ای لب تو گونهٔ شراب گرفته
وعدهٔ تو عادت سراب گرفته
عارض تو رنگ سیم خام ربوده
طرهٔ تو بوی مشک ناب گرفته
جعد تو همچون شهاب گشته بصورت
ماه ترا در پس نقاب گرفته
طبع تو در مردمی درنگ نموده
خوی تو در دلبری شتاب گرفته
داده مرا بی گنه شراب قطیعت
پس شده، با دیگری شراب گرفته
پیش حریف از حدیث خویش و دل من
هم نمک آورده، هم کباب گرفته
تو بطرب ز خمه بر رباب نهاده
من ز اسف نالهٔ رباب گرفته
وقت درآمد که: با رخ تو ببیند
خیل خطا منزل صواب گرفته
در هوس لؤلؤ خوشاب تو،، از اشک
هر دو رخم لؤلؤ خوشاب گرفته
وز خم و تاب دو زلف غالیه فامت
پشت و رخم خم ربوده تاب گرفته
سنبل پر تاب زیر سایه زلفت
بر زده و طرف آفتاب گرفته
جامه سیه کرده عارض تو بحسنت
تا دل تو راه احتساب گرفته
کسوت عباسیان گرفته و برده
سطوت اولاد بوتراب گرفته
ای دل بد مهر تو ز بهر ضعیفان
صلح رها کرده و عتاب گرفته
آب تو کم گشته در تظلم عشاق
خاک در شاه را بآب گرفته
از فزع روزگار وز جزع خلق
باب خداوند را بآب گرفته
نصرت دین ، خسروی که رکن ضلالت
هست ز شمشیرش اضطراب گرفته
آن ملکی ، کز کف و عقیدهٔ او هست
بخل و ستم بعدو اجتناب گرفته
آنکه ز بیدار پاسبان دل اوست
چشم حوادث همیشه خواب گرفته
دولت او شربت نجات نهاده
صولت او ضربت عقاب گرفته
نیزهٔ او وصلت قلوب گسیده
خنجر او صحبت رقاب گرفته
حاسد بد نام او چو طایر بدبخت
مستقر از عجز در خراب گرفته
دست بغارت گشاده خیل نهیبش
جان و دل حاسدان نهاب گرفته
ای چو نبی گردن و بال شکسته
وی چو وصی دامن ثواب گرفته
از حکمت عاقلان نصیب ربوده
وز کرمت سایلان نصاب گرفته
کف خضیب از فراز چرخ ثوابت
رایت مجد ترا طناب گرفته
از پی دفع مخالفانت سر از کوه
بر نزد صبح جز که خواب گرفته
امر تو در شاگردی رشاد گزیده
کف تو استادی سحاب گرفته
رای تو در کارها مصیبت و ز بیمش
دشمن تو نوحهٔ مصاب گرفته
ای تو چو دریا و از تو ناصح و حاسد
آن همه عذب ، این همه عذاب گرفته
شکر خداوند را که همت و رایت
فوج غنم مرتع ذئاب گرفته
هیچ بود کز کمال عقل و کهولت
بخت رهی رونق شباب گرفته ؟
نام من اندر حساب حاشیهٔ خود
رانده و من عز بی حساب گرفته
وز نم جود تو کشت زار امیدم
درسنة القحط فتح باب گرفته
تا که نبیند بر اوج طارم ازرق
همچو مه مهر کس شهاب گرفته
باد حسود ترا ز دست شقاوت
هم سرو هم دیده خاک و آب گرفته
پای تو اندر رکاب عز و بخدمت
دست زمانه ترا رکاب گرفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و از ویژگیهای او مانند رنگ و بوی مو، لطافت کلمات، و تأثیراتش بر دل شاعر سخن میگوید. شاعر نسبت به بیوفایی و درد رنج عشق سخن مینویسد و از تحولات درونی خویش و فضای عاشقانهای که در آن به سر میبرد، پرده برمیدارد. در ادامه به صفات برتری چون حکمت و قدرت اشاره میکند و نسبت به حوادث و ناملایمات زندگی ابراز نگرانی میکند. شعر به نوعی ترکیبی از زیباییشناسی عشق و تفکرات فلسفی و اجتماعی است که در نهایت به شکرگزاری خداوند برای نعمتها و قدرتهایی که در زندگی دارد، میانجامد.
هوش مصنوعی: ای لب تو همچون شراب خوش رنگ و زیباست، و وعدههایی که به من میدهی، مانند سرابی است که هیچگاه به حقیقت نمیپیوندد.
هوش مصنوعی: موهای تو به رنگ نقرهای جلوه میکند و رایحهای همانند عطر خالص مشک از آن به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: فرودست تو مانند شهابی درخشان شده و چهرهات را پشت پردهای پنهان کرده است.
هوش مصنوعی: شخصیت تو در مورد مردم متوقف مانده و طرز رفتار تو در عشق و دلبری سریع و شتابان شده است.
هوش مصنوعی: نفس من بیگناه بوده و به من شراب ناب دادهاند، اما حالا با شخص دیگری مشغول نوشیدن هستم.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه حریف بیاید، من از حرفها و دل خودم صحبت کردم، هم خاطرات شیرین دارم و هم زخمهای کهنه.
هوش مصنوعی: تو ساز را در دستان خود قرار دادهای، در حالی که من از درد و اندوه ناله میزنم.
هوش مصنوعی: زمانی فرامیرسد که با روی تو، گروهی از اشتباهات به نشانهی درست رسیدهاند.
هوش مصنوعی: در آرزو و خواست لؤلؤی زیبا و خوش رنگ تو هستم، و از اشکهایی که بر هر دو گونهام جاری شده، همان لؤلؤی خوش رنگ به دست آمده است.
هوش مصنوعی: از پیچ و تاب دو زلف معشوق، پشت و رخ من در دست میافتد و انحنا پیدا میکند.
هوش مصنوعی: سنبلهای نرم و زیبا در سایهی موهای تو رشد کرده و به سمت آفتاب روییدهاند.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و دلنشین تو باعث شده که لباس سیاه غم و اندوه بر تن کنم، چون دل من به حساب و کتاب عشق و دوستی تو مشغول شده است.
هوش مصنوعی: کسوت عباسیان پوشیده و تحت تأثیر قدرت اولاد بوتراب قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: ای دل، به خاطر ضعیفان، محبت خود را کنار گذاشته و با ناخرسندی و خشم برخورد کردهای.
هوش مصنوعی: آب تو در میان ناله و شکایت عاشقان کاهش یافته و خاک در برابر سلطان به آب نیاز دارد.
هوش مصنوعی: به دلیل ترس از مشکلات روزگار و ناله و گلایه مردم، درب خانه خدا را با اشک و آب پر کردهام.
هوش مصنوعی: پشتیبانی از دین، شاهی که اساس گمراهی است، با تیغهٔ شمشیرش همه را به ترس و اضطراب انداخته است.
هوش مصنوعی: آن فرشتهای که تحت تأثیر عقاید و رفتار او قرار دارد، از بخل و ظلم به دور است و از آنها دوری میکند.
هوش مصنوعی: کسی که بیدار و هوشیار است و مراقب دل خود میباشد، همیشه از خطرات و حوادث دور است و نمیگذارد خواب آلودگی او را فریب دهد.
هوش مصنوعی: خوشبختی او مانند نوشیدنی است که نجات میبخشند و نیروی او مانند ضربهای است که عقاب به هدف میزند.
هوش مصنوعی: نیزهای که او در دست دارد، دلهای شکسته را به هم میپیوندد و خنجر او، گردنها را به گفتگو و تعامل وادار میکند.
هوش مصنوعی: حسودانی که به او بد ناماند، مانند پرندهای بدبخت و ناامید هستند که به دلیل ناتوانی، در خرابی و ویرانی جا گیر شدهاند.
هوش مصنوعی: جمعیتی در حال یورش و دست دراز کردن به سوی چیزی دارند که حسد افراد را گرفته و جان و دل آنان را به تنگ آورده است.
هوش مصنوعی: ای مانند پیامبر، بلند و سرسختی که دست و بالش آسیب دیده است. و همچون وصی، در دامن خود پاداشهایی را جمع کردهای.
هوش مصنوعی: از دانش خردمندان بهرهمند شده و از کرامت و بخشش تو، درخواستکنندگان بهرهور گشتهاند.
هوش مصنوعی: دستهایت به زیبایی درخشانی زینتزده شده است و پرچم عظمت تو بهعنوان نشانی از افتخارت، بر فراز آسمانها در اهتزاز است.
هوش مصنوعی: برای مقابله با دشمنان، بر فراز کوهها بایستید، اما شب را در خواب سپری کردهاید و صبح به سر نمیبرید.
هوش مصنوعی: فرمان تو در یادگیری برتر و بهتر است و توانایی تو در آموزش به دیگران مانند بارانی است که زمین تشنه را سیراب میکند.
هوش مصنوعی: رای تو در کارها باعث دردسر و مشکل است و به خاطر ترست، دشمن تو نیز در حال سوگواری و ناله است.
هوش مصنوعی: تو همچون دریا هستی و از تو کسانی که نصیحت میکنند و حسادت میورزند، از این همه شیرینی و این همه عذاب گرفتهاند.
هوش مصنوعی: خدا را شکر که تلاش و اراده گروهی از مومنان، گلههای گوسفند را از خطر درندهها محافظت کرده است.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که هیچ چیزی از نظر کمال عقل و بالا رفتن سن نمیتواند بر خوشبختی و جوانی تاثیر بگذارد. به نوعی، میگوید که شاید عقل و تجربه ناشی از پیری بتوانند به رشد و شکوفایی جوانی کمک کنند، اما در نهایت هیچ چیزی نمیتواند جایگزین جوانی و شور و نشاط آن شود.
هوش مصنوعی: نامم در لیست افراد به حاشیه رفته و من به طور بیحساب و کتاب مورد احترامی قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: به خاطر رحمت و generosity تو، باغ امید من در سال قحطی، درهای خود را باز کرده است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی در اوج آسمان آبی، مانند ماه و خورشید، ستارهای را نبیند که در حال افتادن است.
هوش مصنوعی: باد حسود از بدیها و دشواریها، هم به چهره و هم به قامت تو آسیب رسانده و تو را به خاک و آب نیازمند کرده است.
هوش مصنوعی: پایت در رکاب عزت است و زمانه به خدمتت آمده و تو را همراهی میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف تو چون چشم مست تاب گرفته
آتش رخساره ی تو آب گرفته
شب همه شب چشم من بمانده در انجم
چشم تو را تا به روز خواب گرفته
چین عرق¬چین تو چو نیفه ی نافه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.