نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
آن خط غلامی که ندادیم دریدیم
در دست نداریم به جز خار ملامت
زان دامن گل کز چمن وصل نچیدیم
این راه نه راهیست عنان بازکش ای دل
دیدی که درین یک دو سه منزل چه کشیدیم
مانند سگ هرزه رو صید ندیده
بیهوده دویدیم و چه بیهود دویدیم
وحشی به فریب همه کس میروی از راه
بگذار که ما ساده دلی چون تو ندیدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و درد خود میگوید و بیان میکند که تلاش کردهاند که خود را از این مشکلات رها کنند اما هنوز با دلتنگی و ملامت مواجهاند. او به راهی که در پیش گرفتهاند اشاره میکند و از تجربههای سختی که در این مسیر پشت سر گذاشتهاند، سخن میگوید. همچنین، از بیفایده بودن تلاشهایشان در جستجوی خوشبختی و محبت یاد میکند و نهایتاً به سادگی و معصومیت خود اشاره میکند که مشابه دوستی وحشی است که از راه درست منحرف شده است.
هوش مصنوعی: ما به خاطر غم تو، خود را نفروختهایم و حالا که از آن حال خارج شدهایم، آن خطی که به نشانه خدمتگذاری برایت گذاشته بودیم را نیز پاره کردیم.
هوش مصنوعی: ما هیچ چیز جز خارهای ملامت در دست نداریم، چرا که از دامن گل، به خاطر وصال، هیچ چیزی را نچیدیم.
هوش مصنوعی: این مسیر، مسیر درستی نیست؛ ای دل، از این راه برگرد. دیدی در این یکی دو یا سه مرحله چقدر رنج کشیدیم؟
هوش مصنوعی: ما مانند یک سگ ولگرد دیوانهوار و بیهدف میدویدیم و تمام تلاشمان بیفایده بود.
هوش مصنوعی: ای وحشی! برای کسی که با فریب و نیرنگ دیگران را میکشی، راه را رها کن. ما دیگر افرادی نیستیم که به سادگی به فریب تو بیفتیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
صد گونه شراب از کف اقبال چشیدیم
آن جای که ابرار نشستند نشستیم
وان راه که احرار گزیدند گزیدیم
گوش خود و گوش همه آراسته کردیم
[...]
ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم
بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم
شلوار عروسان زره زلف گشادیم
بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم
بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم
[...]
سر جمله بدانید که در عالم پاداش
آنها که درین راه بدادیم بدیدیم
ما را همه مقصود ببخشایش حق بود
المنّة للَّه که بمقصود رسیدیم.
دردا که درین بادیه بسیار دویدیم
در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم
بسیار درین بادیه شوریده برفتیم
بسیار درین واقعه مردانه چخیدیم
گه نعرهزنان معتکف صومعه بودیم
[...]
خیزید مخسپید که نزدیک رسیدیم
آواز خروس و سگ آن کوی شنیدیم
والله که نشانهای قَرویِ دهِ یارست
آن نرگس و نسرین و قرنفل که چریدیم
از ذوق چراگاه و ز اشتاب چریدن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.