوعی: قدرت حکومت و جایگاه اسلامی باعث نابودی و شکست دشمنان و غیرمسلمانان میشود.
هوش مصنوعی: او در کار خود توانایی خاصی دارد و روحها را میدزدد. این کار برای او عادت شده و در ویرانی و خرابکاری مهارت دارد.
هوش مصنوعی: خالص و پاک است مانند دل انسانهای صاحب عقل و تفکر، و تند و سریع است مانند اندیشه کسانی که بینش عمیق دارند.
هوش مصنوعی: پیوند دین به دوستی و محبت استوار است و جمعیت حق به نیکی و صفات خوب استحکام مییابد.
هوش مصنوعی: عاشق پیروز شد و به خاطر این پیروزی، صورتش مانند عاشقانی که محبوبشان را دوست دارند، به خون آغشته است.
هوش مصنوعی: هر آنچه که در مقابل دشمنان قرار دارد، به مانند قفلی است که تنها با کلید خاصی گشوده میشود. این کلید میتواند رمزگشای تمام مشکلات و موانع باشد که در برابر ما قرار دارند.
هوش مصنوعی: امروز سرزمین و قلمرو تو به گونهای محافظت میشود که از این کشور و سرزمین نگهداری کند.
هوش مصنوعی: آنچه که تو به آن میپردازی و به بیان میآوری، همچون پرندهای است که همه تمرکز و توجهاش در مکانی خاص است و در آن جا به جستوجو و جواهرسازی مشغول است.
هوش مصنوعی: پیامآورِ عقل و خرد، نمایندهی کسی است که در آن شرایط نمیتواند خود را کنترل کند و رفتارش تحت تأثیر احساسات و هیجانات است.
هوش مصنوعی: گل از معدن خود به نمایش درمیآید و زیباییاش را از چشمهای که دارد، بروز میدهد.
هوش مصنوعی: این تک خال به دلیل مصرف گل آفتابپرست شده و رنگ و حالتی زرد و بیمارگونه پیدا کرده است. به عبارتی دیگر، او به خاطر زیادهروی در خوردن گل، به چنین وضعیتی دچار گشته است.
هوش مصنوعی: در ابتدا، کارها به نظر آسان میآیند و انجامشان راحت است، اما بعد از آن، مشکلات و چالشهای بیشتری بوجود میآید و امور پیچیدهتر میشوند.
هوش مصنوعی: او در حال گریه است اما دلش از غم خالی است و در حالی که ناله میکند، در واقع هیچ اندوهی ندارد.
هوش مصنوعی: علم در دست او به نامی تبدیل شده است و عقل به شکلی نیرومند تحت کنترل اوست، ولی به نظر میرسد که در اینجا یک نوع ضعیفی یا زودگذر بودن وجود دارد.
هوش مصنوعی: سر بریدهای وجود دارد که کسی مانند او را با سر بریده نـدیده است، آیا کسی هست که خبر این را نقل کند؟
هوش مصنوعی: دل شکستهای دارم و آیا کسی را میشناسی که مانند او دلشکستهای داشته باشد، صاحب اسرار؟
هوش مصنوعی: صورتش همیشه تاریک و غمگین است، اما بدنش همچنان راحت و بیدرد به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: حقایق دین و معرفت، مظاهر روشنی هستند که از چهرهای تاریک و غمانگیز بیرون میآیند، و در عین حال به شدت به وجود یک وجود آسیبدیده وابستهاند. به عبارت دیگر، اعتقادات و آموزههای دینی میتوانند از چیزهایی پیدا شوند که در ابتدا به نظر نمیرسند، و در پی شناخت و شفای آنهاست که حقیقت واقعی نمایان میشود.
هوش مصنوعی: دو چیز بر بزرگواری و عظمت تو گواهی میدهند: قلمی که در دستانت است و تیغی که جان تو را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: به دلیل قدرت و شدت این دو شاهد، تمام جهان به بندگی و وابستگیات اعتراف کردهاند.
هوش مصنوعی: اگر در ستایش نیرنگ و فریب باطل در برابر خورشید حقیقت قرار داشته باشد، در میدان نبرد در آن موضوع، به خاری و شکست میرسد.
هوش مصنوعی: تو با این ترفند و سلاح خود، جلوههای شگفتانگیزی از دین را به نمایش میگذاری.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تنها کسی که میتواند به دو رویکرد یا رفتار متناقض اقدام کند، فردی حیلهگر و مکار است. در واقع، اشاره دارد به این که در مسائلی که ظاهر و باطن متفاوتی دارند، باید مراقب افرادی بود که به راحتی میتوانند در دو وجه مختلف صحبت کنند و رفتار کنند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به بیان دو نوع احسا س متفاوت میپردازد. شب که به معنای تنهایی و دوری از محبوب است، نمادی از محبت و دوستی را به همراه دارد. در مقابل، روز نمایانگر دشمنی و کینه است که شگفتیهای غمانگیز را میآفریند. بهطرز کنایی، شاعر به تلخی و شیرینی زندگی و تأثیر محبت و کینه بر آن اشاره میکند.
هوش مصنوعی: تو از جواهراتی هستی که از دل سنگها به وجود آمدهای. یعنی تو راز و زیباییی را از این دنیا به همراه داری که نشاندهندهی یک ویژگی خاص و درخشان است.
هوش مصنوعی: دوستان تو را با مهربانی و محبت احاطه کردهاند، و تو همچون درختان در فصل بهار، شاداب و زندهای.
هوش مصنوعی: دشمن تو زمانی که طعم تلخ عذاب را چشید، از ضربههای حوادث و روزگار ضعیف و پست شد.
هوش مصنوعی: در دنیای مشکلات و مصائب، کسی که روزگار سختی را تجربه نکرده، نمیداند لذت واقعی چیست. آنهایی که به راحتی و بدون زحمت زندگی کردهاند، طعم رنج و غم را نچشیدهاند و لذا نمیتوانند مقام شادی و خوشحالی را درک کنند.
هوش مصنوعی: هر فرد نادانی که به زحمت جان میدهد، به خاطر اینکه نعمت تو را انکار کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تأثیرات منفی وجود دارد، روز روشن نمیتواند بیغیرتی شب تار را جبران کند.
هوش مصنوعی: به جهانی که پیروزی در آن حاکم است، همانند تابش خورشید، روشن و دلانگیز باش و در عرصه هنر همانند بارش باران، به شکوفایی و رشد بپرداز.
هوش مصنوعی: حضور تو همچون گنبدی است که بر فراز همهچیز قرار دارد و به توسل به آن میتوان بر مشکلات و سختیهای دنیای فریبنده غلبه کرد.
هوش مصنوعی: زمانه به یاد تو در هر صبح و شام سخن میگوید و از تو ستایش میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر رُخَش زلف عاشق است چو من
لاجرم همچو منش نیست قرار
من و زلفین او نگونساریم
او چرا بر گل است و من بر خار؟
همچو چشمم توانگر است لبم
[...]
زان مرکّب که کالبد از نور
لیکن او را روان و جان ازنار
زان ستاره که مغربش دهنست
مشرق او را همیشه بر رخسار
بارگی خواست شاد بهر شکار
بر نشست و بشد بدیدن شار
ای دل نا شکیب مژده بیار
کامد آن شمسه بتان تتار
آمد آن سرو جلوه کرده به ناز
آمد آن گلبن خمیده ز بار
آمد آن بلبل چمیده به باغ
[...]
هست ایام عید و فصل بهار
جشن جمشید و گردش گلزار
ای نگار بدیع وقت صبوح
زود برخیز و راح روح بیار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.