آنکس که دامن از پی کین تو بر زند
بر پای نخل زندگی خود تبر زند
گر کوه خصمی تو کند انتقام تو
آن تیغ را به دست خودش بر کمر زند
از لشکر توجه تو کمترین سوار
تازد برون و یکتنه بر سد حشر زند
قهر تو چون بلند کند گوشهٔ کمان
هر تیر را که قصد کند بر جگر زند
شکر خدا که خصم ترا بر جگر نشست
آن تیرها که خواست ترا بر سپر زند
مرغی کز آشیانهٔ خصم تو بر پرید
الا به خون خود نتواند که پرزند
تودر گلو فشاری خصمی و جان او
در بند فرجهایست که از تن به در زند
مطرب به بزم خواند عدویت چه غافلست
گو کس روانه کن که در نوحه گر زند
در راه سیر کوکب اقبال تو سپهر
در دیدهٔ ستارهٔ بد نیشتر زند
فتحی نمودهای دگر از نو که بر فلک
اقبال طبل نصرت و کوس ظفر زند
وحشی کجاست منکر او تا چو دیگران
خود را به تیغ قهر قضا و قدر زند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تأثیرات منفی کینه و انتقام است. شاعر به فردی که به دنبال کینه توزی است، هشدار میدهد که هر عملی که با کینه انجام دهد، در نهایت به خودش آسیب میزند. او بر این نکته تأکید میکند که حتی اگر دشمن بخواهد انتقام بگیرد، در واقع خود را در خطر میاندازد و عواقب منفی احساسات منفی خود را متحمل خواهد شد. همچنین، شاعر به عظمت الهی و قدرت برتر اشاره میکند که میتواند پیروزی و نصرت را برای کسانی که اهل انصاف و حق هستند به ارمغان بیاورد. در نهایت، اشارهای به سرنوشت محتوم و غیرقابل پیشبینی قضا و قدر و ضرورت حفاظت از جان خود در برابر کینه و خشم وجود دارد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر کینه یا دشمنی از خود انتقام بگیرد، در واقع به زندگی خودش آسیب میزند و استقلالش را از بین میبرد.
هوش مصنوعی: اگر کوه به دشمنی تو واکنش نشان دهد، او با همان شمشیری که به دست خود دارد، فقط به خودش آسیب میزند.
هوش مصنوعی: از میان سپاه توجه تو، کمترین فردی به تنهایی بر روی پل حشر میتازد و با شجاعت روبهرو میشود.
هوش مصنوعی: هنگام قهر تو، همانند اینکه گوشه کمان را کشیده باشی، هر تیر به سوی دل میپرد و جراحتی عمیق بر جای میگذارد.
هوش مصنوعی: خدا را شکر میکنم که دشمن تو با کینه و حسد به تو آسیب نرساند. آن تیرهایی که میخواستند به تو ضربه بزنند، به خودشان برخورد کردند.
هوش مصنوعی: پرندهای که از آشیانه دشمنش میگریزد، تنها با خون خود میتواند پرواز کند.
هوش مصنوعی: تو به علت فشار و سختگیری، دشمنی را در وضعیتی قرار دادهای که جانش در انتظار فرصتی برای رهایی است.
هوش مصنوعی: خواننده در مجلس ساز و آواز مینوازد و بیخبر از حال و روز دیگران است. او نمیداند که باید کسی را بفرستد تا نوحهخوانی کند، چرا که در این زمان، نیاز به گریه و عزا وجود دارد.
هوش مصنوعی: در مسیر پیشرفت و موفقیت تو، آسمان بر تو میتابد و ستارهٔ ناپسند به تو آسیب میزند.
هوش مصنوعی: تو بار دیگر پیروزی جدیدی به دست آوردهای که بر آسمان، صدای پیروزی و موفقیت طنینانداز است.
هوش مصنوعی: وحشی کجاست که منکر وجود اوست تا مانند دیگران خود را به آسیب تقدیر بزند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هر لحظه ابر تند سر از کوه بر زند
سقّاست ابر، دامن از آن در کمر زند
طبعم به هر ترانه نوای دگر زند
عشّاق وار، برصف خوف و خطر زند
گاهی هوای ملک عراقش گهی حجاز
گاهی قدم به خاور وگه باختر زند
با، هر مخالف است مؤالف به راستی
[...]
تا چند مرغ جان به نفس بال و پر زند
هر لحظه نقش تازه و رنگ دگر زند
تا کی گل از وصال تو آخر بسر زند
خورشید اگر مقابل روی تو سر زند
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.