سد خانهٔ دین سوخت به هر رهگذر از تو
کافر نکند آنچه تو کردی ، حذر از تو
بی رحم کسی شرح جگر خوردن من پرس
پیکان جفا چند خورم بر جگر از تو
آنکس که برآورد مرا از چو تو نخلی
یارب نخورد در چمن عمر بر از تو
ای قاصد از آن همسفر غیر خبر چیست
مشتاب که معلوم کنم یک خبر از تو
وحشی چه دهی شرح به ما حرف غم خویش
ما نیز اسیریم به سد غم بتر از تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عواطف و احساسات عمیق عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. شاعر از معشوق خود به عنوان منبع درد و رنج یاد میکند و به طور خاص به عذابی که از عشقش متحمل شده اشاره میکند. او حسرت میخورد که چطور کسی میتواند چنین آسیبهایی را تحمل کند و از قاصد میخواهد تا خبرهایی از معشوق بیاورد. در نهایت، شاعر بیان میکند که خود و دیگران نیز در دام غم عشق گرفتارند و دردشان بیپایان است.
هوش مصنوعی: خانهٔ دین در برابر هر مسافر و رهگذری آسیبدیده و سوخته است، اما آنچه تو به عنوان یک کافر انجام دادی، نمیتواند بر دیگران تأثیر بگذارد. بنابراین باید از تو احتیاط کرد.
هوش مصنوعی: کسی که بیرحم است، در مورد درد و رنج من سوال میکند. من از تو چه مقدار میتوانم تیرهای جفا را بر دل تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: کسی که مرا از تو به بزرگی و مقام رساند، امیدوارم که در زندگیاش از نعمتهای دیگر بهرهمند نشود.
هوش مصنوعی: ای پیامآور، از آن همسفر بیخبر چه چیزی میدانی؟ شتاب نکن، تا من بتوانم خبری از تو بگیرم.
هوش مصنوعی: ای وحشی، چه فایده دارد که به ما درباره غم خودت توضیح بدهی؟ ما هم خودمان در اسارت غم هستیم و شاید حتی بیشتر از تو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یار سفر کرده نیاید خبر از تو
یوسف نرسد نامه به سوی پدر از تو
ای کاش که خون گردی و از دیده برآیی
ای دل که دود دیده من دربهدر از تو
ای آه مگر خواستهای از دل زارم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.