بخش ۴۴ - در بیان آنکه مرد خدا چون پیش از مرگ بمیرد که موتوا قبل ان تموتوا و او را هستی نماند قائم به حق باشد هرچه او گوید گفتهٔ حق باشد که اذا احببت عبداً کنت له سمعاً و بصراً و لساناً بی یسمع و بی یبصر و بی ینطق و بی یمشی الی آخره و در تفسیر این آیت که ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی
مصطفی در خبر چنین فرمود
از زبان خدای حی ودود
که خدا گفت بندهای را چون
دوست دارم به وی شوم مقرون
من شوم چشم و گوش او و زبان
من شوم دست او یقین میدان
دیدۀ او ز من بود بینا
سینۀ او ز من شود سینا
گوش او جمله نطقها با من
شنود در جهان روح و بدن
هم زبانش ز من سخن گوید
پای او هر طرف ز من پوید
دست او هم ز من بود گیرا
نشوم زو بعید در دو سرا
کل اجزاش پر بود از من
آن چنانکه پر است از جان تن
مظهر ذات من بود به جهان
زو کنم جلوه آشکار و نهان
هر که او را ز جان شود خواهان
خواستار من است در دو جهان
هر که خود را بر او زند از جهل
دان که بر من زده است آن نااهل
او بهانه است جملگی ماییم
پیش بینا چو روز پیداییم
هرکه خواهد مرا ورا جوید
گفتۀ ماست هرچه او گوید
نی که قرآن ید از لب احمد
لیک بیشک بُد از رب احمد
هرکه گوید محمد او را گفت
کافرش دان در آشکار و نهفت
سگ بود کاو ز جهل از قرآن
سخن مصطفی است گوید آن
کفر باشد یقین چنین گفتار
گردد آن دم ز زمرۀ کفار
مگر از نو شود مسلمان او
آورد بیدرنگ ایمان او
مرد حق را نه جنبش است و نه قال
جنبش و قال او بود از حال
گفت یزدان به احمد مختار
ما رمیت بدان منم بر کار
مثل آلتی تو در دستم
بلکه تو نیستی و من هستم
فعل و قول تو جمله آن من است
گفت تو تیر از کمان من است
منک وجهی یری مدی حقاً
انا کالماء انت کال س قاء
لیس فی ذلک سوائی شیئی
مت انت و صرت منی حی
من رءآک فقد رأی وجهی
لایری عینه سوی وجهی
انا فرد و من رای اثنین
هو فی وصله غریق البین
ثانی اثنین رؤیة الکافر
لایری غیر واحد طاهر
باز گردم به شه صلاح الدّین
سرور اولیا و قطب زمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان ارتباط نزدیک و بیواسطه میان خدا و بندگانش میپردازد. خداوند در اینجا میگوید که وقتی بندهای را دوست داشته باشد، به او قدرتهای حسی و شناختی میدهد و او را به خود نزدیک میکند. این ارتباط به گونهای است که دید، شنید، گفتار و عمل بنده نمایانگر او خواهد بود. خداوند همچنین تأکید میکند که هر کس خواستار او باشد، باید به بندهای که او را میجوید توجه کند. به عبارتی، ارتباط بین خدا و بندگانش یک نوع تجلی و ظهور است. در نهایت، اشاره میشود که حقیقت و معنای واقعی این ارتباط نمیتواند از درک نادرست و جهل مردم جدا شود و فردی که به درستی درک کند، در حقیقت به خداوند نزدیک شده و هر احتمالی از بطلان یا کفر را کنار میگذارد.
هوش مصنوعی: مصطفی (پیامبر اسلام) در روایتی از جانب خداوند از ویژگیهای والا و جاودانه او خبر داد.
هوش مصنوعی: وقتی خداوند به کسی عشق میورزد و او را دوست میدارد، به او نزدیک میشود و او را مورد توجه قرار میدهد.
هوش مصنوعی: من خود را چشمی و گوشی برای او میدانم و زبانم را مانند دستی برای او تصور میکنم، به این یقین معتقدم.
هوش مصنوعی: چشمان او به واسطه من بیناست و دل او به خاطر من تبدیل به مکانی مقدس میشود.
هوش مصنوعی: گوش او همه گفتارها را با من میشنود، در دنیای روح و جسم.
هوش مصنوعی: او با من صحبت میکند و در هر طرف، گامهایش به سمت من است.
هوش مصنوعی: دست او هم از من است، بنابراین از او دور نخواهم شد و در این دو جهان، به او وابستهام.
هوش مصنوعی: تمام اجزای وجودش به گونهای پر شده بود از من که همانطور که روح بدن را پر میکند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وجود و ذات من در جهان تجلی پیدا کرده است و من میخواهم این تجلی را هم به صورت آشکار و هم به شکل پنهان نشان دهم.
هوش مصنوعی: هر کس که آرزو داشته باشد که به عمق جانش دست یابد، در هر دو جهان به سراغ من خواهد آمد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به من بیاحترامی کند، نشانهای از ناآگاهی اوست و نشان میدهد که چه اندازه بیدقت و نادان است.
هوش مصنوعی: او فقط یک بهانه است و همه ما در برابر نگاه عاقل و دانا هستیم؛ درست مثل روزی که روشن و واضح هستیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال من است، باید به گفته ما توجه کند و آنچه که او میگوید، مهم است.
هوش مصنوعی: نی، که قرآن در دستان پیامبر احمد قرار داشت، اما به یقین از خداوند احمد نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که بگوید محمد (ص) چیزی گفته است، او را کافر بدانید، چه در حضور و چه در پنهان.
هوش مصنوعی: سگی وجود دارد که به خاطر جهلش از قرآن، سخنان پیامبر را بیان میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به یقین بگوید که چنین سخنی وجود دارد، در آن لحظه به گروه کافران ملحق میشود.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است او دوباره مسلمان شود و بدون هیچ تردیدی به ایمان واقعی دست پیدا کند؟
هوش مصنوعی: مرد حق هیچ حرکتی ندارد و سخنانش فقط زاییدهی حال اوست. او فقط بر اساس واقعیت درونش صحبت میکند و هیچ تظاهر یا تقلیدی ندارد.
هوش مصنوعی: خداوند به احمد مختار گفت: تو تیر نینداختی، بلکه من خود فرماندهی این کار را بر عهده داشتم.
هوش مصنوعی: من به گونهای هستم که انگار تو در دستانم هستی، اما در واقع تو وجود نداری و تنها من هستم.
هوش مصنوعی: عمل و کلام تو تمام وجود من را تشکیل میدهد، مانند اینکه تیر از کمان من رها شده است.
هوش مصنوعی: این جمله به تماشاگر یا خواننده میگوید که تو مانند آبی هستی که در کناری ایستاده، و من مانند ظرفی هستم که تو را در خود جای میدهم. این ارتباط نشاندهنده این است که هر کس نقش خود را در این رابطه ایفا میکند و هر دو به هم وابستهاند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که در وجود من هیچ چیز دیگری نیست جز خودت؛ تو از من جدا نیستی و به نوعی بخشی از من هستی.
هوش مصنوعی: اگر تو مرا ببینی، چهرهام را خواهی دید که هیچ چشمی نمیتواند غیر از چهره من را ببیند.
هوش مصنوعی: من تنها هستم و نظر من درباره دو نفر این است که آنها در ارتباطی گسسته و پر از جدایی هستند.
هوش مصنوعی: کسی که ایمان ندارد، نمیتواند غیر از یک حقیقت پاک را ببیند.
هوش مصنوعی: بازمیگردم به شهر صلاحالدین، که سرور اولیا و قطب زمین است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.