گنجور

 
وحشی بافقی

مرغ ما دوش سرایندهٔ بستانی بود

داشت گلبانگی و مشعوف گلستانی بود

دیده کز نعمت دیدار نبودش سپری

مگسی بود که مهمان سرخوانی بود

دست امید که یک بار نقابی نکشید

بود دور از سر و نزدیک به دامانی بود

آنکه از تشنگیش بود گذر بر ظلمات

تف نشان جگرش چشمهٔ حیوانی بود

ریشه تفسیدهٔ گیاهی ز لب کوثر رست

که ز ابرش هوس قطرهٔ بارانی بود

خویش را ساخته آماده سد شعله خسی

گرم همصحبتی آتش سوزانی بود

بود وحشی که ز رخسار تو شد قافیه سنج

یا نواساز گلی مرغ خوش الحانی بود

 
 
 
کاشی‌چینی - بازی جورچین ایرانی
شمارهٔ ۱۴۱ به خوانش محمدرضا خوشدل
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
صائب تبریزی

شب که روی تو ز می در عرق افشانی بود

دل سراسیمه تر از کشتی طوفانی بود

خار در پیرهنم جوهر ذاتی می ریخت

بس که چون تیغ مرا ذوق ز عریانی بود

دیده شوخ به گرداب غم انداخت مرا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
حزین لاهیجی

در بهاری که مرا بال و پرافشانی بود

بی تو گل در نظرم، لالهٔ پیکانی بود

من بتخانه نشین را ز چه رو کرد خراب

کفر زلف تو، که آشوب مسلمانی بود؟

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه