بنشاند باد فتنه ز شمشیر آبدار
فرمانده ملوک ، خداوند روزگار
خورشید خسروان ، ملک اتسز، که تیغ او
اندر جهان معالم حق کرده آشکار
شاهی ، کز و لوای ظفر گشت مرتفع
اندر جهان معالم حق کرده آشکار
اسلام را بهشمت او هست اعتزاز
و ایام را بخدمت او هست افتخار
افراخته بقوت او شرع مصطفی
و افروخته برونق او دین کردگار
از فعل او حدیقهٔ احسان پر از نعیم
و ز قول او صحیفهٔ امکان پر از نگار
ملت ز رأی و رایت او گشته نورمند
دولت ز نام و نامهٔ او گشته نامدار
در طبع او قرار گرفتند علم و عدل
آری قرارگاه جواهر بود بحار
بارش جمال داد جهان را بعدل خویش
آری بود جمال جهان را ز نوبهار
ای خسروی ، که هست در اکناف شرق و غرب
از تیغ بی قرار تو اسلام را فرار
اوج معلی تو گشته زهر فلک
موج ایادی تو رسیده بهر دیار
خورشیدوار از تو منور شده سپهر
جمشید وار از تو مزین شده دیار
اندر عطا و منع تو آثار ناز و رنج
وندر قبول ورد تو آیات فخر و عار
شیر بساط تو، که تنش را حیات نیست
از حشمت تو شیر فلک را کند شکار
شاها ، خدایگانا ، راندی بقهر خصم
بختت قرین و چرخ معین و خدای یار
هم فتح باحسام تو ، هم نصر بالوا
هم یمن بر یمین تو ، هم یسر بر یسار
تو خود هزار لشکر و در زیر رایتت
گردان کار دیده، زیادت ز صد هزار
جیشی، که چون ز جای بجنبد بر زمین
گردد نهفته چهرهٔ افلاک از غبار
در یک زمان حسام تو هم نصر خواستست
خصمان باد سار ترا کرده خاکسار
ضحاک را ز عدت آد عدم نبود
چون درفگند باره فریدون بکارزار
رستم ، چو بر کمان شجاعت نهاد تیر
آنجا چقدر دارد چشم سفندیار؟
اکناف بیشها ز گرزان تهی شود
بر یوز چون نبیرهٔ گودرز شد سوار
از خسرو وز نایژه وز شیر او چو باک؟
چون در مصاف راند خداوند ذوالفقار
آثار حملهٔ تو بمازندران درون
تا حشر ماند خواهد در دهر یادگار
وقتست کز حوادث ایام ملک و شرع
یابند در حمایت جاه تو زینهار
تا خاک زیر گنبد اخضر کند مقام
تا بادگرد مرکز اغبر کند مدار
در بند غم مخالف تو باد مستمند
بر کام موافق تو باد کامگار
ایام را مباد بجز طاعت تو شغل
و افلاک را مباد بجز خدمت تو کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر بلندی است که به وصف عظمت و قدرت یک پادشاه میپردازد. شاعر پیروزیها و ویژگیهای مثبت او را ستایش کرده و به تأثیر مثبت او بر دولت و ملت اشاره میکند. او را به عنوان فرماندهای توانا و حمایتگر اسلام معرفی میکند که علم و عدالت در زیر چتر او قرار دارد. شاعر همچنین از تواناییهای نظامی او سخن میگوید و انتظارات و آرزوهایی برای آیندهای روشن تحت رهبری او دارد. در پایان، تأکید میکند که تمام امور عالم باید تحت حمایت و خدمت به او قرار گیرد.
هوش مصنوعی: باد فتنه، که به مانند تندبادی از شرارت و آشوب است، بر روی شمشیر تیز و خنک فرماندهان بزرگ ملوک نشسته است، و این امر نشاندهنده قدرت و اراده خداوند در مدیریت و سرنوشت روزگار است.
هوش مصنوعی: خورشید پادشاهان، قلمرو اوست، که شمشیرش در جهان واقعیات را نمایان کرده است.
هوش مصنوعی: شاهی که به خاطر پیروزیاش در جهان سر آمد و نشانی از حقیقت را نمایان کرد.
هوش مصنوعی: اسلام به خاطر وجود او در عزت و مقام است و روزها به خاطر خدمت او به افتخار میرسند.
هوش مصنوعی: قدرت او باعث برپایی قوانین پیامبر شده و درخشش دین خداوند را نیز به همراه دارد.
هوش مصنوعی: از کار او، باغی پر از نعمت و خوبی به وجود آمده و از سخنش کتابی پر از زیباییها و امکانها ساخته شده است.
هوش مصنوعی: ملت به دلیل نظر و حکمت او روشن و درخشان شده است و به خاطر نام و عمل او، حکومت به نام و شهرت رسیده است.
هوش مصنوعی: در وجود او، علم و انصاف جای گرفتهاند. به راستی که گنجینهای از جواهرات در عمق دریاهاست.
هوش مصنوعی: بارش زیبایی الهی در جهان همچون عدل خودش باعث شکوفایی و زیبایی دنیا شده است. به راستی که زیبایی جهان در بهار نوین خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ای شاه بزرگواری که در دور و اطراف شرق و غرب، اسلام به خاطر تیزی شمشیر بیتاب تو در حال فرار است.
هوش مصنوعی: در اوج خود، تأثیر تو چنان است که مانند زهر در آسمان پخش شده و جریانات حاصل از تو به تمامی سرزمینها رسیدهاند.
هوش مصنوعی: تو مانند خورشید، آسمان را روشن کردهای و سرزمین مانند دوران جمشید به زیبایی و زینت درآمده است.
هوش مصنوعی: در بخش بخشش و ممتنع بودن تو نشانههای ناز و زحمت وجود دارد و در پذیرش درخواستهای تو نشانههای افتخار و شرم نمایان است.
هوش مصنوعی: شیر تو که وجودش از حیات بیبهره است، به خاطر عظمت و جلال تو، شیر آسمان را به شکار میبرد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ، ای خداوندگار، به خاطر قدرتت بر دشمنان، شانس و ارادهات در کنار توست و آسمان نیز در حمایت تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: با شمشیر تو به پیروزی رسیدیم و با یاری تو پیروزی حاصل شد. همچنین، برکت و خوشبختی در سمت راست تو و آسانی و راحتی در سمت چپ تو جاری است.
هوش مصنوعی: تو خود مانند یک لشکر بزرگ هستی و زیر پرچمت، افرادی هستند که از نظر کار و تلاش، تعدادشان بیشتر از صد هزار نفر است.
هوش مصنوعی: پیش از آنکه به زمین بیفتد، یک قطره ادرار به قدری ضربه میزند که گرد و غبار به هوا میرود و چهرهٔ آسمان را میپوشاند.
هوش مصنوعی: در یک زمان، حسام تو هم خواستار نصرت و پیروزی بود. دشمنان تو، با وجود قدرتی که داشتند، در برابر تو به خاک افتاده و تسلیم شدند.
هوش مصنوعی: ضحاک که از نفس نداشتن و بیپایه بودنش عاری بود، وقتی فریدون در نبرد با او وارد میدان شد، به سختی به چنگال او افتاد.
هوش مصنوعی: رستم وقتی تیر شجاعت را به کمان نهاد، به قدرت و شهامت خود اشاره دارد و در این لحظه به این فکر میکند که سفندیار چقدر میتواند در برابر او قوی و formidable باشد.
هوش مصنوعی: کنارههای بیابان از گرما خالی میشود، وقتی که یوزی در حال دویدن است و نوهٔ گودرز سوار بر اوست.
هوش مصنوعی: چه باکی از خسرو و نایژه و شیر؟ وقتی که خداوند ذوالفقار در میدان نبرد حضور دارد.
هوش مصنوعی: حملات تو به مازندران تا روز قیامت در یادها خواهد ماند و تأثیر آن در تاریخ باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: زمانی است که حوادث و رویدادهای روزگار، به دستور و قوانین حاکمیت و دین، تحت حمایت مقام و موقعیت تو قرار میگیرند. پس مراقب باش و از این حمایت به خوبی محافظت کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خاک زیر گنبد سبز مقام خواهد داشت، بادهای گرد و غبار نیز مسیر خود را تغییر خواهند داد.
هوش مصنوعی: در دام اندوه و غم تو اسیرم، در حالی که کسی که به من نزدیک است و خوشحال است، زندگی راحتی دارد.
هوش مصنوعی: ای کاش روزهای زندگیام جز بندگی و خدمت به تو مشغولیتی نداشته باشد و آسمانها نیز جز خدمت به تو کاری نکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.