گنجور

 
وحشی بافقی

یار دور افتاده مان حل مراد ما نکرد

مدتی رفتیم و او یک بار یاد ما نکرد

مجلس ما هر دم از یادش بهشتی دیگر است

گرچه هرگز یاد ما حوری نژاد ما نکرد

بر سر سد راه داد ما به گوش او رسید

یک ره آن بیداد گر گوشی به داد ما نکرد

دل به خاک رهگذارش عمرها پهلو نهاد

او گذاری بر دل خاکی نهاد ما نکرد

اعتماد ما یکی سد شد به وحشی زین غزل

کیست کو سد آفرین بر اعتقاد ما نکرد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
شمارهٔ ۱۶۷ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم