یک همدم و همنفس ندارم
میمیرم و هیچ کس ندارم
گویند بگیر دامن وصل
میخواهم و دسترس ندارم
دارم هوس و نمیدهد دست
آن نیست که این هوس ندارم
گفتی گلهای ز ما نداری
دارم گله از تو پس ندارم
وحشی نروم به خواب راحت
تا تکیه به خار و خس ندارم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
یک همدم و همنفس ندارم
میمیرم و هیچ کس ندارم
گویند بگیر دامن وصل
میخواهم و دسترس ندارم
دارم هوس و نمیدهد دست
آن نیست که این هوس ندارم
گفتی گلهای ز ما نداری
دارم گله از تو پس ندارم
وحشی نروم به خواب راحت
تا تکیه به خار و خس ندارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جز وصل تو ملتمس ندارم
غیر از تو زتو هوس ندارم
شبگرد بکوی تو ، چو بادم
اندیشه ز خار و خس ندارم
بیمم ز رقیب و پاسبان نیست
[...]
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.